دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۰

دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۰

آن‌که مرگ می‌کارد، خشم درو می‌کند!
علی رازینی و محمد مقیسه هر دو در صدور احکام امنیتی و سیاسی نقش کلیدی داشتند. رازینی از اعضای کمیته‌ای بود که در اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷ حکم اعدام هزاران زندانی سیاسی را صادر...
۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
کارگران فصلی و رنج برداشت سیب زمینی
استان کردستان، حدود یک میلیون و ۲۲۰ هزار هکتار زمین کشاورزی دارد و از قطب‌های اصلی تولید سیب‌زمینی در ایران است... کار برداشت سیب‌زمینی برای کارگران فصلی جزو آن نوع...
۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: فرزانه امجدی
نویسنده: فرزانه امجدی
سپید در زمان
در او نه! گناهی نمی بینم. گناه از شماست آقایان! که در قاب ذهنتان، عبدالمطلب نشسته است و بت هایش، و با افسونی مستتر در کلام یک سویه، پوسیده فرشی...
۳۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: مسعود دلیجانی
نویسنده: مسعود دلیجانی
بازگشت, بیم و امید
در نوار غزه، مردم در حال جشن گرفتن هستند, ازطرفی نگران آینده ای مبهم که پیش رو است. مردم در این فکر هستند که چه زمانی می توانند به خانه...
۳۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی
جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه...
۳۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
حمایت از زنان معترض به حجاب اجباری، در مسیر انتخاب و آزادی پوشش
حجاب اجباری ملموس‌ترین شکل تبعیض، خشونت و ستمی است که زنان هر روز با آن مواجه شده و مورد تحقیر قرار می‌گیرند. مخالفت گسترده زنان با لایحه مصوب «حمایت از...
۳۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
جنگ غزه و پرواز کبوتر شکسته‌بال صلح!
بالأخره فشارهای گوناگون از جوانب و زوایای گوناگون و با اهداف گوناگون, از جمله فشار سنگین افکار عمومی جهان به کشتار غیزنظامیان و نسل کشی و حتی فشار درونی خانواده‌های...
۲۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه

بمناسبت زادروز استالین

بگمانم با تصور چنین تصویری از کارزار سنگین علیه برقراری جامعه سوسیالیستی، هم می توان در مورد شخصیت تاریخی استالین و حوادث دوره سازندگی سوسیالیسم در گذشته بدرستی قضاوت کرد و هم، راهکارها و راه حلهای مؤثر و سازنده برای حال و آینده ارائه داد

بیست و یکم دسامبر ٢٠١٠، برابر با اول یماه ١٣٨٩، صد و سی و یکمین سالروز تولد یوسف ویساریونوویچ جوگاشویلی(استالین) بود که متاسفانه بطور شایسته برگزار نشد.

استالین، که همرزمان و دوستانش در جوانی او را «کوبا»(Coba)، بزبان گرجی، یعنی شکست ناپذیر می نامیدند، یکی از شخصیتهای ماندگار جنبش جهانی کمونیستی و بجرأت می توان گفت تنها شخصیت سیاسی تاریخ است که نامش هم در زمان حیات و هم در طول قریب ۶٠ سال بعد از فوت او، بر زبانها جاری بوده و هست. پیروان سوسیالیسم علمی، مبارزان راه برقراری عدالت اجتماعی از او به بزرگی و نیکی یاد می کنند و طرفدارن و حامیان مالکیت خصوصی و استثمار انسان از انسان، با نفرت و کینه ورزی فزون از حدی از او نام می برند. فکر می کنم علت العلل همه تنفر و کینه ورزیهای سیاستمداران، اندیشه پردازان، تحلیلگران، محققان و نویسندگان بزرگ و کوچک سرمایه داری نسبت به استالین که متاسفانه بخش نسبتاًَ بزرگی از چپها را نیز تحت تأثیر خود قرار داده، در این نکته کلیدی نهفته است که وی، سازندگی اولین جامعه سوسیالیستی، یعنی لغو مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و مراکزی و مؤسسات تولیدی، زمین، ثروتهای ملی در روی و زیر زمین را در تاریخ بشر رهبری کرد و امپراطوری ویرانه روسیه را از چنبره تأثیرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سرمایه داری بیرون آورد و ابرقدرتی ساخت که هیچ مسئله و مشکل جهانی بدون حضور آن، نمی توانست حل و فصل شود.

