براساس آخرین تحقیقات، ۲۷ درصد از جوانان تهرانى زندگى تجردى و مستقل از خانواده را در حالى در کنار آموزه هاى نوپدید دیگر برگزیده اند که جامعه شناسان اظهار مى دارند که شیوه هاى زندگى اجتماعى جدیدى در شهر تهران در حال تولد و شکل گیرى هستند که جوانان استقبال کنندگان نخست این پدیده ها محسوب مى شوند. روند رو به رشد گزینش این شیوه زندگى در تهران اگرچه هنوز از سوى بسیارى از جامعه شناسان و سیاست گذاران نظام مورد تحلیل قرار نگرفته است اما گسترش و انتخاب این شیوه از دید جامعه پنهان نیست و نشانه ها حاکى از آن است که تعدادى از جامعه جوان شهر تهران با وجود زیربار رفتن هزینه بالاى مسکن، به این شیوه از زندگى تن داده است.
گزینش این شیوه از زندگى هم از سوى بسیارى از جامعه شناسان اگرچه جزء یکى از عناصر اجتناب ناپذیر جهانى شدن محسوب مى شود اما گرایش شدید تهران و جمعیت آن به سوى جامعه اى مدرن که همچنان اصرار بر حفظ ساختار سنتى خود دارد در این زمینه قابل بررسى است.
از زندگى مجردى و مستقل جوانان در تهران آمار روشن و دقیقى وجود ندارد اما جوانان امروز با دیدگاهى متفاوت با نسل گذشته خود نسبت به ازدواج، خانواده، زندگى اجتماعى و مدنى، امید به زندگى و قدرت زندگى در حال آزمون و خطا و انتخاب و تجربه شیوه جدیدى از زندگى هستند که حتى رنگ و لعاب آرزو هاى آنان را تحت تاثیر خود قرار داده است.
اگر آرزو هاى جوان دیروز را مولفه هاى دیگرى تشکیل مى داد اما آرزوى جوان امروز براساس آخرین نتایج تحقیق وضعیت و نگرش مسائل جوانان را خدمت به مردم تشکیل مى دهد. مهم ترین آرزوى ۴۵ درصد از جوانان کل کشور خدمت به مردم است.
۱۹ درصد از آنان پولدار شدن بزرگ ترین آرزوى آنان را تشکیل مى دهد و فقط ۵ درصد از جوانان آرزو دارند که به خارج از کشور بروند.اما ازدواج با ۷/۶ درصد فراوانى در اولویت هاى پنجم جوانان قرار دارد. جوان امروز با انتخاب زندگى مجردى و مستقل یا تنهایى را برگزیده یا این شیوه را براى ارتباط بیشتر با جامعه خود و تسهیل در فرآیند جامعه پذیرى انتخاب کرده است.
دکتر تقى آزاد ارمکى، جامعه شناس و رئیس دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران با بیان گسترش این شیوه زندگى در شهر هاى بزرگ کشور به ویژه در تهران مى گوید: بحث گزینش جوانان تهرانى براى این شیوه از زندگى داراى چند وجه است که مى توان به عنصر جهانى شدن و به تعبیرى بحث مدرنتیه ایران، شهرى شدن، و ویژگى شهر تهران، شکاف نسلى و ابعاد متفاوت آن اشاره کرد.
وى افزود: شهر تهران با میل بسیار افراطى جامعه آن براى مدرنیته و شهرى شدن توام با موارد یاد شده و جمعیت انبوه جوان آن هیبت و هیئتى پیدا مى کند که به طور مسلم توجه ویژه اى را مى طلبد و دیگر نمى توان عنوان کرد که تهران همچنان جامعه اى مدرن است که همچنان ساختار سنتى خود را دارد یا آدم هایش را صرفاً مى توان در خانواده پیدا کرد که این مقوله پدیدار مى شود که زندگى هاى اجتماعى جدید در شهر تهران در حال شکل گیرى و تولد است و حتى زیست پیدا کرده و در حال توسعه اند که یکى از وجوه آن وجود زندگى هاى زناشویى بدون قالب ها و آداب سنتى آن است.
