در روزهای گذشته، سران سه قوه با تایید شخص خامنهای و با دور زدن نهادهای به اصطلاح مسئول حکومتی همانند مجلس شورای اسلامی گرد هم آمدند و در پشت درهای بسته پیرامون افزایش بهای بنزین و سهمیه بندی آن تصمیم گرفتند و بیدرنگ و شبانه آنرا به اجرا گذاردند. در پی این اقدام نامنتظر، مردم بویژه لایههای فرودست و کم درآمد جامعه گام به پهنهی ایستادگی و اعتراض مدنی گذاردند. دامنهی این اعتراضات خودجوش بسرعت گسترش یافت و بگونهای خودپو بیش از صد شهر را فراگرفت. چرا که گرانی و تورم توان سوز، بر زمینهی شکاف گسترده میان سطح درآمد و هزینهی زندگی در سالهای گذشته و بویژه در گیرودار تحریمهای اقتصادی غیرانسانی و فراگیر کنونی ایالات متحده، تسمه از گردهی مردم کشیده و گذران روزانهی زندگی آنها را با هزار درد و درماندگی و دشواری روبرو کردهاست. درآغاز مردم با متوقف کردن خودروهای خود در خیابانها و ایجاد راهبندان میخواستند ناخشنودی و سرپیچی مدنی خود بر ضد واپسین چارهاندیشی اقتصادی نظام را بگونهای مسالمت آمیز به نمایش گذارند.
ولی سر رشته داران امور با تدارک و آمادگی از پیش برای سرکوب اعتراضات قابل پیش بینی، نیروهای نظامی و امنیتی را راهی کانونهای اعتراض و ایستادگی مردم کردند. همزمان خامنهای نیز در صحنه ظاهر شد و با قطببندی مردم و نیروهای اجتماعی، البته با محور قرار دادن موضع و جایگاه خویش، با ترس از گسترش دامنهی اعترا ها و بالا گرفتن آتش خشم اکثریت ناخشنود جامعه و برای توجیه عملکرد عوامل سرکوب، اعتراضگران را “اشرار و اراذل و اوباش” و عامل و خودفروخته بیگانه خواند. این رویکرد، در واقع فرمان جنگ تمام عیار برضد مردم مسالمت جویی بود، که هیچ منافعی در تشنچ و ناآرامی نداشتند. “آتش به اختیاران” نیز براستی سنگ تمام گذاشتند و دامنهی خشونت، خونریزی و هراسافکنی خود را چنان گسترش دادند که پیامد آن، همانا دهها کشته و صدها زخمی و بیش از هزار زندانی بوده است.
حاکمیت همزمان با پایمال کردن حق آزادی بیان و گردهمایی و اعتراض مسالمت آمیز مردم، کوشید با قطع اینترنت از هر گونه تماس معترضان چه با هم و چه با جهان پیرامون جلوگیری کند، افکار عمومی جامعه و جهان را از عملکرد خشونت بار و سازمانیافته خود بیخبر نگاه دارد و نگذارد مردم جهان صحنههای تکاندهندهی سرکوب و شلیک بهسوی مردم بیدفاع را به چشمهای خود بببیند. در همین راستا، این روزها یکی از مقامات قضایی گفتهاست که ارسال هر گونه فیلم از صحنههای درگیری خیابانی به رسانههای خارج از کشور جرم شمرده میشود و ارسالکنندگان مورد پیگرد قضایی قرار خواهندگرفت.
این همه در بازهای از زمان صورت میگیرد که ایران از دیدگاه ملی، منطقهای و بینالمللی در شرایط حاد و بحرانی بسر میبرد و آیندهی پر خوف و خطری در نبود یک سیاست داخلی و خارجی سازنده و صلح آمیز در انتظار کشور و مردم میهن ماست. آنچه که در این میان تردیدی بر نمیدارد این است حکومتگران در قبال زندگی و سرنوشت مردم و جلوگیری از فروپاشی کشور مسئولیت درجه اول را بر دوشدارند و هرگونه پایمال سازی حقوق سیاسی مردم، هر گونه فشار اقتصادی بر مردم دست به دهان، هر گونه سیاست سرکوب حقوق و آزادیهای مدنی شهروندان و نادیده گرفتن خواستهای بهحق آنها، راه صلح آمیز رشد اجتماعی و بهسازی مسالمت آمیز جامعه را سد میکند. مردم اگر زندگیشان به راه باشد، کوچکترین منافعی برای اقدامات قهرآمیز ندارند و جز به صلح و سازندگی و مدارا و دوستی نمیاندیشند.
دریغا که در این روزها شاهد بودهایم که سران رژیم جمهوری اسلامی با پایمال ساختن حق اعتراض مدنی شهروندان کشور ما، با آنها با زبان بگیر و ببند و گلوله و آتش سخن گفتند و بذر کینه و دشمنی و ستیز در دل جامعه پاشیدند و درد بر درد و سوگ بر سوگ افزودند.
در چنین شرایطی، ما “ایرانیان ضد تحریم و جنگ ـ برلین”، به نوبهی خود، همزمان با محکوم کردن قاطع اقدامات سرکوبکرانه رژیم، همبستگی ژرف خود را با مردم معترض میهنمان، خانودههای داغدار و آسیب دیده ابراز میداریم و همدل با همه نیروهای هوادار صلح و حقوق بشر، همه وجدانهای بیدار را در سراسر جهان فرا میخوانیم تا در دستیابی به خواستهای عاجل زیر، به ما و مردم ایران یاری رسانند:
ـ احترام به آزادی گردهمایی و بیان، بعنوان حقوق اولیه و برسمیت شناختهشده بشر.
ـ تامین امنیت اعتراضات و نمایشهای مسالمت آمیز مردم.
ـ تامین شرایط فعالیت آزاد احزاب و سازمانهای سیاسی و نهاد صنفی و سندیکایی.
ـ پیگیری قانونی، حقوقی و قضایی فرماندهان و فرمانبران سرکوب و خشونت و کشتار مردم.
ـ آزادی همه بازداشتشدگان روزهای گذشته در سراسر ایران و بازگشت آنان به دامن خانوادههای خود.
– دلجویی از خانواده ی کشته شدگان و آسیب دیدگان.
ـ فراهم آمدن زمینه برای اعزام گزارشگران و خبرنگاران بین المللی برای تماس با مردم و گزارش درست رویدادها
ایرانیان ضد تحریم و جنگ ـ برلین