پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۸

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۸

هوای خوب

بعد از اینکە شادمانە تنها پردە اتاقم را کنار زدم، از صدای پرندگان و نجوای زرد بە یک اندازە خوشحال شدم، و حتی در یک تفکر شاعرانە، زرد آفتاب را بە آواز پرندگان گرە زدە و بە استعارە 'نوای زرد پرندگان' سرفرازانە نائل شدم. در پوست خود نمی گنجیدم، هنوز از خواب کاملا بیدار نشدە، مغزم چنان کار کردەبود کە توانستە بودم با اختراعی استاتیکی، ظرفیت زبان را بالا ببرم. یک انقلاب دیگر. وای، بیا و ببین بقیە روز چە می شود!

 
امروز ساعت یازدە از خواب بیدار شدم. شنبە بود و تعطیل. قرار بود تا چهار بعداظهر بخوابم (البتە قول دیروقت دیشب خودم را در بابت دوری امروز از کامپیوتر بخوبی بیاد دارم)، اما بیدار شدم، از صدای پرندگان در آستانە پاییز بود یا نجوای زرد آفتاب، نمی دانم. همینقدر می دانم کە بیدار شدم. و هنگامی کە متوجە شدم از سردردهای مزمن همیشگی کە نتیجە کار بسیار با کامپیوتر است خبری نیست، و بعد از اینکە شادمانە تنها پردە اتاقم را کنار زدم، از صدای پرندگان و نجوای زرد بە یک اندازە خوشحال شدم، و حتی در یک تفکر شاعرانە، زرد آفتاب را بە آواز پرندگان گرە زدە و بە استعارە ‘نوای زرد پرندگان’ سرفرازانە نائل شدم. در پوست خود نمی گنجیدم، هنوز از خواب کاملا بیدار نشدە، مغزم چنان کار کردەبود کە توانستە بودم با اختراعی استاتیکی، ظرفیت زبان را بالا ببرم. یک انقلاب دیگر. وای، بیا و ببین بقیە روز چە می شود! 
 
این را بە فال نیک گرفتە و با حالت و بدنی پر از احساس انرژی برخاستم. عجیب بود، تختخواب جیرجیرکنان من، کە همیشە در این مواقع و هنگام برخاستن من صدای کریهی ازش بر می خواست، نە تنها ساکت بود، بلکە مثل اینکە او هم می خواست با سکوت خود در این شادی غیرمنتظرە من شریک شود. از روی شانەهای هنوز کمی کرختم، نیم نگاهی بهش انداختە و در کمال سکوتش، بهش گفتم ‘ممنون رفیق!’ و او باز با سکوت خود گفت ‘خواهش!’
 
کارهای بهداشتی و رفع حاجتهای همیشگی را با طمانینە انجام دادم. تنها جلو آئینە بود کە با نگاە آن چنانی بە خود، آرامشم را چنان کش دادم کە بلافاصلە متوجە کوتاهی روز شدم. باید با دقت و حواس جمعی کامل، ساعات باقی ماندە را چنان استفادە می کردم کە لایق مبدع استعارە ‘نوای زرد پرندگان’ در وقت باقیماندە می بودم. پس با عجلە دندانهایم را مسواک زدە و بالا رفتم. 
 
و بالا؟… وای عجب منظرەای!… غیر قابل توصیف! دریا، گشودە مثل همیشە در مقابل، و مثل همیشە آنگاە کە آفتاب بر آن می تابد، با شکوهی آنچنان غیر قابل توصیف کە باید فقط از خلال نگاە و یک احساس و تفکر رمانتیکی بە عمق آن دست یافت. درست مانند آن تابلوی شاعر رمانتیکی یکی دو قرن پیش (کە حالا اسمش یادم نیست)، کە در آن زنی جلو یک عمارت بزرگ در بالکنی نشستە و بە زیبائی بیکران جنگل و آسمان و افق و ‘ابهام’ جلو خود خیرە می نگرد. ‘ابهام’ی کە نتیجە درهم آمیختن جنگل و آسمان و افق در مغز او و شاید با واژە ‘وجود’ هم باشد. آخر من معتقدم کە بدون این واژە آخری آن سە تای دیگر با هم هم کە باشند نمی توانند چیزی از این دست تولید کنند. 
 
تصمیم گرفتم کە صبحانە را (البتە چە عرض کنم، اگر بشود کماکان اسمش را صبحانە گذاشت. بشر دوست دارد اولین وعدە غذائی روزانەاش را بمحض بیدار شدن صبحانە بنامد!)، همانجا در بالکن صرف کنم. ارضای یک غریزە در حین ابراز وجود یک حس استاتیکی. و نتیجە ادغام این دو چە می شود؟ آە،… نمی دانم! بهرحال، نشستم و در حالیکە کمی پنیر و کرە و مربا با نان باقیماندە از سە روز پیش را میل می کردم، یکدفعە در حین نگریستن تمامی منظرە جلو رویم، تفکر عجیبی مغزم را در خود گرفت. تفکری کە حرکات جویدن لقمەها را در من یواش و یواش تر می کرد.
ماجرا از این قرار بود: در تمامی چیزها و اشیائی کە جلوم بودند (نمی دانم چقدر محقم کە تمام این وجودهائی را کە زیبائی امروز را می ساختند، چیز بنامم؟)، ابتدا دریا بشدت نظرم را جلب کرد، و بعد درختها کە شاید آخرین روزهای سبزبودن خود را سپری می کردند. بعد فکر کردم کە دریا تابستان آبی است و بعد کە هوا سرد می شود و زمستان می آید خاکستری و یخزدە، و درختان هم در تابستان، سبز،… در پاییز، رنگارنگ و در زمستان لخت و خاکستری و یخزدە و عبوس،… و اما من چی؟ منی کە در اساس جزوی از این طبیعتم، بە وسیلە خانە و اتاقی کە پشت سرم قرار گرفتە از همە این سبز بودن، رنگارنگی، لخت و خاکستری بودن، خودم را دزدیدەام. من بی ‘وجود’، من سرگردان در جرات تغییر اطراف. فکر کردم موقعی کە خودم را این چنین در پناە تمدن می دزدم، پس من چیم؟… من کدام رنگ و کدام وجودم؟ سبز، رنگارنگ، لخت و یا خاکستری؟
لقمە را از دهانم انداختە و دوبارە بە پشت کامپیوترم برگشتم!
 