بدون اغراق، باید بگویم که در سالهای بعد از تخریب سیستم جهانی سوسیالیستی، من در حد و توان خود، مطالب بسیاری پیرامون دوران سازندگی سوسیالیسم و شخصیت سیاسی استالین، نوشته و یا ترجمه کرده ام و دلیل اصلی آن نیز این بوده است که بنظرم، هر انسان بیغرضی که منافع خاصی در تخریب نظم سوسیالیستی بلوک شرق نداشته باشد، اگر سیمای هر چند تا حدود زیادی مسخ شده کشورهای سوسیالیستی پیشین در سالهای دهه هشتاد و وضعیت اسف انگیز آنها بعد از تسلط سیستم «بازار آزاد» را دیده و مطالعه کرده باشد، قطعا، قضاوت بسیار عادلانه تری نسبت به بلشویکها و شخصیت استالین خواهد داشت.

استالین که پس از وفات ولادیمیر ایلیچ لنین رهبری حزب بلشویکها را بر عهده گرفت، بیش از هر چیزی، اولا؛ بخاطر رهبری سازندگی اولین جامعه سوسیالیستی در تاریخ جهان، و ثانیا؛ بجهت تدوین تئوری آزادی ملی و حل بنیادی آن، رمز ماندگاری خود در تاریخ را رقم زد.

در اینجا، برای احتراز از بحثهای تکراری و پایان ناپذیر، بنظرم طرح یک مثال عینی و برشماری نتایج فرضی آن، می تواند بر میزان دقت و عدالت در امر داوری در باره این شخصیت جهانی- تاریخی بیافزاید:

بیائید با هم فرض کنیم که یک حزب کمونیست، در جریان یک انتخابات واقعا آزاد، سالم و شفاف و یا در پی یک انقلاب کاملا مردمی، در یک کشور مفروض به قدرت سیاسی دست می یابد. و سپس می خواهد بر اساس برنامه های دور و نزدیک خود، مالکیت خصوصی بر ابزار و مؤسسات تولیدی، زمین و غیره در کشور را لغو نموده، به بهره کشی انسان از انسان پایان دهد. در این صورت، لازم است عکس العمل بخشی از جامعه نیز مورد توجه قرار داده شود که سوسیالیسم را خلاف منافع و مصالح خود می دانند.

در چنین حالتی، مخالفت با اجرای برنامه های عدالتخواهانه دولت سوسیالیستی دو شق بیشتر نخواهد داشت: شق اول؛ که نه در گذشته، نه امروز و نه در آینده نه تنها محتمل، حتی قابل تصور نیست این است که بفرض محال، سرمایه داران و میلیاردرهای «طلائی»، صاحبان ثروتهای کلان و هرمهای مالی، مالکان صنایع و مؤسسات تولیدی، معادن و غیره، با درک واقعیت موجود، به اجتماعی کردن مالکیت تن در می دهند و مثل اکثریت آحاد جامعه به کار و زندگی ثمربخش مشغول می شوند… طبعا این شق فرضی قضیه، ایده آل است و با استقبال عمومی کارگران و زحمتکشان مواجه خواهد شد و جامعه و دولت کارگری نیز بدون مواجه با هیچ مشکلی در سمت برقراری عدالت اجتماعی و ایجاد شرایط مساعد استفاده برابر از امکانات موجود برای همه، پیش خواهد رفت.

اما، اگر چنین اتفاقی نیافتد و سرمایه داران، زمینداران و بطور کلی استثمارگران، برای دفاع از منافع خود، شق دوم، یعنی؛

ــ در چهارچوب اصول دموکراسی و بر مبنای ماده ١٧ اعلامیه حقوق بشر، بدفاع از حق مالکیت و منافع خود برخیزند؛

ــ اگر اعتراضات کاملا مسالمت آمیز آنها نتیجه ندهد و مخالفان سوسیالیسم با سازماندهی نیروهای خود، مثلا ؛ دست به اسلحه برده و با حمایت همه جانبه هم مسلکان خود در داخل و در مقیاس جهانی، آتش جنگهای ویرانگر داخلی را بیافروزند و در جنگ هم شکست بخورند؛

ــ اگر در پی شکست در جنگهای داخلی، راه رسوخ و نفوذ در ارگانهای حزب حاکم و حاکمیت کارگران و زحمتکشان را در پیش گرفته و با سازماندهی مخفی نیروهای خود در داخل آنها، موانع جدی در راه سازندگی سوسیالیستی و پیشرفت جامعه ایجاد کرده و از طرق پرونده سازی، بدنام کردن، ادای شهادتهای دروغ به شکار صادق ترین مقامات حزبی و دولتی بپردازند و الاآخر. در این صورت، چه رهنمود سازنده ای را می توان به دولت مصمم به ساختن جامعه سوسیالیستی، نه تنها در گذشته نسبتاًَ دور، حتی امروز، پیشنهاد کرد؟

بگمانم با تصور چنین تصویری از کارزار سنگین علیه برقراری جامعه سوسیالیستی، هم می توان در مورد شخصیت تاریخی استالین و حوادث دوره سازندگی سوسیالیسم در گذشته بدرستی قضاوت کرد و هم، راهکارها و راه حلهای مؤثر و سازنده برای حال و آینده ارائه داد. چنین برخورد منطقی می تواند هم حزب و دولت کارگران و زحمتکشان را از خطا و اشتباه بازدارد و هم تلاشهای دائمی مخالفان عدالت اجتماعی را در اتهام زنی های خصمانه برعلیه سازندگان سوسیالیسم خنثی نماید.

ناگفته نماند که شق دوم قضیه؛ تصویر فشرده و قطره بسیار کوچکی از ابعاد دهشتناک حوادث ناگوار اتحاد شوروی در دوره سازندگی سوسیالیسم نیز هست که عوامل مختلفی، از جمله کشتار میلیونی پیروان سوسیالیسم علمی در جنگهای داخلی و جنگ کبیر میهنی و سپس مرگ استالین، شرایط مساعدی برای تجدید سازمان مخالفان عدالت اجتماعی فراهم آوردند، که در نهایت، طرفداران مالکیت خصوصی و استثمار اننسان از انسان، پس از تسلط کامل بر ارگانهای حزب کمونیست و دولت کارگری در دهه ٨٠ قرن گذشته، انحلال سوسیالیسم و بازسازی منحط ترین نوع سرمایه داری را در سال ١٩٩١ اعلام نموده و با از نابود کردن تکنولوژی و صنایع تولیدی، مؤسسات علمی و تحقیقاتی پیشرفته، کشورهای سوسیالیستی را به زائده بازار بی بندوبار امپریالیستی تبدیل کردند که در اثر آن، پدیده های منفور بیکاری و بی حقوقی، فقر و گرسنگی، اعتیاد و فحشاء، بی خانمانی و دیگر مفاسد اجتماعی در جوامع سوسیالیستی پیشین همه گیر شدند. درست در چنین شرایطی، حمله به سوسیالیسم و استالین، رهبر دوره سازندگی عدالت اجتماعی، که از همان ابتدای پیروزی انقلاب کبیر اکتبر با حدت و شدت کم سابقه ای شروع شده بود، دامنه بمراتب جنون آمیزتری بخود گرفت.

اگر به آنچه که گفته شد این را هم اضافه کنم که در تمام دوره فعالیتهای ضد سوسیالیستی نیروهای داخلی چه در دوره حیات سوسیالیسم و چه بعد از تخریب آن، نظام سرمایه داری جهانی نیز تمام امکانات خود را در جهت پشتیبانی و حمایت همه جانبه سیاسی، فکری، تبلیغاتی و تشکیلاتی از ضد انقلاب داخلی، بدنام کردن حزب و دولت مردمی و رهبر آن بکار گرفت، تصویر نسبتا واضحی نمایان می شود که بر اساس آن می توان به ماهیت اصلی استالین ستیزی دائمی، بمثابه پاشنه آشیل ضدیت با عدالت اجتماعی پی برد.

تاریخ انتشار : ۳ دی, ۱۳۸۹ ۷:۳۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آن‌که مرگ می‌کارد، خشم درو می‌کند!

کارگران فصلی و رنج برداشت سیب زمینی

سپید در زمان

بازگشت, بیم و امید

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

حمایت از زنان معترض به حجاب اجباری، در مسیر انتخاب و آزادی پوشش