در کتاب “کشف الاسرار” خمینی در صفحە ٢٨٩ و ٢٩٠ می خوانیم کە:
“در تمام کشورهای جهان یک نظر بیندازید. از آنروزی کە تاریخ بە ما نشان می دهد کە بشر برای خود حکومت تشکیل دادە تا امروز کە حکومتهای بزرگ با نامهای مختلف میان تودە بشر برپا است ببینید غیرە از این هست کە یک دستە با زور سرنیزە حاصل رنجهای طبقە زیر دست را فدای استفادەها و شهوت رانیهای خود می کنند لکن نامهائی روی آنها گذاشتند کە تودە را با آنها سرگرم و اغفال می کنند با نام وطن و حفظ استقلال کشور و احترام قانون کشور و دیگر الفاظی از این قبیل حاصل خون دیگران را برای خود ذخیرە می کنند.”
نویسندە در ادامە مطلب، چرائی این فاجعە را چنین جواب می دهد:
“شما برای امتحان هر یک از اینها را کە داد عظمت کشور و وطن دوستی می زند و از همە او را راستگوتر تشخیص دادید سر هر شغلی کە هست یک نفر دیگر را کە برای وطن بهتر از او می تواند خدمت کند بە او معرفی کنید کە این شغل را برای آن شخص لایق تر درست کند و خود چون مانند او نمی تواند خدمت کند از آن شغل استعفا دهد آنگاە خواهید وطن دوستی و کشور خواهی آنانرا فهمید برای چیست…”
پس علت، قدرت پرستی ست،… علت، نالایقی حاکمان است. کسانی نمی خواهند جای خود را بە دیگران بدهند چونکە چنین می پندارند آنان بهترینهایند. حال بە خامنەای و بلوک قدرت بگویید کە لطفا این نصیحت خمینی را کە شما بسیار مخلصش هم هستید، گوش دهید، و بعد از سالها فاجعە کشورداریتان، قدرت را واگذار کنید، البتە نە بە اپوزیسیون، بلکە بە آنهائی کە در میان شما از شما بهترند.
و بقول خمینی “… آنان را خواهید فهمید!” کە البتە سالهاست فهمیدەایم.
و اما چگونە شد رویای خمینی هم در باب یک حکومت ایدەآل بدینجا رسید؟