 Image result for havet kunst
تاریخ انتشار : ۶ شهریور, ۱۳۹۵ ۱:۴۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

دادگاه نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو خبرنگار بازداشت‌شده، باید علنی برگزار شود!

بازداشت وکیفر خواست علیه الهه محمدی و نیلوفر حامدی فاقد وجهه قانونی است. کیفر خواست مملو از اتهاماتی است که هیچگونه پیوند و ارتباطی با موضوع پوشش اعتراضات ندارد. اگرپوشش خبری این دو، حتی نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام بوده باشد، بازداشت نه ماهه آنان فاقد هرگونه دلیل حقوقی است، زیرا که قانونگذار برای این گونه جرائم، حداکثر یک ماه بازداشت موقت و قابل تمدید برای یک ماه دیگر درنظر گرفته است

مطالعه »
یادداشت

از زندان به پارلمان؟ چرا در ایران امکان ندارد!

کان آتالای که اولین نامزد حزب کارگران ترکیه در منطقه زلزله زده هاتای بود به عنوان نماینده پارلمان انتخاب می شود و بر طبق قوانین ترکیه پس از نهایی شدن نتایج انتخابات از زندان آزاد خواهد شد تا به خدمت در پارلمان بپردازد.

مطالعه »
آخرین مطالب

در باب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران…

همانطوری که در دوران قرون وسطی و قبل از انقلاب علمی صنعتی، فلسفی و اجتماعی رنسانس در اروپا، کلیسای کاتولیلک به عنوان قدرت بلامنازع حاکمه اقتصادی و سیاسی بوده و میدان داری میکرد، روحانیت اسلام، خصوصا اسلام شیعه طی چند صد سال اخیردر ایران نیر پرچمدار ایدئولوژی اسلامی بوده و همزمان با همگامی و پشتیبانی از قدرتمداری پادشاهان دوران خویش، با هدف استقرار حاکمیت قدرتمداری اسلامی با پادشاهان زمان خویش در حال رقابت بودند.

یاد رفیق ما جابر فرجاد گرامی باد!

شورای سردبیری نشریه کار درگذشت رفیق جابر فرجاد را به تمامی بازماندگان و بویژه رفقای فدایی او تسلیت میگوید و یاد رفیق جابر را گرامی و زنده می‌دارد.

بازگشت

درسال گشت خاموشی محمود اعتمادزاده (م. ا. به آذین)، دگراندیشی فرهیخته و چهرهٔ برجستهٔ ادبیات معاصر ایران، نگارشی از او پیش کشتان. امید آنکه در مسیر یادهای پُر فراز و نشیب زندگی او، تصویری ماندگار در اندیشه بجا گذارد. (شهلا اعتماد زاده)

یادداشت

از زندان به پارلمان؟ چرا در ایران امکان ندارد!

کان آتالای که اولین نامزد حزب کارگران ترکیه در منطقه زلزله زده هاتای بود به عنوان نماینده پارلمان انتخاب می شود و بر طبق قوانین ترکیه پس از نهایی شدن نتایج انتخابات از زندان آزاد خواهد شد تا به خدمت در پارلمان بپردازد.

مطالعه »
بیانیه ها

حمله به مرزبانی سراوان و ترور مرزبانان را محکوم مى‌کنیم!

ما از مرزبانان جان‌باختهٔ میهن یاد می‌کنیم. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ضمن هم‌دردى با خانواده‌هاى جان‌باختگان و مردم ایران این اقدام تروریستى را شدیداً محکوم مى‌کند.

مطالعه »
پيام ها

حمله به مرزبانی سراوان و ترور مرزبانان را محکوم مى‌کنیم!

ما از مرزبانان جان‌باختهٔ میهن یاد می‌کنیم. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ضمن هم‌دردى با خانواده‌هاى جان‌باختگان و مردم ایران این اقدام تروریستى را شدیداً محکوم مى‌کند.

مطالعه »
بیانیه ها

حمله به مرزبانی سراوان و ترور مرزبانان را محکوم مى‌کنیم!

ما از مرزبانان جان‌باختهٔ میهن یاد می‌کنیم. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ضمن هم‌دردى با خانواده‌هاى جان‌باختگان و مردم ایران این اقدام تروریستى را شدیداً محکوم مى‌کند.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در باب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران…

یاد رفیق ما جابر فرجاد گرامی باد!

بررسی سند سیاسی ارائه شده به کنگره سوم حزب چپ!

دوازدهمین جلسه دادگاه استیناف حمید نوری در استکهلم برگزار شد!

متنفرم از جنگ…