در گفتگوئی با ایلنا بە تاریخ ۴ دی ماە ١۴٠٠، جوادی حصار سخنگوی حزب اعتماد ملی، درباره آینده اصلاحطلبان گفت: “آینده اصلاحطلبان با آینده اصلاحطلبی فرق دارد. آینده اصلاحطلبی امر محتوم و یک ضرورت انکارناپذیر است که جامعه نیاز به اصلاحات دارد. ولی در آینده اصلاحطلبان فعلی اگر خودشان را با نیازهای روز، اقتضائات زمانه و امکاناتی که در اختیار دارند منطبق کرده و معقول و مدبرانه رفتار کنند، میتوانند در مجموعه تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای اصلاحطلبانه بمانند اگر این کار را انجام ندهند، جایگزینهای بهتری جای آنها را اشغال خواهد کرد.”
جوادی حصار در مورد حتمیت و ضرورت وجود دو پدیدە در آیندە اطمینان کامل دارد: ضرورت انکارناپذیر اصلاحات، و در صورت عدم انطباق اصلاح طلبان با اقتضائات زمانە، سربرآوردن جایگزین های بهتر، کە بە نظر می رسد منظور جوادی حصار سربرآوردن جریانی دیگر از اصلاح طلبان است کە از لحاظ برنامە و منش کار با نسل کنونی متفاوت اند.
باید گفت نیاز جامعە بە اصلاحات امر محتومی است، اما سربرآوردن اصلاح طلبی بخودی خود امری محتوم و ضرورتی انکارناپذیر نیست. در واقع میان ضرورت اصلاحات و وجود اصلاح طلبان رابطە مستقیمی وجود ندارد. قبل از هر چیز بە این دلیل کە وجود اصلاح طلبان و تاثیرگذاری قابل توجە آنان بستگی مستقیم بە چگونگی کنش حاکمیت هم دارد. متاسفانە تجربە چند سالە اخیر نشان دادە کە هستە سخت قدرت گام بلندی برای حذف و یا تضعیف آنان برداشتە و با توجە بە اعلام گام دوم انقلاب و تشدید خصوصیت غرب ستیزی، امکان شراکت دوبارە آنها در قدرت سیاسی بسیار کم است. تلاش برای حذف هرگونە جلوە لیبرالیستی در کشور و نقشی کە سپاە پاسداران و تندروها در این عرصە ایفاء می کنند، بە نظر نمی رسد جائی برای اعمال ارادە اصلاح طلبان در ساحت حکومتی باقی گذاشتەباشد.
البتە این الزاما بە معنای حذف اصلاح طلبان در صحنە اجتماعی نیست، اما با توجە بە روندهای موجود و هشیاری حاکمیت، دیگر امکان عروج آنها بە هرم قدرت بە مانند سابق امکان پذیر نیست.
گاهی ضرورت اصلاحات، مسیرهای دیگری بە غیر از اصلاح طلبی را می طلبد. متاسفانە حاکمیت، شاید ناخواستە و بدون آگاهی لازم، دارد تحولات را در این مسیر مهندسی می کند! اصلاح طلبی مشترکات بسیاری با برجام دارد. از جملە خروج هر مولفە آن، منجر بە فلج شدن آن می شود.