در پی رد تقاضای ٧ تن از وزرا و مقامات دولت احمدی نژاد برای برگزاری مراسم “آرام و قانونمند” توسط وزارت کشور و اعلام مخالفت سرپرست معاونت سیاسی و اجتماعی استانداری تهران، با برگزاری هر نوع تجمع، حسن صادقی یکی از رهبران “خانە کارگر جمهوری اسلامی” و مشاور وزیر صنعت و معدن، کە خود از ابتدای انقلاب تا کنون در سرکوب فعالان سندیکاهای مستقل دوش بە دوش ماموران امنیتی در دوران تمام دولت ها شرکت فعال داشتە و بواسطە نقش او در سرکوب ها چندین مقام ریاست و مشاور را بدست آوردە، کە از بابت چنین مناسبی درآمد سرشاری کسب می کند، فرصت طلبانە بە بهانە تاختن بە احمدی نژاد در واقع از اعلام ممنوعیت صریح و رسمی وزارت کشور حمایت کرد و بار دیگر جانب سرکوبگران را گرفت.
حسن صادقی کە بە نظر می رسد، از اعلام ممنوعیت هر “نوع” اعتراض توسط وزارت کشور خرسند شدە است، در مطلبی کە در همین ارتباط در خبرگزاری “ایلنا” در ٧ بهمن منتشر شد، بدون این کە این موضوع چندان ربطی با وی داشتە باشد، ظاهرا به خاطر واکنش اعتراض آمیز برخی از طرفداران احمدی نژاد نسبت بە این ممنوعیت، آن ها را به خاطر برخورد سرکوب گرانە شان با خواستە های صنفی در گذشتە مورد حملە قرار داد. حملە صادقی درست در موقعی انجام گرفت کە هنوز مسئولان دولتی برای حفظ ظاهر و سر پوش نهادن بر جنایتی کە در زندان ها علیە بازداشت شدگان خیزش مردمی اخیر هم چنان مشغول تکرار، “اعتراض مسالمت آمیز حق مردم است”، بودند.
گفتنی است کە حسن صادقی و سایر رهبران بە اصطلاح خانە کارگر نە تنها تاکنون هیچ اعتراضی بە کشتار جوانان بیکار و رها شدەای کە در زندان ها زیر شکنجە و در معرض مرگ قرار دارند، نکرده اند، بلکە بە سبک و سیاق دولتیان و طرفدارن شان بە هزار و یک زبان در عمل مشوق سرکوب آن ها هم شدند. این سکوت توام با تائید سرکوب ها در حالی دنبال می شود کە حتا بنا بە دادە های آماری بیشتر بازداشتی ها کارگر، جوانان بیکار و دانشجویان بە تنگ آمدە از فقر، بیکاری، تبعیض و محروم ماندە از هر حق و حقوقی در رژیم جمهوری اسلام هستند، کە بر حسب وظیفە “خانە کارگر” می بایستی مدافع حق و حقوق شان در هر شرایطی می بود.
حملە حسن صادقی در واقع بهانەای بیش برای استقبال از ممنوعیت برگزاری تجمعات توسط وزارت کشور دولت روحانی نیست. نگرانی حسن صادقی از بابت تجمع طرفداران احمدی نژاد نیست. او و همکارانش در خانە کارگر نگران بهرە برداری مردم بجان آمدە از فرصت هایی است، کە ممکن است این تجمع ها برای بیان مطالبات و اعتراض شان ایجاد کنند. نگرانی دیگر ایشان این است کە نکند گروەهای مزدبگیر و بازنشستگان، معلمان و کارگران با تکیە بە این وعدە دولت بخواهند برای گسترش تجمع های صنفی کە قبلا خبرش را منتشر کردەاند، استفادە کند. اما این ها کارگران و حقوق بگیرانی هستند کە تحت نفوذ جریان دولتی “خانە کارگر” قرار ندارند و برخلاف میل صادقی و دوستان خانە کارگری اش، خود تصمیم می گیرند کە کی و در کجا باید دست بە اعتصاب و اعتراض بزنند و نە تا حالا حتا یک بار مقامات دولتی بر خلاف ادعای “پذیرش حق اعتراض مسالمت آمیز”بە آن ها جواز اعتصاب و آعتراض دادەاند و نە توانستەاند جلوی اعتصاباتشان