انتشار نوار میرحسین موسوی پیرامون کشتار تابستان سیاه، گرچه یادآور انتشار نوار منتظری است، اما درست ۱۸۰ درجه در تقابل با آن قرارداد. در این نوار چند نکته به عریانی مشهوداست: تلاش برای تبرئه خمینی از این جنایت هولناک، تلاش برای تبرئه خود و خامنه ای، تلاش برای کوچک کردن اعتراض منتظری با ادعای این که برکناری اش ربطی به این مساله نداشت و یا آن را نخوانده و ندیده است. این نکته که افشای آن به در فضای جنبش ۸۸ به مصلحت نیست، و وعده توضیحات بیشتر را به آینده حواله می دهد که البته هنوز هم پس از گذشت ۹سال این آینده فرانرسیده است! حتی در همان باصطلاح اعتراف جویده جویده به این جنایت عملا تمرکز خود را روی افشای عملیات مجاهدین خلق و اپوزیسیون می گذارد تا از این طریق هم جنایت رژیم را توجیه نماید. اما بطورکلی در آن زمان این سخنان را زیر فشار افکار عمومی و جنبش آن زمان به زبان آورد. گرچه در همان زمان جسته و گریخته گزارشات و اخباری حول این موضوع گیری او منتشرشد، اما ظاهرا مصلحت ندیده است که نوار آن منتشرشود. در سال ۸۹ زهرا رهنورد هم در یک موضع گیری ضمن محکوم کردن جنایت در عین حال مدعی شد که مقامات اجرائی و دولت میرحسین از آن خبرنداشته است. در حقیقت تمام سرمایه سیاسی و اجتماعی میرحسین موسوی مدیون حمایت خمییی از او به مثابه نخست وزیر محبوب امام و سودای بازگشت به دوران عصر طلائی امام و قانون اساسی بی تنازل جمهوری اسلامی بوده است. از همین رو تمامی تلاش او برای حفظ اعتبار خود درگروه حمایت از خمینی و عصر امام و تبرئه او از جنایت ها و از جمله جنایت ۶۷ است. ناگفته نماند که کروبی تاکنون در این مورد حتی حرفی نزده است. انگار نه انگار که چنین جنایتی وقوع پیداکرده است. اگر منتظری با گذشتن از موقعیت قائم مقامی خود به افشاگری آن جنایت پرداخت، موسوی اما برای نجات موقعیت خود به توجیه آن پرداخته است.
چنان که در متن مقاله آمده است: «چنانکه می دانیم اصلاح طلبان بطورکلی و بویژه میرحسین موسوی و کروبی تکیه گاه ایدئولوژیکی و آرمانی خود را بر تقدیس و ستایش دوران ولایت خمینی و دفاع از الگوی رفتاری، سخنان و راهبردهای وی به مثابه “اسلام رحمانی” در مقابل عملکرد و”اسلام غیر رحمانی” ولایت خامنه ای و دولت برگمارده وی نهاده اند. در این رابطه دوره خمینی به مثابه دوره ای طلائی در زرورقی از لفاظی ها و توصیفات مجعول پیچیده می شود. با تطهیر و تقدیس این دوره است که آنها به دفاع از مشروعیت جمهوری اسلامی و ضرورت تداوم حیات آن به می پردازند و تلاش می کنند که جنبش کنونی را نیز در چهارچوب نظام و در همان راستا هدایت کنند. و این درحالی است که جنایت سال ۶۷ براساس فتوا و دستور مستقیم شخص خمینی صورت گرفته و اسناد این فتوا و انتشار آن توسط منتظری (سوای منابع دیگرافشاء کننده این جنایت) دیگرجای هیچگونه حاشا و انکار برای کسی باقی نگذاشته است. از این رو اذعان و انتقاد قاطع به این جنایت با توجه به نقش خمینی در آن، در عین حال به معنی ضرورت تصفیه حساب با بنیان گذار نظام وعملکرد ومواضع او نیز محسوب می شود که البته هیچ نشانی از آن دیده نمی شود».
از همین رو به مناسبت انتشاراین نوار، دو مطلب زیر که یکی مربوط می شود به افشای موضع میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در مورداین جنایت و دیگر نوارصوتی منتظری بازتکثیرمی شود:
پیرامون سخنان زهرارهنورد درباره جنایت تابستان سیاه ۶۷
*- توضیحات میرحسین موسوی در مورداعدام های دهه شصت:
https://soundcloud.com/sourena-hashemi/lmk8pwjcfz1q
*- پیرامون سخنان زهرارهنورد در باره تابستان سیاه ۶۷
http://taghi-roozbeh.blogspot.com/2010/09/67-67.html
*- بررسی اهمیت سندشنیداری مربوط به فاجعه ۶۷ برای جنبش دادخواهی، از خلال نقدسه رویکرد به آن!
http://taghi-roozbeh.blogspot.com/2016/08/67.html