شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۰:۴۷

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۰:۴۷

به یاد غلامحسین ساعدی که قصه هایش کسی را به خواب نمیبُرد، که گُلبانگِ بیداری بود!

ساعدي سراسر ايران را از خليج فارس تا كرانههاي خزر، از كوهستانهاي غرب تا فراسوي كوير شرق درنورديد و لحظه لحظهي زندگي مردمان تهيدست، فراموششده، مفلوك و درهمشكسته را با خميرهي ذهن و ضمير خود درآميخت و در قلم جاري كرد

نزدیک به بیستوپنج سال ازدرگذشت غلامحسین ساعدی (گوهرمراد)، داستاننویس،نمایشنامهنویس،روانپزشک،فعال اجتماعی وازپایه گذاران کانون نویسندگان ایران میگذرد

ساعدی نوشتن در نشریات ادبی را از سال ۱۳۳۴، در بیستسالگی، آغاز کرد. از ابتدا جانی شیفته داشت؛ به شیوهی پزشکی مردمی از آموختههای خود بی هیچ چشمداشت برای درمان آلام و دردهای روانی نیازمندان بهره گرفت؛ با جلال آلاحمد و احمد شاملو و با سیروس طاهباز و رضا براهنی طرح دوستیهای پایدار ریخت و در شکلگیری کانون نویسندگان ایران نقشی مؤثر و جدی بازی کرد.

ساعدی سراسر ایران را از خلیج فارس تا کرانههای خزر، از کوهستانهای غرب تا فراسوی کویر شرق درنوردید و لحظه لحظهی زندگی مردمان تهیدست، فراموششده، مفلوک و درهمشکسته را با خمیرهی ذهن و ضمیر خود درآمیخت و در قلم جاری کرد. او وحشت و رمیدگیِ انسان را، بهویژه در این دیار، خوب میشناخت و با بهرهگیری از دانش روانشناسی و جامعهشناسی خویش با چیرهدستی آن را در داستانها و نمایشنامههای خود دستمایه قرار داد.

اجرای نمایشنامههای ساعدی، همچون «آیِ باکلاه آیِ بیکلاه»، و ساخت فیلمهایی بر پایهی آثار او، از جمله فیلم «گاو»، نقشی برجسته در آگاهی و خروش روشنفکری ایران در دهههای ۴۰ و ۵۰ داشت. او با خلق آثار ماندگاری چون «عزاداران بَیَل»، «چوببهدستهای وَرَزیل»، «دَندیل»، «ترس و لرز»، «پرواربندان» و مانند آن و نوشتههایی در زمینهی جنبش مشروطه، به روشنفکران و مردم آگاه، بهویژه مبارزان پیشروِ  زمانهی خویش، نشان داد چه توانمندیِ شورانگیزی در به تصویر کشیدن نیازها و دردهای اجتماعی دارد.

ساعدی که پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ چند ماهی بازداشت شده بود با انتشار آثار خود، و بهویژه با به نمایش درآمدن آنها، آماج خشم و برخورد ساواک شد و در سال ۵۲ بار دیگر مدتی را در بازداشت به سر برد. در این دوره او را با وحشیانهترین روشها بازجویی و شکنجه کردند و تحقیر و آزار بسیار دید. این وهن و ستمی که بر او رفت روح حساس و هنرمند او را بهشدت آزرد، و چشمانداز سختیها و سیاهیهای پیشِ رو نیز رنج و دردی چندبرابر در عمق جان او نشاند.

چنین شد که به انگلستان رفت و با همکاری شاملو روزنامهی ایرانشهر را منتشر کرد؛  و در آن جا بهروشنی نشان داد که چه اندازه بیادعا و صمیمی و نیازمند مهرورزیست و چه شوری برای مبارزه در راه آزادی بیان و پیکار با ستم و سانسور و محرومیت انسانها دارد.

آثار وهنی که در دوران بازداشت بر او رفته بود با رنجی که از بینواییِ مردم میکشید درهمآمیخت و او را که سراپا شور بود شوریدهتر کرد. در تمامی آثار «گوهرمراد» تنگدستان، دهقانان مسکین، آدمهای بیسواد و سادهلوح و رنجدیده حضوری چشمگیر داشتند، ستمگریها و تبعیضهای گسترده که در رگ و پی جامعه تنیده بود به تصویر درمیآمد، و فریاد رهایی برای ایستادگی در برابر «بلوریها» به گوش میرسید.

چندی پس از تغییر رژیم در سال ۵۷، ساعدی بار دیگر هدف فشارهای حکومتی قرار گرفت و وهن و نکبت و وحشت را پیش روی خود دید. رنجهایش افزون و بار مسئولیتهایش سنگینتر شد، اما دست و بال خود را بستهتر دید.  اوجگیری سرکوبهای خونین و گستردهی دهه ۶۰، و حمله به دفتر کانون نویسندگان ایران در خیابان مشتاق، برای او راهی جز جلای وطن باقی نگذاشت. در پاریس، فعالیت اجتماعی و ادبی را از سر گرفت و همکاری با کانون نویسندگان در تبعید را آغاز کرد؛ و نمایشنامهی «اتللو در سرزمین عجایب» را نیز نوشت تا گوشهای دیگر از دردهای انسان را به تصویر بکشد. با این همه، چندان از کمحاصلی خود آشفته بود که میگفت هم میترسد بخوابد و هم وقتی ناگزیر به خواب میرود میترسد که بیدار شود؛ میگفت به فارسی و به زبان درد مردم ایران میاندیشد و در آن جا روزگار خوشی ندارد.

ساعدی سرانجام در آذرماه سال ۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پِرلاشِز در کنار صادق هدایت آرمید. به باور ما و همهی آزادگان، مسئول مرگ ساعدی فشارها و رنجها و انزوایی بود که بیرحمانه بر او تحمیل شد. «گوهرمراد» نهتنها از درخشانترین چهرههای ادبیات فارسیست، که از نظر سَبک و رویکرد و ارزش ادبی شانه به شانهی داستاننویسان بزرگ جهان میساید. دریغا که فرصت نیافت توان آفرینندگی خود را برای پرواز به اوجی دیگر به کار گیرد، که بیشک جایگاهی بلندمرتبهتر از این نیز درخور او بود.

مراسم یادبود ساعدی که خانواده به همراه دوستان و دوستداران او در مسجدی در تهران بر پا کردند به صحنهی یورش وحشیانهی کسانی تبدیل شد که برآشفته از نام و یاد و یادگاران ساعدی چماق بر کف گرفته و کف بر دهان آورده بودند. سیزدهسال زمان میخواست تا آشکار شود که آن جماعت چماقبهدست از قماش آمران و عاملان قتلهای سیاسی سال ۷۷، موسوم به قتلهای زنجیرهای، بودهاند.

باری، غلامحسین ساعدی، نویسندهی ژرفاندیش و چیرهدست، پیکارگر راه آزادی بیان و اندیشه، مردمپژوه، روانپزشک انساندوست و جامعهنگر، و عضو صمیمی کانون نویسندگان ایران را هرگز از یاد نمیبریم. خاطرهی او جاودانه است؛ و قلمرو نقد ادبی در شناخت و کاوش آثار او هنوز گامهای نخست را برمیدارد.

 

کانون نویسندگان ایران

دیماه ۱۳۸۸

تاریخ انتشار : ۱۷ دی, ۱۳۸۸ ۱۰:۳۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

دادگاه نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو خبرنگار بازداشت‌شده، باید علنی برگزار شود!

بازداشت وکیفر خواست علیه الهه محمدی و نیلوفر حامدی فاقد وجهه قانونی است. کیفر خواست مملو از اتهاماتی است که هیچگونه پیوند و ارتباطی با موضوع پوشش اعتراضات ندارد. اگرپوشش خبری این دو، حتی نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام بوده باشد، بازداشت نه ماهه آنان فاقد هرگونه دلیل حقوقی است، زیرا که قانونگذار برای این گونه جرائم، حداکثر یک ماه بازداشت موقت و قابل تمدید برای یک ماه دیگر درنظر گرفته است