را بگیرند. حسن صادقی و همکاران خانە کارگری اش کە سال هاست دیگر نفوذ و کنترلی روی حرکت های کارگری ندارند، امیدوارند اعلام این ممنوعیتی مانع تجمع های کارگری گردد. اگر در گذشتە انجمن ها و شوراهای اسلامی با کمک حراست و نیروهای انتظامی می توانستند جلوی اعتصاب ها را بگیرند و معترضان را سرکوب کنند، اما سال هاست کە بخش بزرگی از شوراها در واحد های تولیدی یا بە معترضان ملحق شدەاند و یا آن قدر تضعیف شدەاند کە دیگر قدرت مقابلە با کارگران را ندارند. اکثر این افراد اصولا گوششان بدهکار نصایح رهبران خود فروختەای امثال حسن صادقی ها کە از ابتدا راە خیانت بە کارگران را در پیش گرفتەاند، نیست. در جریان خیزش دی ماە نیز این جماعت کە بمانند دولتیان و اصلاح طلبان حکومتی نگران به خطر افتادن موقعیت و امتیازات و رانت هایشان در اثر این خیزش بودند، بر خلاف تشکل ها و سندیکاهای مستقل کە بە رغم تحت پیگرد پلیسی قرار داشتند، از خیزش مردم و مطالباتشان حمایت کردند، شروع بە تخطئە آن کردند و کوشش بسیار نمودند تا مانع گسترش آن گردند. حس صادقی خودش بهتر از هرکس می داند کە طی قریب بە ۴٠ سال، هیچ گاە هیچ کدام از دولت ها یی کە ، بە شمول احمدی نژاد ادارە امور کشور را بە عهدە داشتند، همگی شان بە بهانە های کما بیش مشابە از پذیرش حق اعتراض مسالمت آمیز سرباز زدند و هر بار هم کە خارج از ارادە شان اعتراضی از مردم سرزد آن ها را با وسایل مختلف سرکوب کردند. در تمام این سال ها تا جایی کە اعتراض ها مربوط بە کارگران بود، صادقی و دوستان مواجب بگیرش هم در آن ها مشارکت فعال داشتە و دارند. وی کە اینک از دوران سیاە دیکتاتوری احمدی نژاد صحبت می کند، خودش پیش از آغاز دوران سیاە احمدی نژاد، در دورە اصلاحات بە همراە عیوضی یکی دیگر از اعضای مرکزی خانە کارگر در راس عدەای چماق دار برای سرکوب کارگران عضو سندیکای شرکت واحد کە در کلاس آموزش سندیکایی شرکت کردە بودند، مانند راهزنان از در و دیوار حسینە کارگران خباز بالا رفتند و پس از ضرب و شتم کارگران هر چە کە دم دستشان بود را تخریب کردند یا بردند و آتش زدند. عین همین کار را بە هنگام تصرف محل خانە کارگر در سال ۵٨، با سندیکاهای واقع در لالە زار تهران، فلزکار مکانیک در چها راە عباسی، انجمن همبستگی سندیکاها و شوراهای کارگری در دروازە شمیران، و با سایر تشکل های سندیکایی در همە شهرها انجام دادند. پروندە همە دولت هایی کە طی ٣٩ گذشتە بر مردم حکم رانی کردەاند از این لحاظ سیاه تر از هم است و پروندە رهبران خانە کارگر حتا سیاه تر از دولت هاست. به همین دلیل حملە حسن صادقی بە کارنامە سیاە دوران زمامداری احمدی نژاد، متاثر از جنگ و رقابت داخلی بین جناح های درون حکومت است، کە او و سایر مسئولان مادام العمر خانە کارگر نیز هموارە در آن ها نقش، سهم و جایگاە خودشان را داشتە و دارند و اتفاقا همە جناح ها اگر سر هیچ موضوعی اشتراک منافع و رویە نداشتە باشند، بر سر تشدید استثمار و از بین بردن حق و حقوق و دست آوردهای مبارزاتی کارگران کە در همین سیاست نئولیبرالیسم اقتصادی کە توسط دولت روحانی و حمایت اصلاح طلبان بە پیش بردە می شود، قرار دارد و همە اشتراک نظر دارند.