بازی حاکمیت در زمین مخالفان
فرخ نعمت پور
اگر جامعە ایران جامعە شوک و حوادث غیرمترقبە سیاسی است، جمهوری اسلامی هم همان راە را دارد می رود، البتە بە جرات می توان گفت کە این اول جمهوری اسلامی بود کە با پذیرش قطعنامە ۵٩٨ برای پایان جنگ هشت سالە ایران و عراق، شروع کرد و بعد همین شوک در دوم خرداد سال ٧۶ از طرف جامعە تکرار شد.
باز می توان گفت کە در انتخابات ریاست جمهوری ١۴٠٠، ما دوبارە با همین شوک و منطق حوادث غیرمترقبە روبرو هستیم. اگر نظارت استصوابی و سیاست مهندسی در انتخاباتها تا مرحلە کنونی بر تحدید افراد شرکت کنندە با تقویت گرایش خاصی در میان کاندیداها بە پیش رفتە، اما مشارکت حداکثری همیشە جزو اهداف حاکمیت بودە و سعی کردە کە روند کارها طوری پیش برود کە بتواند حداکثر مردم را بە پای صندوقهای رای بیاورد. در انتخابات ١۴٠٠، ولی ما با منطق دیگری روبرو هستیم کە عبارت است از “استصواب و مهندسی حداکثری، همراە با مشارکت حداقلی!” حداقلی کە قرار است در همان سطح تودەهای رای دهندە بە اصولگرایان باقی بماند و فراتر نرود.
اما لوژیک استراتژیستهای حاکمیت چیست؟ چرا چنین روش کلانی را در این مرحلە انتخاب کردەاند؟
البتە علل بسیارند، اما یکی از آنها همانا بهم ریختن استراتژی طرف مقابل و یا همانا آن جریانهائی است کە بنوعی اقتدار حاکمیت را بە چالش می کشند. آنگاە کە منطق بازی وارونە می شود و خود رژیم بە تحریم کنندە خود بدل می شود و در داخل هم امثال احمدی نژاد در ظاهر بە اپوزیسیون رادیکال تبدیل می شوند، تیغ تحریم از برائی خود می افتد و بە نتایجی نمی رسد کە باید برسد.
امسال بە نظر می رسد جامعە و حاکمیت دارای یک استراتژی اند، و نقطە تلاقی همدیگر را یافتەاند. البتە هر کدام با نیتی. و اگرچە نیت مهم است، اما روش مقطعی بە مخرج مشترک همە تبدیل شدەاست. البتە اگر سیاست تحریم بتواند رای دهندگان اصولگرا را هم بخود جلب کند و یا اینکە منجر بە تحریم فعال شود (یعنی تحریمی همراە با اعتراضات مدنی و حضور در خیابان)، می تواند برنامەهای حاکمیت را بهم بریزد، امری کە متاسفانە نە تنها تا حالا متحقق نشدە، بلکە جامعە در سکوت عجیبی این روزهای منتهی بە روز رای گیری را دارد طی می کند.
اما حادثە غیرمترقبەای کە می توان در مقابل روش عجیب حاکمیت قرار بگیرد چیست؟ چگونە می توان بر این پاتک رژیم چیرە شد؟