دکتر آزاد ارمکى با اشاره به اینکه هنوز آمار مشخصى از کسانى که جدا و مستقل از خانواده خود زندگى مى کنند وجود ندارد، افزود: اما به خوبى مشهود است که این شیوه از زندگى در حال رشد است. ویژگى این افراد، چرایى به وجود آمدن و رشد آنان، وجه قالب اجتماعى و مشکلات آ نان، آسیب هاى این نوع زندگى بر زندگى هاى خانوادگى در تهران همه از مقدمات و موضوعاتى هستند که باید بدان توجه شود و مورد بررسى قرار گیرد.
تحول و پویایى در زندگى
براساس آخرین اطلاعات رسمى، جمعیت جوان ۱۵ تا ۲۹ ساله کشور تا پایان سالى که گذشت ۲۲ میلیون و ۵۸۳ هزار و ۶۳۷ نفر است که معادل ۷/۳۳ درصد کل جمعیت کشور است. دوسوم از این تعداد یعنى ۱۴ میلیون و ۶۶۵ هزار و ۷۵۸ نفر در شهر ها و یک سوم بقیه ۷میلیون و ۹۱۷ هزار و ۸۷۹ نفر در روستا ها زندگى مى کنند. پیش بینى ها حکایت از افزایش جمعیت جوان کشور تا سال ۸۵ به میزان ۲۴ میلیون و ۴۸۴ هزار و ۹۳۷ نفر دارند.
با این تعداد جوان، این تعداد گزینش و انتخاب شیوه زندگى نیز گسترش مى یابد. براساس توزیع جوانان این رده سنى در گروه هاى مختلف از نظر وضع فعالیت و اشتغال ۴/۲۶ درصد از جوانان شاغل، ۹/۲۳ درصد خانه دار، ۷/۱۷ درصد محصل دوره دبیرستانى، ۹ درصد بیکار، ۷ درصد دانشجو، ۵ درصد سرباز، ۲ درصد محصل دوره پیش دانشگاهى، ۲ درصد مشغول به تحصیل در شبانه ها و مراکز تربیت معلم و ۵/۱ درصد نیز طلاب حوزه هاى علمیه هستند. با کنار رفتن جوانان گروه هاى دانش آموز، سرباز، خانه دار، طلاب حوزه علمیه، بیکار، گروه شاغل و دانشجو که تعداد جمعیت آنان از گروه هاى دیگر چشمگیرتر است در قالب کسانى قرار مى گیرند که امکان تشکیل زندگى مجردى بنابر اجبار یا اختیار را دارا هستند.دکتر آزاد ارمکى جوانان مستقل در تهران را صرفاً جوانان کاملاً جدا شده از خانواده هاى تهرانى نمى داند و مى گوید: تمام کسانى که شیوه زندگى مجردى را انتخاب کرده اند و در تهران زندگى مى کنند الزماً کسانى نیستند که خانواده هایشان نیز در تهران ساکن باشند.
وى افزود: برخى از این جوانان را جمعیت مهاجرى تشکیل مى دهند که به اجبار شغل و تحصیل و به دست آوردن موقعیت جدیدى به تهران آمده و زندگى مجردى دارند.این جامعه شناس با تفکیک این گروه با جوانانى که با وجود خانواده خود در تهران زیستگاهى جدا دارند، اظهار داشت، تفاوت مهاجران اجبارى و اختیارى با جوانان تهرانى که در تهران زندگى مى کنند این است که گروه نخست در هر فرصتى به خانواده خود بازمى گردند، بدین معنا که میل به استقلال کامل ندارند و ترجیح مى دهند که دوباره با خانواده خود جمع شوند.آزاد ارمکى با تشریح گرایشات و بینش این دو گروه گفت: پدیده زندگى مجردى جوانان تهرانى هم مى تواند خطرآفرین باشد و هم تحول و پویایى در شیوه زندگى در تهران محسوب شود.
