دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۷

دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۷

به مناسبت ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت
ما دریغا که کودتای ننگین ۲۸ مرداد به دست بیگانگان و عمال داخلی اشان و برقراری استبداد و خفقان پس از آن، حرکت در مسیر آزادی و دموکراسی متوقف شد؛...
۲۷ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور و جبهه ملی ایران- اروپا
نویسنده: سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور و جبهه ملی ایران- اروپا
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان بمناسبت ۲۹ اسفند سالگرد ملی کردن صنعت نفت ایران
حکومت دکتر مصدق، ملی بود. زیرا در خدمت ملت و حافظ حقوق برابر هر ایرانی از هر جنسیت، قومیت، دین یا مرام بعنوان شهروند بود. همچنین وی در برنامه ها...
۲۷ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
کجا پنهان شود آن صوت نیکو؛ به مناسبت زادروز بانو پریسا
از روزهایی که با آواز دلکشش و با ترانه “الا ای پیر فرزانه”* بر آهنگی از حسین علیزاده در جشن هنر شیراز خوش درخشید و نامش آوازه‌ای یافت دو سه...
۲۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حبیب حسینی فرد
نویسنده: حبیب حسینی فرد
چرایی صرف سی سال سرودن شاهنامه توسط فردوسی!
اگر سخن فردوسی، هنوز بر دل ما می‌نشیند، چه دلیلی جز این می‌تواند داشته باشد که آن الگوی شهریاری او، هیچ‌گاه در ایران تحقق نیافته و روح ملی، همچنان در...
۲۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: باقر پرهام
نویسنده: باقر پرهام
مسئله‌ی تقصیر
آن‌ سالی که دبیرستانم کنار دریا بود؛ همکلاسی‌ئی داشتم که می‌گفت پدرش مدتهاست با قایق به دریا رفته و برنگشته‌ است. همه‌ی ‌خانواده مدتها بود که از او خبر نداشتند....
۲۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
«حداقل دستمزد» چرخه معیوب هرساله
انجمن علمی سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران، به‌ منظور بررسی ابعاد مختلف «تعیین حداقل دستمزد»، نشستی را در روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، در دانشگاه تهران با حضور سه کارشناس برگزار...
۲۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: محبت یاری
نویسنده: محبت یاری
سالگرد درگذشت کارل مارکس؛ سخنرانی فردریش انگلس به هنگام خاکسپاری وی!
مارکس قانون ویژه حرکت ناظر بر شیوه تولید سرمایه‌دارى عصر حاضر و آن جامعه بورژوایى که زاده این شیوه تولید است را کشف کرد. کشف ارزش اضافه، ناگهان مسأله‌اى را...
۲۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: فردریش انگلس
نویسنده: فردریش انگلس

رضا شاه و گشت ارشاد

به نظر می آید این بار هم بخش هایی از مردم تلاش کردند که به شعار دکتر حسن روحانی مبنی برعدم دخالت در زندگی مردم (مثل تعدیل فشار بر جوانان، جلوگیری از پارازیت اندازی بر ماهواره ها و...) دل ببندند، هر چند بسیاری در این میان هیچ امیدی به تحقق چنین شعارهایی ندارند اما باز هم به رغم ناامیدی، تلاش کرده اند

مدرسه فمینیستی: گفته می شود که پخش فیلم مستند رضا شاه» توسط شبکه ««من و تو»، در میان مردم بازتاب گسترده ای داشته است به حدی که تعریف و تمجید گاه تا مرز اسطوره پردازی از این شخصیت پرنفوذ تاریخ معاصر ایران، برخی را به تعجب واداشت، همان طور که مثلا در سال گرد واقعه ۲۸ مرداد اسطوره زدایی از دکتر مصدق در شبکه های اجتماعی نیز تعجب اغلب تاریخ نگاران را باعث گردید. انگار برخی از نخبگان حکومتی و غیرحکومتی، از این چرخش افکارعمومی نسبت به دو شخصیت سیاسی اثرگذار ایرانی، رنجیده شدند. آنهایی که قدرت داشتند، اقبال عمومی به رضاشاه را نتیجه توطئه بیگانگان دانستند و پرخاش گرانه آن را نفی کردند و درصدد برآمدند که با تشدید پارازیت بر روی دیش های ماهواره، پرتوهای آن شبکه بیگانه را از سر مردم دور سازند. آنانی هم که قدرتی نداشتند، با تئوری توطئه ی حاکمان همراه شدند و یا تلاش کردند با تداوم اسطوره سازی ها از دکتر مصدق او را سرپا نگه دارند. اما در این میان کمتر کسی به این پرسش توجه کرد که چرا جامعه ای که پیش از انقلاب ۵۷، رضا شاه ضد قهرمان و مصدق قهرمانش محسوب می شد، حالا پس از سی و چهار سال، درست برعکس شده و رضاشاه به قهرمان تبدیل شده و مصدق چنین به حاشیه رفته است. حالا باید پرسید در جامعه ما چه روی داده است که جایگاه دو شخصیت و نماد اثرگذارش در طی یک نسل، ۱۸۰ درجه چرخیده است؟

در افکار رایج عامه مردم، نمادها و سمبل های ملی معمولا بر یک بعد اصلی تاثیرگذاری شان ساخته و پرداخته می شوند و به همین خاطر است که به نماد و گاه به اسطوره تبدیل می شوند. مثلا در اغلب ممالک دنیا، مردم عمدتا به خاطر شجاعت، یا رواداری، یا اقتدار و قاطعیت کاریزماتیک یک سیاست مدار، از او، نماد و اسطوره می سازند و آن بعد خاص از شخصیت اوست که مورد توجه قرار می گیرد، و این تک بعد هم معمولا در یک پیچ تاریخی مهم در تحولات آن کشور، نماد پردازی می شود و در حافظه افکار عمومی نقش می بندد. طبیعتاَ تغییر و جا به جایی چنین نقش حک شده ای نیز به سادگی امکان پذیر نیست و گاه اصلا غیرممکن است. برای همین است که در ۵۰-۶۰ سال اخیر، رضاشاه همواره در افکار عمومی جامعه ما نمادی از اقتداری تزلزل ناپذیرعلیه اسلام گرایان افراطی و به حاشیه راندن روحانیت سیاسی بوده است (که نمونه آشکار و صریح اش در واقعه کشف حجاب بازتاب داشته است). از دیگر سو، دکتر مصدق همواره در افکار عمومی ما نمادی از مقاومت در برابر کشورهای خارجی تلقی می شده است. به همین دلیل، مردمی که پیش از انقلاب، می توانست الهام بخش مبارزات شان علیه محمد رضا شاه که وابسته به بیگانگان و خارجیان تلقی می شد باشد.

امروز اما به نظر نمی آید که معنای این دو نماد برای مردم تغییری کرده باشد بلکه افکار بخشی از مردم است که تغییر کرده و نتیجتاَ این دو نماد به رغم آن که همان معناها را در افکار عمومی حفظ کرده اند اما جایگاه شان در نظر نسل امروز ایران، تغییر یافته است. در واقع امروز در بخشی از افکار عمومی مردم، مبارزه با کشورهای خارجی دیگر جایگاهی ندارد و اتفاقا به نظر می آید آنان بخشی از مشکلات شان را ناشی از همین مبارزه با جامعه جهانی که منجر به تحریم ها و اوضاع اقتصادی نابسامان و خطر بروز جنگ شده، می دانند به همین دلیل در این دوره نیاز و ضرورتی نسبت به نمادی همچون مصدق که الهام بخش چنین مبارزاتی بوده، احساس نمی کنند. بخش عمده ای از نسل امروز می خواهد با همه دنیا رابطه داشته باشد، تمدن غرب برایش معنی اینترنت و ماهواره و روند تبادل آزاد اطلاعات را دارد که با بسیاری از امور رفاهی و احساس آزادی نیز همراه است. این درحالی است که مثلا همین نسل جوان برای یک رابطه فیس بوکی با آن طرف دنیا، از سوی کسانی که خود را متولی استقلال کشور و نتیجتاَ درگیر مبارزه با کشورهای خارجی (دشمن!!) می دانند مورد مواخذه قرار می گیرند. حال باید پرسید در این شرایط به راستی چه ضرورتی وجود دارد که افکار عمومی مردم از نماد دکتر مصدق که نمادی برای مبارزه با خارجیان و بیگانگان است، بهره ببرند و بار دیگر او را احیاء و زنده کنند؟ به نظر می آید که تا وقتی پرچم مبارزه علیه خارجیان و کشورهای غربی را مسئولان حکومتی ما افراشته اند (و برخی از همین مسئولان از این پرچم به نوعی برای ایجاد فضای بسته و امنیتی در جامعه بهره می برند)، انگار که چنین ضرورتی در میان مردم ـ بویژه در میان نسل جوان ـ به وجود نخواهد آمد که از نماد مصدق بهره ببرند. بنابراین شاید طبیعی باشد که مصدق، امروز نمی تواند به عنوان نماد و شخصیتی که افکار عمومی به آن نیازمند است تلقی شود.

