جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۳:۱۵

جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۳:۱۵

اطلاعیهٔ حزب تودهٔ ایران: به یاد بیژن جزنی و یاران در پنجاهمین سالگرد تیرباران جنایتکارانه آنان بدست حکومت شاه
حزب تودهٔ‌ ایران مبارزهٔ جزنی و یارانش در زندان‌های محمدرضاشاه را نماد روشنی از پیکار مبارزان دلیر راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی می داند که در تاریخ میهن ما...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: حزب توده ایران
نویسنده: حزب توده ایران
یاد و خاطره بیژن جزنی و دیگر شهدای راه رهایی ملت ایران از استبداد و وابستگی را گرامی می داریم
مجامع اسلامی ایرانیان: وطن عزیز ما ایران، در درازنای تاریخ پر فراز و نشیب خود، همواره شاهد مبارزه و ازخودگذشتگی و شهادت جوانان آرمان خواه از نحله های گوناگون، از...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نامه های زندان؛ دو نامه از بیژن جزنی به میهن جزنی
گفتم: اگر قرار است هریک از ما در راه آرمانهای بشری و فکری خود جان بدهیم. تفاوت زیادی نخواهد داشت که در این مرحله و به این صورت و یا...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن جزنی
نویسنده: بیژن جزنی
بازگشت به آینده: یادداشتی درباره‌ی «سینمای آزاد» و فیلم‌سازی آماتور
سینمای آزاد با ایجاد تشکیلاتی غیرمتمرکز و گسترده، در طول یک دهه توانست علاقه‌مندان زیادی را در سراسر ایران جذب کند. آنها با ساده‌سازیِ آموزش فیلم‌سازی، استفاده از قابلیت‌های دوربین‌های...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: نوید آرمان
نویسنده: نوید آرمان
مذاکره هدف نیست، یک راه‌حل و ابزار است. نفس مذاکره، ماهیت اخلاقی ندارد
مهدی معتمدی مهر از مسئولین نهضت آزادی ایران: برای آن که در مذاکرات بتوانیم ابتکار عمل را به دست بگیریم، نیاز به درک ماهیت و اهمیت ابعاد بحران دارد. این...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهدی معتمدی‌مهر
نویسنده: مهدی معتمدی‌مهر
لاله ها بیدارند و آفتاب میکارند
این مقاله به شرح نخستین دیدار فرخ نگهدار با بیژن جزنی، اولین سالهای فعالیت گروه، دوران زندان، نقش بیژن در مقام رهبری جنبش فداییان خلق، و در نهایت جان‌باختن دلخراش...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
«سورِ بُز» اثر ماریو بارگاس یوسا، آخرین غول ادبی...
ماریو بارگاس یوسا با نوشتن رمان خشم‌آلود و مسحور کننده «سور بُزِ»، اثرى از خود به جا گذاشته که در کنار «پاییز پدرسالار» گابریل گارسیا مارکز قرار مى‌گیرد؛ آثارى که...
۲۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان

در ۹۵ سالگی؛ دوست من ماندلا از مرگ نمی‌هراسد

تاریخ ایرانی: به مناسبت سالروز تولد رهبر سابق آفریقای جنوبی، وکیل او جورج بیزوس خاطراتی از ایام گذشته را بازگو می‌کند:

شصت و پنج سال از دوستی من و نلسون ماندلا می‌گذرد ولی به اجبار، نتوانستم تولد ۹۵ سالگی‌اش را در کنارش جشن بگیرم.

 

ما با یکدیگر در سال ۱۹۴۸ یعنی نخستین سال آپارتاید آشنا شدیم. در نخستین دهه‌های دوستی‌مان، کارهایی که نمی‌توانستیم با هم انجامشان دهیم پایه‌های رفاقتمان را محکم‌تر می‌کرد. از تحصیل و اشتغال در رشتهٔ حقوق و انجام مسابقات ورزشی گرفته تا زمانی که من وکالت او را در سال‌های ۶۴-۱۹۶۳ طی محاکمات ریونیا به عهده گرفتم؛ جرم او تلاش برای سرنگونی حکومت بود. دلایل غیرمنطقی حزب ملی‌گرا، این بار زندگی ما را هدف حملهٔ خود قرار داده بود.

 

اما امروز به جای اینکه به جسم بیمارش فکر کنم، دوست دارم خاطرات روزهای خوش و اتفاقات مهمی که باهم پشت سر گذاشته‌ایم را به خاطر بیاورم.

 

روز هیجدهم ماه جولای همیشه برای ماندلا روز بسیار مهمی بوده است، روز تولدش را معمولا در خانهٔ خیابان ویلاکازی جشن می‌گرفت، اما آپارتاید به این معنی بود که من و دیگر دوستان سفیدپوستش اجازه نداشتیم تا در سووِتو به او بپیوندیم.

 

ماندلا هنگامی که در جزیرهٔ روبن زندانی بود من را به عنوان وکیلش برگزید. هر بار برای کسب مجوز می‌بایست دلیلی می‌یافتم تا بتوانم با او ملاقات کرده و از این طریق اطلاعات مهم را منتقل کنم. همسر سابقش، وینی مادیکیزلا- ماندلا، با خلاقیت بهانه‌هایی می‌یافت تا این ملاقات‌ها صورت بگیرد. برای مثال او می‌گفت: «من نمی‌توانم تصمیم بگیرم که بچه‌ها برای تحصیل به کدام مدرسه بروند و پدرشان باید تصمیم بگیرد»، به این ترتیب من به زندان فرستاده می‌شدم تا راجع به این موضوع با ماندلا صحبت کنم ولی تمام وقت ما صرف دغدغهٔ اصلی‌مان می‌شد: آزادی.

 

متاسفانه زندگی خانوادگی ماندلا با مشکلات و سختی‌های زیادی همراه بود. در سال ۱۹۹۱ و تنها یک سال پس از آزادی‌اش از من درخواست کرد تا وکالت وینی را در جریان محاکمه‌اش به جرم آدم‌ربایی بر عهده بگیرم؛ علیرغم اینکه زندگی مشترکشان از هم پاشیده شده بود. پنج سال بعد، ماندلا از من خواست تا او را در دادگاه طلاقش همراهی کنم در حالیکه پروندهٔ طلاقشان بسیار عمومی و جنجالی شده بود.

 

پس از آن روزهای خوشی نیز پدید آمدند. به یاد دارم که نلسون در دههٔ هفتاد زندگی‌اش، محجوبانه از زندگی مشترکش با گراسا ماشل سخن می‌گفت. مدت‌ها بود که او را این چنین خوشحال ندیده بودم. اسقف اعظم دزموند توتو عقیده داشت که زندگی مشترک آن‌ها شایستهٔ یک نماد جهانی همچون ماندلا نیست و از او خواست تا با گراسا ازدواج کند. آن‌ها در یک مراسم بسیار کوچک در سال ۱۹۹۸ به عقد رسمی یکدیگر درآمدند.

 

گراسا آشتی میان تمام اعضای خانوادهٔ ماندلا را در دستور کار خود قرار داد و بسیار تلاش کرد تا میان فرزندان و نواده‌های او از ازدواجش با اِوِلین مِیس و همسر دومش وینی، صلح و آرامش برقرار شود. جشن‌های بسیاری را به یاد دارم که ماندلا بر راس میز می‌نشست و تمامی اعضای خانواده‌اش به مناسبت تولد او گردهم می‌آمدند. خانواده‌ای که ماندلا همیشه در آرزوی نگهداری از آن بود ولی زندگی این فرصت را از او گرفته بود.

 

می‌توانم تصور کنم که اگر امروز در شرایط جسمی مناسب‌تری قرار داشت، تا چه میزان از مشاجرات خانواده‌اش که در معرض چشم جهانیان قرار دارند، دلتنگ و نا‌امید می‌شد. او خود را بر‌تر از دیگران نمی‌دانست و مطمئنم که این درخواست را از فرزندانش نیز داشت.