وى افزود: این گروه به درک و برداشت جدیدى از زندگى مدرن دست یافته اند که هسته مرکزى آن آزادى فردى، مسئولیت پذیرى و اهمیت به خود است و شاید نیز فرار از مسئولیت هاى جمعى نیز مى تواند یکى دیگر از عناصر آن باشد. آزاد ارمکى با اشاره به نقاط قوت و ضعف انتخاب این شیوه از زندگى همچنین اظهار داشت: برخى از این گروه در یک جامعه مدرن، سروسامان دار و با حساب وکتاب تبدیل به آدم هاى بیرون افتاده اى از نظام اجتماعى مى شود که اگر وضعیت و تکلیف خود را با کل نظام اجتماعى معلوم نکنند تبدیل به نیرو هاى مخرب مى شوند.
وى افزود: نیرو هاى مخرب به معناى اهرم هایى براى تولید انرژى با هدف فروپاشى خانواده و اخلاق اجتماعى.این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به پرده دیگر این پدیده، عنوان کرد، اما اگر این گروه در یک معادله و فرآیندى رابطه خود را با کلیت نظام اجتماعى تنظیم کند و با این نگرش به سوى استقلال و مسئولیت پذیرى اجتماعى برود.
این شیوه از زندگى چه اشکالى دارد کسانى هم تصمیم گرفته اند این گونه زندگى کنند. یک عده نیز تصمیم مى گیرند که مجرد بمانند، خانواده تشکیل ندهند، از زیر بار این همه سنن اجتماعى و آداب و رسوم کناره بگیرند و مراسم گرایى جامعه را نپذیرند، چه اشکالى دارد؟ مشروط بر آنکه یک نوع آگاهى پشت این موضوع وجود داشته باشد.وى افزود: در واقع انتخاب زندگى مجردى نباید به جهت مخالفت و سلب مسئولیت هاى اجتماعى شکل بگیرد.
مقبولیت خانواده در اولویت نخست
بررسى هاى معدودى که در زمینه جوانان پس از انقلاب صورت گرفته است نتایج تحقیق وضعیت و نگرش مسائل جوانان ایران نشان مى دهد که با توجه به تولد شیوه هاى نوپدید زندگى از جمله زندگى مجردى، مقبولیت خانواده هنوز در میان جوانان از رتبه بالایى برخوردار است.به طورى که این مولفه در درجه بندى تعریف شده ۱ تا ۶ در دختران و پسران در رتبه ۱/۵ نزدیک به حد موافق قرار گرفته است.
در خرده مقیاس هاى نقش حمایت کننده خانواده به درصد همچنین دختران ۷/۴، پسران ۶/۴،ارتباطات مثبت در درون خانواده دختران و پسران ۶/۴، آرامش و امنیت موجود در خانواده دختران ۴ پسران ۳/۴ به ترتیب نظراتى در حد موافق داشته اند.دکتر آزاد ارمکى در مورد تعامل و رابطه فرد و یا جمع گرایى جوانان گفت: اگر بین این دو مولفه رابطه وجود داشته باشد محصول آن به وجود آمدن یک نوع انسان مدرن و جدیدى در تهران مى شود که در حال تولد و طراحى یک نوع زندگى جدید است.
این جامعه بخشى از مجموعه نظام کلى اجتماعى نیز هست ولى تبدیل به نیروى مخرب نمى شود و در باب نظام فرهنگى اجتماعى و خانواده در مقابل نسل پیشین خود نیز قرار نمى گیرد اما به عنوان یک پدیده نوظهور در شهر تهران امکان زیست پیدا مى کند.