مطالعه »
یادداشت

مبارزه با کار کودک از راه قرار داد های بین المللی و آموزش

۸۵درصد از کودکان کار در ایران اتباع خارجی و مهاجرند. این کودکان از لحاظ قانونی غیرمجاز محسوب می‌شوند. اوراق هویتی ندارند، برخوردار از بیمه‌های اجتماعی نیستند و سازمان بهزیستی نمی‌تواند به تحصیل آنان کمک کند

مطالعه »
آخرین مطالب

این فساد سیاسی حتا به واشنکتن و لندن راه باز کرده بود

سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ با اوکرایین کار می‌کردم و از این‌رو رفت‌و‌آمد های به کئیف این شهر زیبا و تاریخی داشتم. بهترین خاطراتم از این شهر مردم خوب و زیبایی اوکرایین بود. اما بد ترین خاطراتم را مصیبت فساد اداری در اوکرایین با خود دارد. فساد اداری در اوکرایین شباهت های زیادی با افغانستان داشت.

نگاه به خویش پس از هجده ماه…

سازمان ما، سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) با همان آرمان شش دههٔ پیش خود، با برنامهٔ مدون، با چارچوب سیاست‌گذاری روزآمد و با سیاست‌های روزانهٔ خود در راه ارزش‌ها و اهداف والای صلح، آزادی، برابری، مردم‌سالاری و عدالت‌اجتماعی استوار در راه برپایی جامعه و نظام سوسیالیستی دموکراتیک در میهن و جهان می‌رزمد.

یاد

۱۶ خردادماه ۱۳۷۹ کانون نویسندگان ایران یکی از پیگیرترین اعضای خود را از دست داد و هوشنگ گلشیری که نسلی از داستان‌نویسان معاصر وام‌دار او هستند، جهان واژگان و حرمت بی‌چون و چرا بر واژگان را در سفر به خاک، وانهاده و رفت.

یادداشت

مبارزه با کار کودک از راه قرار داد های بین المللی و آموزش

۸۵درصد از کودکان کار در ایران اتباع خارجی و مهاجرند. این کودکان از لحاظ قانونی غیرمجاز محسوب می‌شوند. اوراق هویتی ندارند، برخوردار از بیمه‌های اجتماعی نیستند و سازمان بهزیستی نمی‌تواند به تحصیل آنان کمک کند

مطالعه »
بیانیه ها

برگزاری موفقیت‌آمیز کنگرهٔ سوم حزب چپ ایران (فداییان خلق) را آرزومندیم!

تاریخ جنبش مشترک ما و تجارب برگرفته از آن، ما را به این باور و عزم راسخ رسانده است که علیرغم تفاوت‌های نظری، رزم مشترک ما و نیروهای ترقی‌خواه میهن‌مان درمان درد مشترک دیرینۀ مردم را تسهیل و تسریع خواهد کرد.

مطالعه »
پيام ها

برگزاری موفقیت‌آمیز کنگرهٔ سوم حزب چپ ایران (فداییان خلق) را آرزومندیم!

تاریخ جنبش مشترک ما و تجارب برگرفته از آن، ما را به این باور و عزم راسخ رسانده است که علیرغم تفاوت‌های نظری، رزم مشترک ما و نیروهای ترقی‌خواه میهن‌مان درمان درد مشترک دیرینۀ مردم را تسهیل و تسریع خواهد کرد.

مطالعه »
بیانیه ها

برگزاری موفقیت‌آمیز کنگرهٔ سوم حزب چپ ایران (فداییان خلق) را آرزومندیم!

تاریخ جنبش مشترک ما و تجارب برگرفته از آن، ما را به این باور و عزم راسخ رسانده است که علیرغم تفاوت‌های نظری، رزم مشترک ما و نیروهای ترقی‌خواه میهن‌مان درمان درد مشترک دیرینۀ مردم را تسهیل و تسریع خواهد کرد.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

این فساد سیاسی حتا به واشنکتن و لندن راه باز کرده بود

مبارزه با کار کودک از راه قرار داد های بین المللی و آموزش

نگاه به خویش پس از هجده ماه…

دکتر احمد صابریان، رفیق فدایی و پزشک مردمی درگذشت

جانباختن یک کودک کار در دیواندره بر اثر انفجار گاز