ایران
مذاکرات هستهای
می توان گفت مهمترین رویدادهای هفتهی گذشته همچنان حول مذاکرات هستهای و در کنار آن حملات راستگرایان افراطی و اقتدارگریان به حسن روحانی و کابینهی وی دور میزدند.
پس از پایان دور تازهی مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ در مقر سازمان ملل در وین در روز ۲۶ اردیبهشتماه، خبرهای مبنی بر اینکه این دور مذاکرات به نتیجهی خاصی نرسیده است و پیشرفت محسوسی حاصل نشده، آیندهی مذاکرات را تا اندازهای در هالهای از ابهام فرو برد. اما سخنان حسن روحانی در چین و تاکیدات طرفین بر تعیین تاریخ بعدی نشستها و کمی بعدتر سفر ظریف به استانبول و دیدار با کاترین اشتون و پس از آن سخنان اوباما، نشان از آن داشتند که دو طرف مصمم به بهنتیجه رساندن این مذاکرات اند.
حسن روحانی، رییس جمهور، در یک کنفرانس خبری در چین در یکم خردادماه گفت که نشانههای توافق نهایی دیده میشوند، اما اگر در این دور نتیجهای حاصل نشود، شش ماه دیگر نیز وقت داریم.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه روز دوشنبه پنجم خرداد، برای یک دیدار غیررسمی با کاترین اشتون به استانبول رفت. به گفتهی آقای ظریف، این نشست جزیی از نشست با ۵+۱ نبود و در آن فقط معاونان حضور داشتند. در روز سهشنبه ششم خرداد، در پایان این مذکرات، عباس عراقچی سخنگوی تیم مذاکره کنندهی ایران و همچنین مایکل مان سخنگوی کاترین اشتون، هر دو مذاکرات را طولانی ولی مفید برای پیشبرد مذاکرات هستهای با گروه ۵+۱ خواندند. به گزارش «ایرنا» آقای ظریف در حاشیهی هفدهمین اجلاس میاندورهای وزاری خارجی جنبش عدم تعهد، در یک کنفرانس خبری در رابطه با این مذاکرات گفت: “این مذاکرات حدود هشت ساعت به طول انجامید و با اشتون درباره «فرصتهای پیش رو» صحبت شد… البته من به این ارادهی سیاسی بین دو طرف خوشبین ام و ما به کسانی که همیشه توهمگرا و به دنبال توطئه اند فرصت نخواهیم داد.”
یک روز پس از پایان این دیدار، یعنی در روز چهارشنبه هفتم خرداد، بارک اوباما رییس جمهور امریکا، در مراسم فارغالتحصیلی دانشجویان «آکادمی نظامی ایالات متحده» در وستپوینت، در توضیح سیاست خارجی دولت امریکا، به موضوع مذاکرات هستهای با ایران نیز پرداخت که بازتاب گستردهای در رسانههای ایران داشت. خبرگزاری فارس در گزارشی که از سخنرانی اوباما منتشر کرد، این بخش از سخنان اوباما را که گفته بود در ابتدای ریاستجمهوریاش ضمن اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران، دست خود را برای دیپلماسی به سوی این کشور دراز کرده است، برجسته کرده بود.
در ادامه، فارس به نقل این بخش از سخنان اوباما پرداخته: “اکنون، فرصتی برای حل مسالمتآمیز اختلافات پیش آمده است. موانع در مسیر موفقیت همچنان بسیار اند و ما هم همهی گزینهها را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای پابرجا نگه میداریم… اما برای اولین بار در طول یکدهه، شانسی بسیار واقعی برای دستیابی به یک توافق راهگشا پیش آمده است. تواقفی که از آنچه که با استفاده از قوای نظامی میتوان به آن رسید، موثرتر و پایدارتر است.”