در حال حاضر بسیارى از کشور هاى توسعه یافته مرحله آزمون و خطا و تاثیرات این توسعه یافتگى به اجتماع خود را پشت سر گذاشته اند. این در حالى است که بسیارى از آگاهان مسائل اجتماعى اظهار مى کنند که این فرآیند باید در کشور و شهر بزرگى مانند تهران رخ دهد و پس از آن به انتظار نتایج آن نشست. باید به تجارب این گونه افراد گوش سپرد و پس از آن براى این فرآیند خاص کشور برنامه ریزى کرد.به گفته جامعه شناسان، استقلال جوانان مجرد، زندگى مستقل آنان باید در فرآیند جامعه پذیرى آنان شکل بگیرد. در غیر این صورت اگر این استقلال قبل از جامعه پذیرى آنان اتفاق بیفتد مخرب خواهد بود.
دکتر آزاد ارمکى در این زمینه گفت: اگر در فرآیند اجتماعى شدن فردیت جدیدى شکل بگیرد که در عین حال فرد مسئولیت اجتماعى را بپذیرد این شیوه از زندگى چه اشکال دارد. انسان ها وقتى تصمیم به کارى مى گیرند مسئولیت آن را نیز خود به عهده مى گیرند. نظام حقوقى کشور مى تواند در صورت جرم آنان را بازخواست کند، در غیر این صورت مى تواند به آنان پاداش دهد و قدردانى کند.
زنان خانه دار بیشتر طلاق مى گیرند
۹ میلیون جوان ایرانى ازدواج نکرده اند. کاهش رغبت به ازدواج از مشکلات مبتلا به جامعه ایرانى است. اگرچه جوانان در هر برهه و زمانى تشویق به ازدواج مى شوند و یکى از تردید هاى رواج و توسعه زندگى مجردى جوانان آسیب به خانواده و کاهش نرخ ازدواج است.
اما آمار و ارقام رسمى کشور نیز چشم انداز خوشایندى نسبت به ازدواج هاى صورت گرفته ندارد. براساس این آمار، میزان ازدواج در کل کشور ۴/۸ درصد افزایش یافته و به همین نسبت طلاق نیز ۵۱/۶ درصد افزایش را نشان مى دهد. در تهران نیز میزان ازدواج ۲/۷ درصد و طلاق ۶۸/۵ درصد افزایش داشته است.
این رقم در ۹ ماهه سال ۸۲ به یک ازدواج از هر ۲۵/۵ ازدواج در تهران و یکى از هر ۲۴/۹ در کل کشور رسیده است.از چگونگى جامعه پذیرى در گروه هاى طلاق گرفته نیز نمى توان غافل بود چه بسا در تحقیقى که بر دو هزار و ۱۰۰ طلاق انجام شده کمترین طلاق در میان زنان معلم با چیزى حدود ۴ تا ۶ درصد کل طلاق ها رخ مى دهد و بیشترین طلاق متعلق به زنان خانه دار به میزان ۶۰ درصد است.توجه خاص به میزان ازدواج و طلاق در کشور به ویژه در تهران حکایت از ریزش و هزینه هاى توسعه در این شهر است.
دکتر آزاد ارمکى مى گوید: «تهران شهرى استثنایى است از یک سو مرکز تحولات ایران معاصر، حاکمیت، متمولان، کنش گران اصلى اقتصادى و فرهنگى و از سوى دیگر آلوده ترین و آسیب پذیرترین شهر ایران است. این شهر وضعیت عجیب و غریبى پیدا کرده است و امکان زیست هاى متفاوتى را فراهم مى کند.»
این جامعه شناس با اشاره به شکل گیرى جامعه اى که تجرد را به تاهل ترجیح مى دهد، گفت: در شهرى مانند تهران با انتخاب هاى متنوع و سروسامان دادن و هویت بخشى به فردگرایى خود شیوه هاى مختلف زندگى نیز انتخاب مى شود. در شهرنشینى از نوع تهرانى امکان داشتن خانواده اى با جمعیت و دور هم کمتر ممکن است در حال حاضر انسان ها براى رسیدن به امکانات در صف بایستند بلکه همه در یک خط رقابتى ایستاده اند. پس براى نیل به آن جدا شدن از خانواده را انتخاب مى کنند.
