سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۱

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۱

شمائی از زندان رجاییشهر

اوضاع رجائی شهر (و البته بقیه زندانها) بسیار اسفناکتر از آن است که سلول انفرادی راه حل آن باشد. بیخود نیست که برای زندانیان در ایران گوانتانامو یا ابوغریب رویایی است دست نیافتنی و امید اعدام شدن راه خلاصی سهل الوصول تر و بسیار متداول تر است و دست یافتنی تر…

توضیح

دکتر سعید ماسوری، که در دی ماه سال ۱۳۷۹ در دزفول بازداشت شد، از زمره زندانیان سالن ۱۰ بند ۴ زندان رجاییشهر در کرج است. او در دادگاه اولیه و تجدیدنظر به اعدام محکوم شد و چند سال زیر حکم اعدام بود. در مدت ۱۰ سال بازداشت، سه سال را در سلولهای انفرادی تهران و ذزفول گذراند. حکم اعدام او پس از تلاشهای بسیار به حبس ابد کاهش پیدا کرده است. در طی ده سال گذشته نتوانسته حتا از یک روز مرخصی استفاده کند. در طی مدت بازداشت اولیه و سلول انفرادی اش مورد شکنجههای روجی و جمسی فراوانی قرار گرفته بوده است.

اکنون او چند سال است که به زندان رجاییشهر منتقل شده و در این زندان با وضعیت دشواری به سر میبرد. او نامهای از درون زندان در مورد وضعیت این زندان نوشته است که در اختیار رهانا، سامانه خبری «خانه حقوق بشر ایران» قرار گرفته است.

 

اگر چه ممکن است در خارج از زندان زندگی به ظاهر در جریان باشد ولی قطعاً در همین کرج کسی نمیتواند باور کند که چند متر آن طرفتر یعنی پشت دیوار زندانی که از کنار آن عبور میکند چه جهنم و فاجعه انسانی در حال وقوع است، همان طور که خیلیها در اطراف اردوگاه های داخو و آشویتس هم در حال زندگی بودند و شاید به درستی نمیدانستند درداخل آن چه میگذرد.

می خواهم تنها در یک پلان شمایی از زندان رجائی شهر که نزد اهالی کرج بسیار بزرگ می نماید ولی در واقع به دلیل ازدحام جمعیت بسیار کوچک است را به تصویر بکشم. اینجا گویی که دنیایی دیگر است، چیزی شبیه جهنم در فیلمهای تخیلی، آکنده از. آتش و دود و چهرههای سیاه سوخته و ژولیده، بدنهأی لخت. و عرق کرده و سراسر قرمز و آبله ای بر اثر زخم نیش شپش، شلوار هایی با لنگ پاره شده آن که به عنوان کمربند استفاده شده، پاهای برهنه و کثیف لباسهای پشت و رو پوشیده شده به خاطر شپش،. دمپاییهای. پاره و لنگه به لنگه، هوای کثیف. و آلوده، بوی زبالههای متعفن شده، گنداب توالتهای. سرریزشده، استفراغهای خشک ناشی از مسمومیتها، خلطهای سینه عفونی شده که همهٔ محوطه را فراگرفته، بوی عرق بدنهایی که در این فضای بسته. و گرم و آلوده به ندرت امکان. حمام کردن مییابند…همه و همه با بوی زخم ادرار افرادی که نمیتوانند خود را کنترل کنند به اوج میرسد و این همه با فریاد و همهمهٔ سرسام آور زندانیانی که با بطریهای پلاستیکی سیاه شده به عنوان لیوان چای در صفهای انبوه، دو صف ایستاده و یا پشت سر هم در صفهای چند ردیفه و فشرده در نوبت توالت و حمام و غیره صف کشیدهاند، رخ می دهد.

چهرههای تکیده شده ناشی از سوء تغذیه ولی پنهان در پشت انبوه ریش و موهای ژولیده، سرفههای دلخراش ناشی از مشکلات ریوی به خاطر فضای بسته آلوده، بدنهای غیرمتعارف که کودکان قحطی زده آفریقا را تداعی میکنند، انبوه زندانیان ولوشده در وسط راهروها که یا به خوابی مرگ مانند فرورفته اند و یا به شکل گرمازده وارفته و با چشمانی بی روح به نقطه ایی از دیوار و سقف خیره مانده و یا چمباتمه به دیوار تکیه داده، لخت شده، شپشها را در درز لباسهایشان میجویند که در حین عبور انبوه نفرات به آنها می خورند، تقریبا عادت کرده اند.

انبوهی دیگر که تنها به خاطر این که امکان قدم زدن در این ازدحام را نمییابند تنها و یا دو نفره ایستاده دیگران را تماشا می کنند و یا با بخیههای روی مچ و یا گردنشان، که ناشی از خودزنی است، بازی می کنند و عموماً هم تکه پارچه یا حوله ای در دست دارند که هم برای خشک کردن عرق سر و صورت هر چند دقیقه به سر و صورت میکشند و هم به عنوان ماسکی جلوی دماغ و دهنشان میگیرند تا بوی گند و آلودگی هوا را به میزانی کنترل و تحمل کنند و با همه اینها در هیاهوی کرکننده بلندگو و یا فریادهایی با فحشهای رکیک دیگران را به سکوت و رعایت نوبت توالت و حمام و غیره دعوت میکند، همراه است.