اهمیت این بخش از سخنان اوباما را میتوان در ابراز خوشبینیهای طرفین ایرانی نیز دید. چنانکه محمد جواد ظریف «برخی اقدامات» طرف مقابل را تاکتیک مذاکراتی میداند و معتقد است باید با صبر و حوصله کار را پیش برد تا به نتیجه رسید. اما از سوی دیگر خبرگزاری «تسنیم» سایت نزدیک به سپاه پاسداران، به نقل از مسعود جزایری، معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح مینویسد: “سردار سیدمسعود جزایری معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در واکنش به اظهارات اخیر اوباما رئیسجمهور آمریکا مبنی بر اینکه «همهی گزینهها علیه برنامه هستهای ایران روی میز است» گفت: اگر امریکا و همپیمانانش توان حمله به ایران را داشتند، لحظهای در انجام عمل وحشیانه خود درنگ نمیکردند… آنها میدانند تعرض به جمهوری اسلامی ایران یعنی نابودی تلاویو و ادامهی جنگ درون ایالات متحده و لذا حرفهای رییس حکومت امریکا، بر زبان آوردن آرزوهای کودکانهی دستنیافتنی است”.
هرچند در نهایت، میتوان گفت که هفتهی گذشته، از منظر پیشبرد مذاکرات هستهای، حاوی خبرهای امیدوارکنندهای برای موافقان این مذاکرات و تعامل ایران و غرب بود، اما آیا سخنان آقای جزایری را هم میتوان «تاکتیک مذاکراتی» تلقی کرد؟
از کنار این خبر نیز نمیتوان گذشت که روزنامهی کیهان و هفتهنامهی «۹ دی» همراه با نشریات «افکار» و «اندیشهی پویا»، از سوی «هیأت نظارت بر مطبوعات» تذکر کتبی گرفتند. تذکر به کیهان بر اساس بند ۱۱ مادهی شش قانون مطبوعات صورت گرفت که بر اساس این بند «پخش شایعات»، «مطالب خلاف واقع» و «تحریف مطالب دیگران» ممنوع است. تذکر به «۹ دی»، بر اساس همین بند و ماده، به اضافهی بند هشت مادهی ۱۱ بوده است. در این خبر که از سوی خبرگزاری مهر منتشر شده بود، مصداق این بندها و علت دقیق این تذکر ذکر نشده است، اما با توجه به موضعگیریهای اخیر هر دوی این نشریات علیه دولت روحانی، «هشدارها»ی پیاپی آنان در مورد شیوهی پیشبرد مذاکرات هستهای و همچنین سیاست فرهنگی دولت، حدس و گمان در بارهی این علل، چندان کار سختی نیست.
«شادی» در بند
در عرصهی رویدادهای داخلی، صحنهی سیاسی ایران همچنان شاهد دلواپسیها و نگرانیهای راستگرایان افراطی از سیاستهای به ویژه فرهنگی دولت روحانی بود. اما این بار واکنشهای دولت در آستانهی اولین سالگرد انتخابش، در عرصهی حرف و عمل محسوستر از پیش بود.
پس از آنکه نیروی انتظامی در “عملیاتی شجاعانه” در طی هشت ساعت عوامل و دستاندرکاران «شادی»[*] را در ایران شناسایی و ظرف دو ساعت آنان را دستگیر و به تلویزیون آورد، رییس جمهور ایران توییت کرد که شادی حق مردم است، اینقدر در زندگی مردم دخالت نکنید و…
هرچند این هم اتفاقی است که فقط در ایران ممکن است بیافتد که رییس قوهی مجریه، در واکنش به رفتار یک نهاد انتظامی، معترضانه کنایه بزند، اما این اصرار بر اعلام موضع سریع، بیدلیل نیست. بلکه نشان از آن دارد که افکار عمومی در ایران با اینگونه دستگیریها فاصلهی بسیار زیادی دارد. آقای روحانی در واکنش به چنین فضایی است که پس از آنکه در روز شنبه ۲۷ اردیبهشت در «جشنوارهی ارتباطات و فنآوری اطلاعات» مردم را به حضور پررنگ در شبکههای اجتماعی فراخواند و وزیر ارتباطات را موظف به افزایش پنهای باند و سرعت اینترنت در ایران کرد، در سخنان دیگری در روز شنبه سوم خرداد در همایش «بیمهی سلامت» گفت که نمیتوان با زور شلاق مردم را به بهشت برد.