وى افزود: افزایش جمعیت جوان مى تواند یک مولفه فعال سازى جامعه شهرى تهران مستقل محسوب شود. با بررسى آمار هاى غیررسمى مى توان گفت که جامعه، این پدیده را پذیرفته است. جامعه به این مسئله تن داده است که با تصمیم فرزند براى استقلال، پدر و مادر نه فرزند را کشته اند و نه خود را، شاید خود نیز حمایت کرده اند.آزاد ارمکى همچنین ایجاد مناقشاتى در پذیرش چنین پدیده هاى نوظهور را طبیعى خواند و گفت جامعه ایرانى جامعه خانواده گرا، سنتى و دینى است.
با توجه به اینکه پدران و مادران نخستین خواسته شان از فرزند تشکیل خانواده است پس پدیده زندگى مجردى عملى بسیار خوشایند نیست اما وقتى والدین تن به چنین خواسته اى داده اند این نشان مى دهد که جامعه یک مکانیسم را انتخاب کرده است و این انتخاب را باید به یک تجربه عام رساند و به انتظار نتایج آن نشست. باید یک نسل درگیر این موضوع شود که بعد جواب بدهد.وى افزود: بازگشت به خانواده و یا ادامه دوره تجرد در حال حاضر در جامعه ما در حد ظن و گمان است.
این استاد دانشگاه در مورد نقش خانواده در این عرصه و در برخورد با چنین پدیده اى گفت: جامعه از یک سو نباید این پدیده را تشویق کند اما از سویى دیگر این امر را نباید راهى انحرافى تلقى کند چرا که انحرافى تلقى کردن آن به انحراف کشاندن آن است.وى افزود: این پدیده باید در تهران یک تا دو دهه تجربه شود و جامعه خود تصمیم بگیرد که این مسئله را دنبال کند یا نه. کنترل و نظارت از نوع اجتماعى آن اگرچه در این پدیده نوظهور توصیه مى شود اما ایجاد فرصت و تجربه براى جامعه در این مسئله از ارزش هاى دیگر این پدیده است.
اتفاقى بزرگ در تهران
طى سال هاى ۶۵ تا ۷۵ جوانان مهاجر وارد شده از شهرستان هاى گوناگون به مراکز استان ها ۵/۴۰ درصد حجم مهاجران را به خود اختصاص داده اند که این رقم بیانگر بیشترین تحرک جمعیت جوان در بین استان ها است.از مجموع استان هاى کشور استان تهران با ۶۹/۱۵ درصد بیشترین خروجى مهاجران جوان و استان قم با ۸۱/۰ درصد کمترین خروجى مهاجران جوان را داشته اند در همین حال استان تهران ۶۱/۱۸ درصد بیشترین ورودى مهاجران جوان و استان سمنان با ۸۵/۰ درصد کمترین ورودى مهاجران جوانان را داشته است.
اگرچه بازگشت مهاجران ساکن در تهران که داراى زندگى مستقل و مجرد نیز هستند به خانواده هاى خود پیش بینى مى شود اما امکان بازگشت جوانان تهرانى به خانواده هاى خود نیز غیرقابل پیش بینى نیست.
اگرچه این بازگشت شکست خوردگى فرد نیز محسوب نمى شود بلکه آنان از دید جامعه شناسان افرادى با تجربه جدیدى به حساب مى آیند که خانواده آنان نیز با استقبال فرزندشان از تغییرات ذهنى و ساختارى جدید بى نصیب نبوده اند.این افراد چه با بازگشت و عدم بازگشت تعریف جدیدى از زندگى اجتماعى را ارائه خواهند کرد.پدیده تجردگرایى و زندگى مستقل و مجردى جوانان در تهران زمینه ساز بسیارى از تغییرات جدید در نوع شهر تهران است. اتفاق بزرگى در تهران افتاده است. وضعیت جدید در قالب ارتباطات جدید.