این همه را وقتی می توانیم بفهمیم که بدانیم در جائی که حد اکثر ۹۰ نفر گنجایش استاندارد آن است، ۱۱۰۰ نفر محبوس اند، برای هر ۲۵۰ نفر ۱ حمام، هر ۵۰۰ نفر یک شیر صابون یا مایع دستشویی، هر ۱۷۰ نفر یک توالت (آن هم اغلب پر و سرریزکرده) هر ۵ نفر یک متر مربع جا (به همین خاطر از فضای راهرو و راه پلهها هم استفاده می شود) و هر ۵ یا ۶ نفر روی ۱ پتو میخوابند و مجبورند از ۷ صبح تا ۷ شب هم بیرون از سلولها و در محوطه هواخوری و جلوی آفتاب باشند، چون در سلولها و زیر سقف مطلقاً جا نمیشوند. حتی در محوطه هواخوری هم به ندرت جائی برای ایستادن گیر میآید و وقتی غذا برای خیلیها تنها روی تکه ایی روزنامه ریخته می شود به جز داخل هواخوری جائی برای نشستن و خوردن آن نمییابند و این اوضاع حتی زندانبانان را هم به ستوه آورده، چون حتی امکان شمارش و آمارگیری را هم در این ازدحام جمعیت نمییابند و خود نیز در معرض انواع بیماریهایند.

عجب این که تلویزیون از بوق سگ تا پاسی از شب از کرامت انسانی، جایگاه انسان و حتی مدیریت جهانی صحبت میکند ولی از این اوضاع سخنی به میان نمی آید، چرا که صحبت از بهداشت و حمام و توالت با امنیت ملی گره خورده و طرح آن جرمی در ردیف اقدام علیه امنیت و نشر اکاذیب است و اگر کسی هم مثل رضا جوشن جوان ۲۲ ساله ایی که در وقایع انتخابات دستگیر شد به این وضع اعتراض و آن را بیان کند بلافاصله به سلول انفرادی منتقل میشود، البته من هم انتظاری غیر از این ندارم ولی اوضاع رجائی شهر (و البته بقیه زندانها) بسیار اسفناکتر از آن است که سلول انفرادی راه حل آن باشد. بیخود نیست که برای زندانیان در ایران گوانتانامو یا ابوغریب رویایی است دست نیافتنی و امید اعدام شدن راه خلاصی سهل الوصول تر و بسیار متداول تر است و دست یافتنی تر…

سعید ماسوری

زندان رجائی شهر

مرداد ۱۳۸۹

تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد, ۱۳۸۹ ۷:۵۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

شرایط کار پیک های تحویل غذا بسیار بد است!

کمی پس از اینکه اسد به عنوان یک پیک تمام وقت تحویل غذا، در واشنگتن دی سی شروع به کار کرد، حین کار توسط یک ماشین مورد صدمه قرار گرفت. دوچرخه الکتریکی که او برای کار تحویل غذا خریداری کرده بود، آسیب دیده ولی هنوز کار میکرد. وقتی اسد با شرکت ارسال کالا تماس گرفت تا آنها را از حادثه مطلع کند، شرکت از او خواست که به کارش ادامه داده و غذایی که حمل می کرد را تحویل مشتری بدهد …

بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها و فشار بر معلمان مدارس و استادان دانشگاه‌ها و دانشجویان!

صدور احکام پرشمار «تعلیق از تحصیل»، «تبعید و انتقال اجباری» و «اخراج» برای دانشجویان معترض، «لغو مجوز و منع فعالیت شماری از تشکل‌های دانشجویی» و موج اخراج ده‌ها استاد و اعضای هیات علمی از جمله اقدامات … دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی و مدیران دانشگاه‌ها علیه اعتراضات دانشگاهیان است.

افزایش ترک تحصیل در کشور

مدام بر تعداد کودکانی که یا پا به مدرسه نمی‌گذارند یا ترک تحصیل می‌کنند افزوده می‌شود. آنان نیز به جمع کثیر کودکان کار می‌پیوندند.

فرزندان ایران، این گل‌های خندان

باری با همهٔ این دردها و آلام ما به این نوباوگان باهوش و مبتکر که سازندهٔ آیندهٔ زیبا و معطر ایران رنگارنگند، باورمندیم و بیش از حد امیدواریم‌ و مطمئن‌یم که با فداکاری و ایثار والدینی که با «دلی خونین، لبی خندان» و آغوشی گشاده در مقابل فرزندان‌شان دارند، روزهای بسیار شادابی را پیش رو داریم و هم‌چنین با پیوستگی و تمرکز بر خواست‌های بر حق، کودکان و نوجوانان میهن‌مان در جهان کاملاً متفاوت آینده نقش‌های مثبتی بر عهده خواهند گرفت.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

شرایط کار پیک های تحویل غذا بسیار بد است!

یک سال پس از آغاز جنبش “زن، زندگی آزادی” − تلاشی برای تحلیل وضعیت

بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها و فشار بر معلمان مدارس و استادان دانشگاه‌ها و دانشجویان!

افزایش ترک تحصیل در کشور

فرزندان ایران، این گل‌های خندان

بیانیهٔ مشترک جمعی از دانشجویان رشته‌های هنری دانشکدگان هنرهای زیبا و دانشگاه هنر تهران به‌ مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید