چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۲:۳۱

چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۲:۳۱

بیش از ۱۴۰۰ اعدام در دو سال پس از آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»
دو سال از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران که با قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی آغاز شد، می‌گذرد. طی این اعتراضات دست‌کم ۵۵۱ معترض، ازجمله ۶۸ کودک و ۴۹ زن، به‌دست نیروهای...
۲۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
در حکمت حکم خامنه‌ای پیرامون تأکید برهویت «امت سلامی» و رویکرددولت برگماشته نسبت به آن
تا همین اواخر و حتی هم اکنون هم تاحدی و با شدت و درجه کمتری کار حاکمیت درگیری و جنگ با همین «امت اسلامی» بود که امروز آن را مخاطب...
۲۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تبلور درهم‌تنیدگی جنبش‌های اجتماعی!
ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زنده‌تر، پویاتر و فعال‌تر از آن است که سرکوب‌ها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحق‌شان...
۲۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال ۱۴۰۲ با جامعه آماری ۱۵٬۸۷۸ نفر در ۱۵ استان ایران انجام شد و شامل موضوعات متنوعی مانند مسائل اجتماعی، اخلاقی، و امنیتی است.
دولت و نهادهای حکومتی باید از این فرصت بهره بگیرند تا با ایجاد زمینه‌های مناسب برای گفت‌وگوی اجتماعی و افزایش شفافیت، این امید را تقویت کنند. همان‌طور که در نظرسنجی‌ها...
۲۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: مسعود آذری
نویسنده: مسعود آذری
ژاندارک ایران زمین
مهسا ژاندارک ایران‌زمین ، همان طاهره قره‌العین است، قمر وزیری، هما دارابی، زهرا بنی‌یعقوب...، تمام زنانی که هر اذان شلاق می خوردند، او فریاد مادر ستار، پویا، نوید و مادران...
۲۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: ُسوران شمسایی
نویسنده: ُسوران شمسایی
یاد و نام جان باختگان راه آزادی را گرامی می داریم
خیزشی که با کشته شدن مهسا امینی در جامعه ایران به وقوع پیوست، در حقیقت انفجار مطالبات و اعتراضات انباشته شده ملت ایران بود که به طور ناگهانی با آن...
۲۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
مطالبات بی پاسخ زنان در دومین سالگرد جنبش " زن، زندگی، آزادی"
این جنبش با تمام فراز و نشیب‌هایش، تاثیری بازگشت‌ ناپذیر بر وضعیت امروز مردم ایران گذاشته است و برگشت به گذشته خواب و خیالی بیش نیست. جامعه در واقع با...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)

وعده‌هائی از جنس افتراق

دوران ترامپ و ترامپیسم، مانند هر پدیده دیگری، همان‌گونه که آغازی داشت، پایانی هم خواهد داشت. اما آنچه که موجب نگرانی است، صفت به ظاهر "غیر قابل پیش‌بینی" است که به ترامپ داده می‌شود. بنظر می‌رسد که کاربرد این صفت، بیشتر پنهان کردن، آتشی است که زیر خاکستر "تصمیمات غیر‌منتظره" نهفته است.

این روزها اکثر اخبار و گزارشهای رسانه‌های گروهی در جهان، معطوف‌اند به قوانینی که توسط دونالد ترامپ در چارچوب تحقق وعده‌های انتخاباتی‌اش، به امضاء می‌رساند. پُرسر‌و‌صدا‌ترین این قوانین، ممنوع کردن ورود شهروندان ۷ کشور از جمله شهروندان ایران به خاک آمریکا در ۳ ماه آتی پس از امضای این قانون است.

جدا از این که خود صدور این حکم، به مثابه حکمی که دارای پتانسیل نیرومند برانگیزنده احساسات نژادپرستانه است، می تواند موضوعی برای ارجاع به دادگاه ها و مجامع بین‌المللی باشد، و به دلیل زیر پا نهادن بندهای مختلف «اعلامیه جهانی حقوق بشر»، لازم است که از جانب مجامع بین‌المللی حقوقی و مراجع حقوق‌بشری، ارزش‌گذاری و واکنش ضرور در قبال آن صورت گیرد؛ اما با نگاهی به وضعیت آمریکا در چند وجه مختلف بین‌المللی، که قطعا تاثیرپذیر و تاثیرگذار بر اوضاع داخل آمریکا و بویژه «رای دهندگان» به ترامپ خواهد بود، می توان به اهداف کوتاه و درازمدت پنهان در این “گرد‌و‌خاک” برپاگشته از جانب ترامپ و تیم همراه او پی برد.

قبل از پرداختن به موضوع، نگاهی مختصر به نکته بسیار مهمی را ضروری می‌دانم. به دنبال اعلام نام ایران و ۶ کشور دیگر به عنوان کشورهائی که شهروندانشان اجازه ورود به خاک آمریکا را ندارند، با استفاده از طرق مختلف، تلاش شده است که تفاوتی میان مردم بخصوص ایران با مردم کشورهائی مانند عربستان سعودی و یا پاکستان، قائل شده و مردم ایران را در مقایسه با این ۲ کشور، مبرا از تروریسم و نیز فرهیخته و دانشمند و تاثیرگذار در پیشرفت علم و فرهنگ و … در آمریکا معرفی کنند. بررسی نادرستی این ادعا، موضوع این مطلب نیست، اما خود این فکر و این شیوه تفاوت‌سازی میان انسان‌ها، جلوه دیگری است از نژاد پرستی و غلتیدن در همان دامی ‌که ترامپ و همراهان برای مردم ایران و دیگر کشورهای جهان و حتی خود آمریکائیان نیز، گسترده‌اند.

 

ترامپ و خاورمیانه

از هنگام ورود به هزاره سوم، تحلیل‌ها حول این موضوع ارائه می‌شدند که ثقل سیاست ایالات متحده آمریکا از خاورمیانه به آسیای جنوب شرقی، و با هدف تلاش برای متوقف سازی چین در نزدیکی مرزهایش، منتقل شده است و خاورمیانه اهمیت سابق را برای آمریکا ندارد. یکی از دلایل ممانعت اوباما برای بازگرداندن نیروهای زمینی آمریکا به منطقه و شرکت دادن مجدد آنان در جنگ‌ با داعش در خاک عراق، نیز با همین تصمیم مرتبط بود. اما روشن بود که در غیاب آمریکا در منطقه (در مقطع پیشبرد این تصمیم از جانب آمریکا، روسیه هنوز اقدام به “اعلام وجود” به شیوه‌ای که در سوریه شاهدش بودیم، نکرده بود)، رقابت میان ۳ قدرت منطقه‌ای ترکیه، ایران و عربستان سعودی، برای کسب عنوان “قدرت برتر منطقه‌ای”، فزونی خواهد گرفت. روند رویدادها در عراق و سوریه بگونه‌ای پیش‌رفت که در وافع امر، ایران و ترکیه نسبت به عربستان، در موقعیت بهتری قرار گرفتند. عربستان سعودی به دنبال شکست‌های پیاپی سیاسی، تنها راه متوقف ساختن رقیب اصلی اش در منطقه و جهان اسلام، یعنی ایران را در بازگشت اوضاع به گذشته، به معنای حضور دوباره نظامی آمریکا در منطقه و استفاده از وضعیت متشنج میان ایران و آمریکا می دید و هنوز نیز به تحقق آن امیدوار است.

چالش‌ها و درگیری‌های میان دستگاه اداری اوباما و دولت عربستان در ماه‌های پایانی دوران ریاست جمهوری اوباما با انواع تهدیدات از جانب عربستان، مبنی بر خارج کردن سرمایه عربستان از بانک‌های آمریکا همراه بودند. در کنار آرام‌تر شدن تنش‌ها میان ایران و آمریکا که به دلیل مذاکرات منتهی به «برجام»، امکان فراهم شدن موقعیت برای بهبود مناسبات میان ۲ کشور را در اذهان تداعی می کردند، که متاسفانه به دلیل مخالفت نیروهای افراطی از هر ۲ طرف، بهای لازم به این دستاورد‌ مهم داده نشد.

هنوز قبل از پیروزی ترامپ در انتخابات و در مرحله مبارزه انتخاباتی ترامپ بود که وزیر خارجه عربستان سعودی در اظهار نظری که در سایت خبرگزاری رویترز انتشار یافت، از برنامه ترامپ در ۲ عرصه مبارزه با داعش و نیز متوقف ساختن ایران، اعلام پشتیبانی کرد. اما پس از اعلام پشتیبانی ترامپ از لایحه قانونی مصوبه کنگره و سنای آمریکا مبنی بر امکان تحقیقات و اخذ تصمیمات تنبیهی در رابطه با منافع و امکانات مالی کشورهای حامی تروریسم در خاک آمریکا، دولت عربستان از امکان بازنگری استراتژی مالی عربستان در ارتباط با آمریکا، سخن به میان آورد. روشن است که برای ترامپ در مرحله کنونی و با توجه به نیاز این کشور به سرمایه‌ عربستان سعودی در آمریکا که حدود ۷۵۰ میلیارد دلار برآورد می شود، بهبود رابطه با عربستان، در قیاس با ایران، در الویت برنامه‌ای ترامپ در خاورمیانه، قرار خواهد داشت.

تصمیمات اخیر ترامپ و تمایل شدید او به افزایش فشار بر ایران و برقراری تماس‌ها با مقامات عربستان را نیز می‌توان در همین چارچوب قرار داد. مناسبات ترامپ با نتان‌یاهو و بررسی مسائل مربوط به منطقه و بویژه ایران نیز به دلیل وجود لابی نیرومند اسرائیل در آمریکا را نیز می‌توان از همین «جنس» اما نوع غلیظ‌تر آن ارزیابی کرد. در اینجا منظور نه فقط سرمایه مالی لابی اسراییل، بلکه از آن نیز فراتر، خط و جهت سیاسی ای است که این لابی قدرتمند در دوران اوباما از پیشبرد آن در سیاست خارجی آمریکا ناتوان مانده بود، اما اکنون عرصه را برای خود باز و آماده می‌بیند.

 

ترامپ در مواجهه با روسیه و چین

یکی دیگر از اقدامات کمتر جنجال برانگیز، اما بسیار مهم ترامپ، خروج آمریکا از پیمان تجاری ماوراء اطلس بود. با درنظرداشت این موضوع که دلیل ایجاد این پیمان، ایستادگی در برابر چین در نزدیکی مرزهایش بود، این حرکت ترامپ، پیش از آنکه “واگذاری میدان” به چین معنا شود، نشانگر پذیرش این واقعیت از سوی ترامپ است که چین مدتهاست که مرزها را درنوردیده و در خود آمریکا مستقر گشته است. اعلام افزایش تعرفه گمرکی بر اجناس وارداتی از جمله چینی نیز، دلیلی است بر “تدقیق محل” جنگ اقتصادی از آسیای جنوب شرقی به خاک آمریکا. در اینجا اما عامل مهم دیگری نیز عمل می کند. چین بزرگترین دارنده اوراق بهادار آمریکاست، که حدود ۱,۲۴ تریلیون دلار برآورد می شوند. جالب این نکته است که با خروج آمریکا از پیمان تجاری ماوراء اطلس، عملا کشورهای منطقه در برابر چین، بی پشتیبان مانده اند. از جمله این کشورها ژاپن است که اتفاقا پس از چین، دومین دارنده اوراق بهادر آمریکا محسوب می‌شود. روشن است که ژاپن نه تنها تحت هیچ شرایطی خواهان درگیری با چین نخواهد شد، چه بسا روابط اقتصادی خود را با چین هرچه بیشتر گسترش دهد.

در عرصه سیاسی، اظهار نظر ترامپ در مورد پذیرش وجود چین تایپه، در واقع تدارک رویارویی است که هر لحظه می تواند به تنش شدید میان ۲ طرف منجر گردد. مستقر کردن تجهیزات سنگین دفاعی در جزایر مورد مناقشه و نیز در نزدیکی مرزهای روسیه، حکایت از نگرانی چین از سیر تحولات در ماه‌های آتی می کند.

در رابطه با روسیه، به نظر می رسد که ترامپ قصد دارد، با دادن امتیاز سیاسی به روسیه، از جمله در مورد اکرایین و سوریه، از یکسو و از سوی دیگر برقراری رابطه دوستانه با پوتین، روسیه را از متحد قعال در ارتباط با چین، به نظاره‌گر منفعل تبدیل نماید. هر چند راست افراطی در روسیه در جشن و شادمانی آمدن ترامپ همه امکانات خود را بکار گرفته است، اما پیوند روسیه با چین، فقط در «حسن همجواری» خلاصه نمی‌شود، وجود پیمان شانگهای، از یکسو، حمایت چین از روسیه در نپیوستن به تحریم‌ها، روابط اقتصادی عمیق میان ۲ کشور، احساس خطر از رخنه داعش به مناطق مسلمان نشین هر ۲ کشور، ماهیت و ابزار مبارزه با تروریسم چین و روسیه را با آنچه که ترامپ در نظر دارد، متفاوت می سازد.

قطعا رابطه آمریکا با کشورهای قدرتمند اروپا، از جمله آلمان و فرانسه، و نیز رابطه آمریکا با همسایگانش چه در شمال و چه در جنوب، هم متاثر از و هم تاثیرگذار بر موضوعات یاد شده در سطور بالا، خواهند بود. بررسی این روابط و امکان پیش‌بینی روندها، به علت روابط بسیار تنگاتنگ بویژه اروپا با آمریکا، نیازمند زمان و موضع‌گیری‌های متقابل آمریکا و اروپا در قبال مسائلی خواهد بود که پاسخی مشترک و مشخص از هر ۲ طرف را خواهد طلبید.

دوران ترامپ و ترامپیسم، مانند هر پدیده دیگری، همان‌گونه که آغازی داشت، پایانی هم خواهد داشت. اما آنچه که موجب نگرانی است، صفت به ظاهر “غیر قابل پیش‌بینی” است که به ترامپ داده می‌شود. بنظر می‌رسد که کاربرد این صفت، بیشتر پنهان کردن، آتشی است که زیر خاکستر “تصمیمات غیر‌منتظره” نهفته است. وجه تمایز ترامپ با او‌باما و بسیاری دیگر از روسای جمهور که همانا انجام وعده های انتخاباتی است، اما انجام وعده هایی از قبیل “آمریکا برای آمریکاییان” که دستاوردی به غیر از تفرقه، حتی در میان خود مردم آمریکا را نیز به دنبال نخواهد داشت، شاید در کوتاه مدت “موفقیت‌هایی” را هم درپی داشته باشد، اما جامعه بشری و خود جامعه آمریکا نیز، در تاریخ معاصر، درس‌های سنگینی از شعارهایی اینچنین گرفته‌اند و اجازه نخواهند داد که تاریخ، آن‌هم در شکل مضحک “ترامپ و ترامپیسم” تکرار گردد.

تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن, ۱۳۹۵ ۱۰:۱۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تبلور درهم‌تنیدگی جنبش‌های اجتماعی!

ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زنده‌تر، پویاتر و فعال‌تر از آن است که سرکوب‌ها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحق‌شان وارد آورد. درهم‌تنیدگی جنبش‌های مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیره‌کننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونت‌پرهیز و مسالمت‌آمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت

سفر آقای پزشکیان، نفر دوم حکومت اسلامی در ایران؛ به عراق، از مهمترین رویدادهای چند روز گذشته است. عراق با ایران و امریکا روابط گرم و دوستانه‌ای دارد. ایران و امریکا هردو؛ در صحنه سیاسی عراق صاحب نفوذ هستند. عراق میدان مبارزه‌ی نیروهای شبه‌نظامی عراقی مورد حمایت ایران و نیروهای ارتش امریکا مستقر در عراق هم هست.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تبلور درهم‌تنیدگی جنبش‌های اجتماعی!

ما بر این باوریم که جامعۀ مدنی ایران زنده‌تر، پویاتر و فعال‌تر از آن است که سرکوب‌ها و فشارهای امنیتی خللی در عزم مردم ما برای رسیدن به مطالبات برحق‌شان وارد آورد. درهم‌تنیدگی جنبش‌های مدنی، اجتماعی و صنفی که در جنبش عظیم «زن، زندگی، آزادی» تبلوری خیره‌کننده یافت، هموارکنندۀ راه گذاری خشونت‌پرهیز و مسالمت‌آمیز از جمهوری استبدادی دینی کنونی به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و چشیدن طعم عدالت اجتماعی است.

مطالعه »
پيام ها

مطالبات بی پاسخ زنان در دومین سالگرد جنبش ” زن، زندگی، آزادی”

این جنبش با تمام فراز و نشیب‌هایش، تاثیری بازگشت‌ ناپذیر بر وضعیت امروز مردم ایران گذاشته است و برگشت به گذشته خواب و خیالی بیش نیست. جامعه در واقع با مطرح کردن شعار زن، زندگی، آزادی دستورکار آینده‌ی خود را تعریف کرده است. این جنبش زمزمه‌ی آینده‌ای روشن، آزاد، برابر حقوق و بی‌دغدغه در چشم‌انداز زندگی مردم بوجود آورد. جنبش زنان برای دستیابی به تغییرات واقعی و پایدار، باید ساختارهای مردسالارانه، قوانین تبعیض‌آمیز و هنجارهای موجود را به چالش بکشد. این فرآیند به معنای بازنگری قوانین و بازتعریف ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی است که به طور سنتی به نفع مردان بوده‌اند.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بیش از ۱۴۰۰ اعدام در دو سال پس از آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»

در حکمت حکم خامنه‌ای پیرامون تأکید برهویت «امت سلامی» و رویکرددولت برگماشته نسبت به آن

جنبش «زن، زندگی، آزادی»، تبلور درهم‌تنیدگی جنبش‌های اجتماعی!

پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال ۱۴۰۲ با جامعه آماری ۱۵٬۸۷۸ نفر در ۱۵ استان ایران انجام شد و شامل موضوعات متنوعی مانند مسائل اجتماعی، اخلاقی، و امنیتی است.

ژاندارک ایران زمین

یاد و نام جان باختگان راه آزادی را گرامی می داریم