جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۶

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۶

جنبش های ملی دموکراتیک وپروژه وحدت چپ

شعار فراگیر "پیش بسوی کنگره واحد جنبش سوسیال دموکراتیک و چپ سرتاسری ایران" بصورت زمان بندی شده برای آینده ای نه چندان دور بر بستر همکاری نزدیک تمامی نحله های سوسیال دموکراتیک سرتاسری و ملی منطقه ای، باید راستای محوری برنامه همگی دست اندرکاران این پروژه قرار گیرد.

در شرایطی که کشورمان یکی از بحرانی ترین شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی  سیو چهار سال گذشته خود را از سر می گذراند، هنوز پیشاهنگ سیاسی جنبش سوسیال دموکراتیک و چپ نه از انسجام برنامه ای لازم، نه از شفافیت و استقلال حرکت استراتژیک در عرصه چالشهای سیاسی و نه از ساختار یکپارچه لازم برای پیوند اجتماعی با جنبش های دموکراتیک مردمی خصوصا جنبش های اخیر کارگری بر خوردار است. هنوز بزرگترین سازمان سیاسی سوسیال دموکراتیک، به جای اینکه در راستای هدایت مستقل جنبش کارگری بصورت فانوس دریائی و مشعل روشنائی بخش تمامی جنبش های اقشار و طبقات دیگر دیگر حرکت بکند، در فکر این است که جنبش کارگری را به دنباله روان طیف سبز اپوزیسیون درون حکومتی تبدیل بکند.

نه فقط بعد از آغاز جنبش عظیم فراگیر دموکراتیک مردمی سال هشتاد و هشت، تمامی سازمانهای سیاسی دموکراتیک حقوق بشری به ضعفهای مربوط به عدم آمادگی ساختاری، برنامه ای و اجتماعی سازمان های سیاسی خود به میزان دردناکی پی بردند، بلکه این واقعیت تلخی را که سالها قبل از آن هم متوجه آن بودند، بیشتر با گوشت و پوست خویش لمس کرده و با صدای هر چه بلند تری به ضرورت چنین وحدت های ندا سر دادند. چرا هنوز پس از گذشت چهار سال از آخرین جنبش فراگیر دموکراتیک مردمی، هنوز نه تنها تک تک سازمانهای سیاسی سکولاردموکراتیک و حقوق بشری در این زمینه ها پیشرفتهای لازم در خور پاسخگوئی به ضرورت تاریخی زمان نائل نیامده اند، بلکه اتحاد ها، ائتلاف ها و همکاریهای جبهه ای، بلوکی هم از بابت انسجام های ساختاری برنامه ای در مراحل نطفه ای قرار دارند.

یکی از بیماریهایی که همگی ما به نحوی از انحاء از آن رنج می بریم، مربوط می شود به فرهنگ عدم تعامل، افتراق و دفع کنندگی همدیگر و ساختار گریزی توام با بدبینی می باشد. این مساله چنان در روانشناسی اجتماعی سیاسی ما تاثیر گذاشته است که خیلی با راحتی از همدیگر جدا شده، بین همدیگر تفرقه می اندازیم، در شرایطی که هزاران بار سخت تر بتوانیم دوباره با همدیگر جوش بخوریم و زیر یک چطر واحد در راستای هدفی واحد حرکت بکنیم.

کاروان جنبش چپ باید همگی زیر یک چطر واحد گرد آمده و با همدیگر به راه بیافتند و در راستای عبور از نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان فاز و مرحله اول هدف استراتژیک خویش که استقرار یک نظام سیاسی اجتماعی سکولار، دموکراتیک، مدرن بر پایه های ارزش های حقوق بشری میاباشد گرد بیایند تا پایه های اولیه خیزش حرکت در راستای استحکام بخشیدن به ساختارهای تعمیق عدالت اجتماعی با گامهای استوار به پیش حرکت بکنند. این کاروان بخاطر گسترش و تعمیق همفکری ها، تدوین برنامه اهدافی، استراتژیک واحد و تاکتیک های مرحله ای، باید در کنار استفاده از ابزارهای سمینارها، کنفرانس ها، اطاق های مشاوره فکری و تدارکات اکسیون های مشترک آغاز کرده، جهت ساختاریابی مناسب باید اندام های لازم جهت راه اندازی کنگره های دوره ای مشترک گام بردارد. وحدت چپ تنها زمانی با بلوغ لازم خویش نائل می آید که به کنگره فراگیر مشترک فرا روید.