البته واکنشها به آنچه در دل جامعه میگذرد، در میان دستاندرکاران حکومت یکسان نیست. بلکه برعکس احساس تغییر و تحول در فرهنگ جامعه، بسیاری از واپسگرایان را ترسانده و اقدامات اندکی که دولت روحانی در زمینهی باز کردن فضای فرهنگی انجام داده، خشم آنان را برانگیخته است. در هفتهی گذشته این خشم دامن خود رییس دولت را هم گرفت. طوری که آقایان احمد خاتمی امام جمعهی تهران و احمد علمالهدی امام جمعهی مشهد در واکنش به آخرین اظهارات روحانی، از اصرار خود برای «صاف کردن جادهی بهشت برای مردم» سخن گفتند. احمد علمالهدی گفت: “شلاق که سهل است با همهی قدرت جلوی کسانی که قصد دارند جلوی بهشت رفتن مردم را بگیرند خواهیم ایستاد”! احمد خاتمی هم برگزاری کنسرتهای موسیقی را گناه خواند و رعایت حجاب را آبروی شیعه و از واجبات دانست. پیش از آن، آیتالله مکارم شیرازی نیز گفته بود: ” اسلام برای همه چیز برنامه دارد حتی مسائل معمولی مانند خمیازه و عطسه…” و “…اسلام برنامهای جامع برای همهی زندگی است و برای خنده گریه، تبسم، خواب و بیداری و برای همه چیز برنامه دارد”.
کنشگران جامعهی مدنی
از تحلیلهایی که در ارتباط با کنش و واکنشهای دولت و مخالفینش در درون حکومت در رسانههای مجازی جای مکث دارند، تحلیل مهرانگیز کار در سایت «روزآنلاین» است. خانم کار در این یادداشت با عنوان «روحانی تنها نیست»، در حالی که رویکرد روحانی را نشانهای از آن میداند که در ارزیابی نیازهای کشور، ضرورت تغییرات وسیع در سیاستگذاری عمومی، علیرغم مخالفتهای درونحکومتی درک شده، معتقد است که روحانی با اعلام تدریجی و سیستماتیک خطوط این سیاستگذاری از سویی به استقبال خطر میرود، اما از سوی دیگر تکیه بر انبوه مردمی دارد که درجات بالایی از تغییر در مناسبات حاکمیت با مردم را مطالبه میکنند. وی در پایان نتیجه میگیرد: “پیشبینی آنچه در راه است چندان سخت نیست. روحانی که وصلهی تن این نظام است، در دشوارترین شرایط سیاسی، روشن و صریح موضعگیری میکند. با قدرت سخن میگوید. او که بیش از ما با موانع و مزاحمتهای پیش رو آشناست، یا یقین دارد که پشتاش به کوه است یا روی حمایت مردم حساب میکند یا اساساً به سیم آخر زده و می خواهد به هر قیمت روی وعدههای انتخاباتی که داده بایستد. در همه حال موضعگیریهای اخیر او در سیاست داخلی به قدری قابل دفاع است که میشود گفت تنها نیست”.
از آن جهت بر این مطلب مکث کردم که موضعگیریهای اخیر روحانی، بر تعداد منتقدینی که علیرغم اختلاف ارزیابیها و حفظ انتقادها و نگاه مستقلشان، رویکرد دولت کنونی را در عرصهی سیاست خارجی و همچنین برخی تلاشها و موضعگیریهایش در زمینه باز کردن فضای فرهنگی و اجتماعی، یک فرصت برای ایران و موفقیت آن را مفید به حال کشور میدانند، افزوده است.
«آزادیهای یواشکی»
یکی از کنشهای مدنی که دو سه هفتهای است محل بحث در درون و برونمرز است، اعتراض به حجاب اجباری در صفحهی فیسبوکی «آزادیهای یواشکی» است که به گفتهی مسیح علینژاد، پایهگذار این صفحه، از انتشار یک عکس بر روی دیوار فیسبوکش شروع شد. این صفحه در ظرف کمتر از چهار هفته بیش از ۴۰۰ هزار طرفدار پیدا کرد و در همین مدت کوتاه توجه اغلب رسانههای دنیا را به خود جلب کرد و بسیاری از رسانههای بینالمللی از آن نوشتند و گفتند. تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم و هزینههایی که اینگونه حرکات ممکن است در پی داشته باشند، مانع هزاران زن معترضی که عکسها و ویدئوهای بدون روسری خود را برای انتشار در این صفحه میفرستند نشده است. این عکسها هر روز از سراسر ایران و از سوی زنانی با سنین و پایگاههای اجتماعی متفاوت به این صفحه فرستاده میشوند و کم نیستند مردانی هم که در حمایت از این حرکت در کنار همسر، خواهر، دوست و… عکس میگیرند و یا با ارسال عکسی اعلام همبستگی میکنند.
این حرکت در بین روشنفکران و کنشگران جامعهی مدنی نیز بحثهای زیادی را دامن زد. انتقادها از پارادوکسی که در عنوان «آزادیهای یواشکی» نهفته است، شروع میشود و سپس میرسد به شیوهی آن که در فضای مجازی است. اما بازتاب گستردهی این کنش، موجب کاستن از این انتقادها شده. گویا همه به شکلی منتظر نتیجهی کار هستند. در حالی که این حرکت خود را به شکلی به منتقدینش در دل جامعهی مدنی تحمیل کرده، بروز بیسابقهی مخالفت با حجاب اجباری، هراسی بزرگ در دل واپسگرایانی انداخته که حجاب را آبروی شیعه و اسلام میدانند و ابعاد واکنشی که نشان خواهند داد، هنوز روشن نیست.
از آنجایی که «آزادیهای یواشکی» بحثی فراگیرتر از یک صفحهی فیسبوکی است، نیاز به بررسی و تحلیل عمیقتری در زمینهی حجاب اجباری و نقش زنان به طور کلی در جامعه دارد که در جای خود به آن خواهیم پرداخت.
حقوق بشر، فشار بر فعالین مدنی و روزنامهنگاران
خبرهایی که در عرصهی حقوق بشر از ایران میرسند، همچنان حاوی افزایش فشارها و دستگیریها و احضارهای پی در پی کنشگران جامعهی مدنی و روزنامهنگاران هستند.
یکی از احکام شگفتآور در این زمینه، صدور حکم ۱۲۳ سال زندان برای هشت کاربر شبکههای مجازی (از هفت تا ۲۰ سال) از سوی دادگاه انقلاب بود. افزایش فشار بر کاربران اینترنتی و صدور چنین احکامی در شرایطی که رییس دولت ایران بر ازدیاد پهنای باند اینترنت پافشاری میکند و شهروندان را به فعالیت در شبکههای اجتماعی دعوت میکند، به این تعبیر دامن میزند که قوهی قضاییه در کنار ایجاد رعب و وحشت در میان این کاربران، قصد به چالش کشیدن دولت و اعلام مخالفت با سیاستهای آن را نیز دارد.
بازداشت صبا آذرپیک
خبر بازداشت صبا آذرپیک از همکاران روزنامههای «اعتماد» و «تجارت فردا» در روز چهارشنبه هفتم خرداد، نیز بازتاب گستردهای در رسانههای درون و برونمرز داشت. وی پیش از این نیز در بهمن ماه ۱۳۹۱ همراه با چند روزنامهنگار دیگر دستگیر و پس از چند هفته آزاد شده بود. خانم آذرپیک، پس از برگزاری همایش «دلواپسیم» مصاحبهای با صادق کوشکی یکی از حامیان این همایش داشته که بعداً در روزنامهی اعتماد چاپ شده بود. صادق کوشکی را سئوالهای صبا آذرپیک خوش نیامد؛ همین بود که وی را «دیکتاتور کوچولو» خطاب کرد و مدافع تمام عیار حسن روحانی نامید.