اما در این میان چگونه است که نماد رضاشاه می تواند در چنین شرایطی در افکار عمومی احیاء و باز تولید شود؟ اگر از دستگاه نظری توطئه بینی فاصله بگیریم و کمی به بسترهایی که چنین اتفاقی در آن رخ می دهد رجوع کنیم می بینیم که احیاء نماد رضاشاه پهلوی بخشاَ ناشی از شکست مردم است برای عقب راندن اسلام گرایان افراطی که در بخشی از ساختار حاکمیت موضع گرفته اند. لذا می توان گفت که معنای نماد رضاشاه در افکار عمومی تغییری نکرده، یعنی این نماد همچنان نماد اقتدار و قدرت مطلقه است اما به نظر می آید که این نسل جوان است که نسبت به نسل قبلی، تغییر کرده و با توجه به تجربه های امروز خود، جایگاه این نماد (رضا شاه پهلوی) در نظرش، جایگزین شده است. به این استناد شاید بتوان گفت که در واقع برخورد حاکمان است که سبب شده، نماد رضاشاه در افکار عمومی مردم مورد استقبال قرار گیرد زیرا طی سی سال گذشته، همین مردم بارها و بارها تلاش کرده اند تا با روش های آرام، نه اسلام و نه کل حاکمیت، بلکه اسلام گرایان افراطی درون ساختار حاکمیت را تعدیل و زندگی معمولی خود را از شر سرکوب های کوچک و هر روزه دور نگه دارند اما بارها و بارها در این راه شکست خورده اند. هنوز گشت های ارشاد برای بدحجابی و دخالت در رابطه ی دختران و پسران (که بخشی از زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده) به راه است، و به رغم این همه تلاش هر روزه ی مردم برای آن که دست مداخله گر دولت را از : نوع پوشش و حجاب خود، از مهمانی هایشان، از تفریحات شان، از پارازیت اندازی بر گیرنده هایشان، و از رابطه فرزندان مونث و مذکرشان و… کوتاه کنند و از آزادی های اجتماعی، حداقل از یک زندگی معمولی برخوردار باشند، اما این دخالت ها همچنان وجود دارد.

دوران اصلاحات با آن همه امیدی که مردم داشتند تا نه حاکمیت و نه اسلام، بلکه با سنگر گرفتن پشت رویکرد اصلاح طلبانه شاید نیروهای افراطی و خشونت طلب که درون حکومت سنگر گرفته اند را کنار بزنند، شکست خورد و نه تنها بنیادگرایان خشونت طلب کوتاه نیامدند بلکه افراطی ترین نیروها بر مستند قدرت و به تسخیر مراکز بیشتری از قدرت سیاسی موفق شدند. در سال ۱۳۸۸ باز هم امیدوارانه مردم تلاش کردند که به طریقی مسالمت آمیز رأی و نظر خود را بگویند و مثلا شعار توقف گشت ارشاد توسط آقای میرحسین موسوی را مثل حلوا بلعیدند ولی باز هم نشد که نشد. از همین روست که به نظر می رسد این تجربه های مسالمت آمیز ولی شکست خورده است که می تواند نمادی همچون رضاشاه را در افکار عمومی احیاء و بازتولید کند. زیرا که به نظر می آید مردم و بویژه نسل جوان، در پس این شکست ها احتمالا به این نتیجه می رسند که گشت ارشاد و… انگار که با حرف و منطق و عمل مسالمت آمیز بر نمی افتد، بلکه شاید با کمک قدرت و اقتدار است که امکان از بین رفتن این دخالت ها وجود دارد، از همین روست که نماد رضاشاه به عنوان کسی که با زور و قدرت توانست افراطیون را عقب براند، می تواند برای نسل جوان، جذابیت داشته باشد، و احتمالا تصور می کنند در پناه اقتدار کسی مثل او، شاید بتوانند به راه حلی برای خروج از بحران و حل و فصل معضلات شان دست یابند. حال باید از مسئولان پرسید به راستی چه کسی در این میان مقصر است: مردمی که دیگر حتی برای دست یابی به یک زندگی معمولی برای گشت و گذار در خیابان و بدون مزاحم، ناامید شده اند و به دنبال کسی می گردند که حداقل بتواند با زور و قدرت، این حداقل را برایشان فراهم سازد؟ یا کسانی که خود را متولی جامعه می دانند و حاضر نیستند واقعیت ها را بپذیرند و می خواهند از زندگی مردم معمولی در کوچه و خیابان، خرج کنند و از آن، برای درگیری های خود با جناح های مقابل در ساختار حاکمیت، و نیز در سطح بین المللی، سود بجویند؟

به نظر می آید این بار هم بخش هایی از مردم تلاش کردند که به شعار دکتر حسن روحانی مبنی برعدم دخالت در زندگی مردم (مثل تعدیل فشار بر جوانان، جلوگیری از پارازیت اندازی بر ماهواره ها و…) دل ببندند، هر چند بسیاری در این میان هیچ امیدی به تحقق چنین شعارهایی ندارند اما باز هم به رغم ناامیدی، تلاش کرده اند. حال اگر باز هم این تجربه شکست به خورد، آن زمان است که نمادهایی همچون رضا شاه پهلوی بیش از پیش  گسترش می یابند و ای بسا تقدیس هم خواهند شد. اکنون توپ در زمین مسئولان دولتی است که درست بیاندیشند و درست عمل کنند.

تاریخ انتشار : ۲۵ شهریور, ۱۳۹۲ ۱:۱۱ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

موفّقیّت انتخاباتی چشم‌گیر شما، نشانهٔ نیاز جامعهٔ آلمان به نیروی چپ صلح‌دوست و مدافع حقوق بشر است!

ما باور داریم که این دست‌آوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیش‌تری‌ست. قدرت‌گیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخش‌هایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری عالی آلمان «راست‌گرای افراطی قطعی» می‌باشند، وظیفهٔ حزب شما در مقابله با آن را به نیاز مبرم روز تبدیل می‌کند. ما اطمینان داریم که حزب چپ آلمان با تکیه بر انسجام کنونی خود و با توجّه به نیروی جوان و پویای موجود در آن، توان آن را دارد که با عزم سوسیالیستی در این مبارزه نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء کند.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
ظریف

استعفای ظریف تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته!

در جمهوری اسلامی، قوانین تبعیض‌آمیز کم نیستند و سال‌هاست که علیه این قوانین مبارزه صورت می‌گیرد. اکنون، افزوده شدن تبعیضی جدید بر تبعیضات گذشته نگران‌کننده است. تأسف‌بارتر آنکه برخی ایرانیان لائیک و سکولار خارج از کشور بدون توجه به شیوه ارتجاعی عزل ظریف از …

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

موفّقیّت انتخاباتی چشم‌گیر شما، نشانهٔ نیاز جامعهٔ آلمان به نیروی چپ صلح‌دوست و مدافع حقوق بشر است!

ما باور داریم که این دست‌آوردها قابل تعمیم و گسترش بسیار بیش‌تری‌ست. قدرت‌گیری حزب آلترناتیو برای آلمان که بخش‌هایی از آن به حکم قطعی و غیر قابل اعتراض دادگاه اداری عالی آلمان «راست‌گرای افراطی قطعی» می‌باشند، وظیفهٔ حزب شما در مقابله با آن را به نیاز مبرم روز تبدیل می‌کند. ما اطمینان داریم که حزب چپ آلمان با تکیه بر انسجام کنونی خود و با توجّه به نیروی جوان و پویای موجود در آن، توان آن را دارد که با عزم سوسیالیستی در این مبارزه نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء کند.

مطالعه »
پيام ها
٨ مارس گروه کار زنان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

روز جهانی زن: مبارزه برای برابری در سایه تحولات سیاسی

زنان ایرانی سال‌هاست که در صف مقدم مبارزات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حقوق برابر ایستاده‌اند. آن‌ها با وجود محدودیت‌های شدید، علیه تبعیض جنسیتی، فقر زنانه ، زن‌کشی، کودک‌همسری و نابرابری‌های ساختاری مبارزه کرده‌اند. تاریخ مبارزات زنان، حکایت گام‌های استوار و دل‌های امیدواری است که در برابر ناملایمات ایستاده‌اند. آنان چراغ فردایی روشن را برافروخته‌اند، جایی که عدالت و برابری طنین‌انداز خواهد شد.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

به مناسبت ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان بمناسبت ۲۹ اسفند سالگرد ملی کردن صنعت نفت ایران

کجا پنهان شود آن صوت نیکو؛ به مناسبت زادروز بانو پریسا

چرایی صرف سی سال سرودن شاهنامه توسط فردوسی!

مسئله‌ی تقصیر

«حداقل دستمزد» چرخه معیوب هرساله