یکی از موانع اصلی پیش گیرنده شتاب تکوین و تکامل پروژه چپ، سیاستهای مماشات گرانه در مقابل نظام ولایت فقیه از طرف جناح های قابل توجهی از جریانهای چپ می باشد. استراتژی واحد و یکپارچه سیاسی مرحله ای عبور از جمهوری اسلامی ایران و بخصوص نظام ولایت فقیه، میتواند انسجام و شتاب فزاینده ای به پروژه وحدت چپ ببخشد. چطور می شود با وجود اختلاف نظر عمیقی به این قوت که جناح هایی از جنبش چپ خواهان عبور کامل از ولایت فقیه می باشند، و جناح های دیگری خواهان آن هستند که تمامی جنبش های سکولار دموکراتیک مدرن را زیر چطر رهبری طیف سبز نظام جمهوری اسلامی ایران در بیاورند، صحبت از پروژه وحدت چپ به عمل آورد؟

ما در این زمینه که بخواهیم نظام اقتصادی سرمایه داری را نفی فیزیک بکنیم، بدون اینکه به چگونگی مراحل گذر از سرمایه داری به نظام سوسیالیستی با کمترین تنش های اجتماعی سیاسی در جامعه و کمترین درد زایمان برای زحمتکشان پرداخته باشیم، فقط به نصفه اول قضیه پرداخته ایم. اگر ما شتابان همگی باهم فریاد بر داریم که تعریف ما از چگونگی بافت و چرخش های درونی نظام سوسیالیستی چیست؟ انباشت اولیه ارزش چگونه صورت خواهد گرفت؟  مدل اقتصادی اجتماعی سوسیالیستی شامل چه اندام ها و بافتهای اقتصادی بوده و چگونه چرخش می کند؟ نهادهایی که مالکیت بر ارزش افزوده انباشته را در اختیار خواهند داشت، کدام ارگانها خواهند بود؟ سیستم اداره، مدیریت، نظارت، تعویض نسل مدیریت های درونی و شفافیت اطلاعاتی چگونه با هم همخوانی خواهند داشت؟ چگونه ارگانهای مستقل و متقابل اجتماعی با نظارت مستقل بر عملکرد همدیگر موجب کنترل متقابل و ایجاد توازن اجتماعی خواهند شد؟ در خیلی از این موارد، نه تنها کارهای کارشناسانه صورت نمی گیرد، بلکه نقطه ای که در این مرحله ما را به همدیگر پیوند می دهد، نه استقرار نظام سوسیالیستی، بلکه بیشتر نفی نظام سرمایه داری می باشد. این در شرایطی می باشد که نه مرحله گذر را تعریف کرده ایم، نه نظام آلترناتیو جایگزین را. بهترین و واقع بینانه ترین کاری که در این زمینه می توان اتخاذ کرد، تمرکز روی هدف استراتژیک  مرحله ای، یعنی عبور از جمهوری اسلامی به جمهوری سکولار و فدرال دموکراتیک می باشد

اگر به صورتی واقع بینانه به تاریخ بیش از صد ساله جنبش چپ در ایران بیاندازیم، باید اقرا کنیم که جنبش چپ بصورتی تاریخی  در محور اصلی و عمده آن، به جنبش فدائیان خلق فرا روئیده است. اگر پروژه وحدت چپ هم بخواهد بصورتی موفقیت آمیز به پیش برده شود، باید ریسمان اصلی که همه رهروان این کاروان را به همدیگر پیوند می دهد،  پیشگامان امروزین جنبش فدائیان خلق باشند. فرهنگ عنصر فدائی نسبت به طیف های دیگر جنبش چپ، خصلت از خود گذشتگی، انتقاد از خود، احساس مسئولیت تاریخی خدشه ناپذیر و خصلت همگرائی به مراتب بیشتری را دارا می باشد.