 

او سال‌ها پیش محل آرامگاهش را مشخص کرده است. در ماه ژانویه برای عیادت به منزلش در ژوهانسبورگ رفتم، او بار دیگر بر این موضوع تاکید کرد. به محض ورودم ماندلا به خدمتکار گفت: «چکمه‌هایم را بیاورید.»

– «چکمه‌هایتان را برای چه می‌خواهید تاتا؟»

– «جورج آمده است که من را به قونو ببرد.»

 

واضح بود که دلش برای خانه تنگ شده است. قونو در دل ماندلا جا دارد. همان جایی است که دوران خوش بازنشستگی‌اش را در آن سپری کرده است، جایی که هم‌نسلانش سرزده به دیدارش می‌آمدند، دیدارهایی که همواره برایش شادی‌آور بوده‌اند.

 

او می‌خواهد که در همان جا دفن شود؛ در کِرال، نزدیک مزرعهٔ پدری‌اش. او و گراسا با هم به این نتیجه رسیده‌اند و هر بار که به این موضوع اشاره کرده، لحن او بسیار جدی و واقع‌بینانه بوده است. نلسون از مرگ نمی‌هراسد. به من گفت که پس از مرگش به دنبال نزدیکترین شعبهٔ «کنگرهٔ ملی آفریقا» در بهشت خواهد رفت تا به عضویت آن درآید. بار‌ها به شوخی گفته است که پس از مرگش والتر سیسولو، گوان امبکی و آلبرت لوتولی و اولیور تامبو همراهانش خواهند بود.

 

آخرین باری که نلسون را دیدم یک هفته پیش از بستری شدنش بود. برای ملاقات به خانه‌اش در هوتون رفتم و به رسم همیشگی‌مان به مرور خاطرات پرداختیم. او سؤالی از من پرسید که من را بسیار غمگین کرد: «آخرین باری که اولیور را دیدی کی بوده؟ حال والتر چطور است؟»

 

نتوانستم به او دروغ بگویم، به یادش آوردم که سال‌ها از مرگ آن‌ها می‌گذرد. حالت چهره‌اش برای لحظاتی تغییر کرد و سپس به موضوع مکالمه‌مان بازگشتیم. قبل از خداحافظی به من گفت: «جورج، کُت‌ات را فراموش نکنی.» به یاد آوردم که کُتم را در ماشین فراموش کرده‌ام، ولی جملهٔ نلسون من را تحت تاثیر قرار داد. او به فکر من بود و می‌خواست تا در برابر سرمای زمستان این قسمت از زمین، از خودم محافظت کنم. امروز، در نود و پنجمین سالگرد تولدش، امیدوارم که او نیز از خودش محافظت کند تا سلامتی‌اش را بازیابد.

 

در جشن‌های تولدش به او می‌گفتم: «به امید ۱۰۰ سالگی‌ات». در جواب من با لبخند می‌گفت: «تو بسیار خوش‌بینی». امیدوارم که اشتباه کرده باشی دوست من.

 

 

منبع: Financial Times

تاریخ انتشار : ۲۸ تیر, ۱۳۹۲ ۱۰:۲۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

اطلاعیهٔ حزب تودهٔ ایران: به یاد بیژن جزنی و یاران در پنجاهمین سالگرد تیرباران جنایتکارانه آنان بدست حکومت شاه

یاد و خاطره بیژن جزنی و دیگر شهدای راه رهایی ملت ایران از استبداد و وابستگی را گرامی می داریم

نامه های زندان؛ دو نامه از بیژن جزنی به میهن جزنی

بازگشت به آینده: یادداشتی درباره‌ی «سینمای آزاد» و فیلم‌سازی آماتور

مذاکره هدف نیست، یک راه‌حل و ابزار است. نفس مذاکره، ماهیت اخلاقی ندارد

لاله ها بیدارند و آفتاب میکارند