برای آنان که قلبشان، در سراسرجهان به یاد کوبانی میطپد و
سلحشورانی که دلیرانه تن به تیر دشمن سپردند..
تندیس این کشتگان را
از سنگهای مرمرین سرزمین خون و آتش
خواهند تراشید
و در معبر زمان
بر پا خواهند داشت
که در باور بی بازگشت تاریخ
بر سرود سکوت
در تالاب سکون
خط بطلان کشیده شود.
تندیس این کشتگان را
در گذر گاهها و میادین شهرها
بر پا خواهند داشت
ترنم زیباترین ترانه های مانا
پژواک خواهد بست
بر زبان آنانکه
سرخی سپیده دمان
بر دلهاشان
رنگ سرخ می پاشد.
تندیس این کشتگان را
در مسیر باد
بر پا حواهند داشت
بوی سحر انگیز هزاران گل و شکوفه
فضا را پرخواهد کرد
و خواهد پوشاند
افقهای دور دست
و کران تا کران جهان را
و هزاران چشمه خورشید
پرتو خواهند افشاند
بر رویای مغموم هزار ان ساله
در سرزمین بی نهایت ها
تندیس این کشتگان را
در فردایی تابناک،
سرزمینی ناشناخته
نوید خواهد داد
که شبی، بی ستاره هرگز
به پیشواز سحر نخواهد رفت.
و چشمان بیدار جهان،
هیچ شبی
بی یاد این کشتگان
به خواب اندر نخواهد شد.
رحمان
۴/۸/۹۳