رهروان و دست اندکاران  پروژه وحدت چپ با در نظر نگرفتن واقعیت عینی زایش و بلوغ روزافزون جنبش های ملیتها در چهار چوبه ایران و به دنبال آن آغاز به فعالیت کردن بخشی از رهروان راه سوسیال دموکراسی در پردایم درونی ملیتهای داخل ایران، نه تنها اندیشه ها و ارزشهای فلسفی سیاسی خود را به روز نکرده اند، بلکه گاها در درون پردایم اندیشه های نژاد پرستانه به حرکت خویش ادامه می دهند. ساختار ائتلاف چپ در چهار چوبه ایران، باید در عین توجه به جنبش های قدرتمند و در حال رشد ملیتها، در راستای ائتلاف ارزشی برنامه ای با بخش های سوسیال دموکراسی درون این جنبش ها گام های استوار و استراتزیکی را به پیش بردارد.ائتلاف سوسیال دموکراسی و  چپ سرتاسری با نیروی همطراز خود در درون پویش های ملی، نه تنها می تواند رشته پیوند دهنده و در هم تنیده قدرتمندی  بعنوان هسته اولیه اپوزیسیون سکولار دموکراتیک باشد، بلکه می تواند بصورتی همگام در راستای تعمیق ارزشهای حقوق بشری، دموکراتیک سرتاسری حرکت بکند.  

 عدم وجود چنین ائتلاف ها وهمکاریها از طرف دیگر موجب آن می گردد تا افتراق ها، بدبینی ها و سوء تفاهم ها به میزان و قدرت بیشتری عمل کرده و موجب آن شود تا ناسیونالیسم افراطی هم به شیوه پان ایرانیستی آریا پرستانه آن، و یا هم بصورت نفرت های کور کورانه درون جنبش های مختلف ملیتها شکل بگیرند. شکل گیری ناسیونالیسم کور افراطی موجب ایجاد بستری مناسب جهت سوء استفاده آنها از طرف حکومتهای همسابه ایران و یا قدرتهای بزرگ بین المللی دیگربصورت ستون پنجمی در راستای اهداف آنها میتواند به کار گرفته شود. سازمان های چپ درون ملیتها باید بخش جدائی ناپذیری از پروژه وحدت را تشکیل دهند.

به همان نسبت، نحله های سیاسی سوسیال دموکراتیک و چپ در درون جنبش های ملی، باید ارزشهای مناسباتی مشترک خویش را با همتایان خویش در درون ملیتهای دیگر و جنبش سرتاسری تعریف کرده و بر پایه های چنین ارزشهای مشترک، به ائتلاف ها و همکاریهای مشترک بپردازند. اساسی ترین محور استراتژیک سیاسی چنین ائتلاف هایی می تواند همگامی در حرکت کاروان سوسیال دموکراسی جهت بر چیدن نظام فقاهتی، ولایی نظامی جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با نظامی بر پایه های ارزشهای حقوق بشری و دموکراتیک  می تواند باشد.

چنین همکاریهایی نه تنها امکان درک بهتر متقابل از همدیگر را فراهم می کند، بلکه زمینه های تاسیس پل های ارتباطی مستحکم و هارمونیزه کردن مناسبات در نظامی بر پایه های جمهوری فدراتیو دموکراتیک را فراهم تر می کند. تعمیق و گسترش چنین مناسباتی میتواند تا آنجا پیش رفته باشد که سازمان های سوسیال دموکراتیک ملی منطقه ای، میتوانند به نهاد ها، بافت  و اندام های منطقه ای جنبش سوسیال دموکراتیک کشوری تبدیل گردند. با درک و در نظر گرفتن واقعیت تلخ فاصله عمیق ما بین ایندو نحله های سوسیال دموکراسی از یک طرف و فراموش کاری سوسیال دموکراسی سرتاسری  در زمینه واقعیت حقوق ملی دموکراتیک ملیتها، پروژه وحدت چپ باید هر چه سریعتر در زمینه های پیوند رشته های مودت و همکاری ایندو جریان گام های استوارتری را به پیش بردارند.

 حساسیت تاریخی بحران سیاسی اقتصادی کنونی کشوری بر همگی ما روشن و واضح است. میدانیم که جامعه آبستن تحولاتی تنش گونه و جدی در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می باشد. این در شرایطی می باشد که بازتاب های مربوط به  احتمال دخالت های خارجی را در زمینه بحران مربوط به پروژه هسته ای جمهوری اسلامی ایران در مقیاس تحت کنترل شده ای فرض بکنیم. در چنین شرایطی وضعیت عمومی پوزیسیون و آپوزیسیون را می شود با همدیگر مقایسه کرد.

در شرایطی که بخش بندی های سیاسی مختلف درون نظام جمهوری اسلامی ایران از یک طرف همگی بردور محور و ریسمان قانون اساسی نظام و ولایت فقیه حلقه زده اند، دائما با همدیگر در ارتباط، همفکری و جدل های جدی می باشند، می توانند با تعویض مرحله ای قدرت بین جناح ها، همچنان کلیت نظام را نجات داده و با اپوزیسیون سازی های داخلی نظام، افکار عمومی را در چنین تعویض قدرت هایی با خوش بینی های ایجاد شده به دنبال خود بکشانند.

از طرف دیگر نگاهی مقایسه ای به وضعیت اپوزیسیون سکولار دموکراتیک، و در هسته مرکزی آن ائتلاف و وحدت جریانهای سوسیال دموکراتیک و چپ بیاندازیم. رشته های محوری استراتژیک سیاسی، برنامه ای و استحکام ساختاری پیوند میان اپوزیسیون سکولار دموکراتیک، به هیچ وجه با روی دیگر سکه، یعنی وضعیت مشابه پوزیسیون قابل مقایسه نیست. وظیفه تاریخی مقطعی جنبش چپ، باید بر بستر چنین وضعیت بحرانی برنامه ریزی بشود. این پروژه باید بصورت  هدفمندی های زمان بندی شده حرکت یک کاروان عمومی تنظیم گردد. این پروژه در راستای حرکت هارمونیک و هماهنگ سوسیال دموکراسی، باید اندام های ارگانیک خویش را ایجاد کرده و به یک ارگانیزم فراگیر سرتاسری فرا روید. موفقیت یک چنین پروژه ای در گرو برگزاری موفقیت آمیز اولین کنگره مشترک چپ سوسیال دموکراتیک سرتاسری می باشد که باید بصورت پروژه ای زمان بندی شده برای آینده ای نه چندان دور در نظر گرفته شود.

شعار فراگیر “پیش بسوی کنگره واحد جنبش سوسیال دموکراتیک  و چپ سرتاسری ایران” بصورت زمان بندی شده برای آینده ای نه چندان دور بر بستر همکاری نزدیک تمامی نحله های سوسیال دموکراتیک سرتاسری و ملی منطقه ای، باید راستای محوری برنامه همگی دست اندرکاران این پروژه قرار گیرد.

۲۶-۰۴-۲۰۱۳

تاریخ انتشار : ۶ اردیبهشت, ۱۳۹۲ ۵:۵۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران

کارزار علیه انحلال قانونی نهاد وکالت در برنامه هفتم توسعه را امضا کنید!

طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا باید صدور و ابطال پروانه وکالت را از طریق درگاه ملی مجوزهای وزارت اقتصاد انجام دهد. به گفته رئیس کانون وکلای گلستان “ماده ۴ لایحه برنامه هفتم توسعه، خسارت‌بارترین مقرره پس از انقلاب و به منزله انحلال قانونی نهاد وکالت است.”
امضا کنید: کارزار اعتراض به طرح‌ها و لوایح ضد استقلال کانون‌های وکلا و امنیت قضائی (karzar.net)

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم.

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

دفاع از آرمان‌های ظلم‌ستیز و رهایی‌بخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» در هر زمان و مکانی قالب خودش را می‌یابد. تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعمیق مشفقانه‌ و سازمان‌یافته‌ی همبستگی‌ها و پیوندهای معطوف به کنش‌های جمعی است. این یعنی ظرفیت‌سازی برای ترسیم چشم‌اندازی بدیل در مبارزات رهایی‌بخش در ایران، خاورمیانه و بطور کلی جنوب‌جهانی.

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

تعبیر گویای ویتگنشتاین

قصه‌ی مردی که هرگاه در خلوتِ قبرستان و «اهل قبور» می دیدمش؛ پرسش‌هایم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت…

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

یک سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با جان باختن خانم مهسا (ژینا) امینی آغاز شد و اوج گرفت، گذشت. جنبشی که سپهر میهن را در نوردید و در گسترهٔ جهانی پژواک یافت. در بزرگداشت سال‌روز این جنبش، بررسی فراز و فرودها و تاثیر و دستاوردهای ماندگار آن، در بستر رخداد یکساله، تجربه‌ای گرانبها برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های ایرانی است در راستای ترسیم افق آینده و تداوم آن.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

عصای عیسی