آنچه در خبر این بازداشت توجهها را به خود جلب کرد، یادداشت کوتاهی بود که سایت «خیبرآنلاین» از سایتهای نزدیک به جریانهای افراطی، چهار روز پیش از دستگیری صبا آذرپیک، در سوم خرداد، در مورد او نوشته بود: “اخیرا یکی از خبرنگاران خانم نزدیک به مسیح علینژاد فراری که با یک روزنامهی وابسته به جریان موسوم به اصلاحطلبی همکاری دارد، مشغول جاسوسی از رسانههای جبهه انقلاب شده است. “ص. آ” که ظاهرا با همکاری یک نهاد دولتی به مشخصات خصوصی برخی فعالان رسانههای انقلابی دست پیدا کرده، ضمن تماس با آنها به بهانهی تهیهی گزارش، در صدد جاسوسی از چگونگی فعالیت این رسانهها، منابع مالی آنها، افراد مختلفی که در آن رسانه مشغول کار هستند و… پرداخته است. در پروندهی این فرد سابقه بازداشت نیز ثبت شده است”!
احضار نرگس محمدی
خبر دیگری حاکی از احضار نرگس محمدی فعال حقوق بشر و نایب رییس کانون وکلا به دادسرای انقلاب اوین است. نرگس محمدی پیش از این در سال ۱۳۹۱ به خاطر فعالیتهای حقوق بشری به شش سال زندان محکوم شد. وی که به خاطر شرایط نامناسب زندان به بیماری فلج ادواری عضلانی مبتلا شده بود، با توجه به شدت بیماریاش، به مرخصی فرستاده شد.
شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر، در نهم خرداد، در اطلاعیهای در سایت کانون مدافعان حقوق بشر اعلام کرده که “دادسرای اوین ضمن ممنوعالخروج کردن نرگس محمدی، او را برای تاریخ یازدهم خرداد جهت رسیدگی به اتهامات مندرج در پرونده احضار کرده، بدون آن که مشخص کند چه اتهامی متوجه وی است و دلائل این اتهام چیست”. رونوشت این اطلاعیه که به امضای شیرین عبادی رسیده، برای کاترین اشتون (مسئول سیاست خارجی اتحادیهی اروپا)، احمد شهید (گزارشگر ویژهی وضعیت حقوق بشر در ایران)، خانم پیلای (کمیسر عالی حقوق بشر) و گزارشگر ویژهی حمایت از مدافعان حقوق بشر فرستاده شده است.
بیانیهی کنشگران کارزار لگام داخل کشور
کنشگران کارزار لگام داخل کشور، طی بیانیهای با عنوان «به اعدام کودکان زیر ۱۸ سال پایان دهید»، خواستار لغو حکم اعدام کودکان شدهاند. امضا کنندگان این بیانیه، بابک احمدی، سیمین بهبهانی، جعفر پناهی، علیرضا جباری، فریبر رییسدانا، نسرین ستوده، نرگس محمدی، فریده مرادخانی، اسماعیل مفتیزاده، محمد ملکی و محمد نوریزاد هستند. در این بیانیه آمده است: “در ایران در سال گذشته بیش از ۳۶۹ مورد از احکام اعدام را به اجرا گذاشتهاند؛ سال قبل از آن ۳۱۴ مورد از اعدام گزارش شده است؛ و چند سال متوالی است که ایران در مقام دوم فراوانی اجرای حکم اعدام قرار داشته است. این روند طی ماههای اخیر شتاب بیشتری گرفته است .همچنین ایران در حوزهی اعدام کودکان نیز رکورددار است. ایران طی سالهای اخیر فهرستی با بیش از ۱۲۰ کودک در انتظار اجرای حکم اعدام را در کارنامهی خویش به ثبت رسانده است که از این بابت رتبهی نخست را در جهان دارد. در حالی که ایران کنوانسیون حقوق کودک را که بر مبنای آن اعدام کودکان زیر ۱۸ سال ممنوع است، پذیرفته است.
این بیانیه، با تاکید بر سختگیریهای قوانین ایران در تفکیک قتل عمد و غیرعمد و قائل شدن رشد عقلی برای دختران هشت سالونیمه و پسران نوجوان ۱۴ ساله از سوی قضات ایرانی، خواهان لغو اعدام به طور کلی و در گام اول لغو اعدام نوجوانان زیر ۱۸ سال شده است و تا لغو کامل این مجازات از شهروندان ایرانی خواسته که جهت جبران نواقص قانونی، در اقدامی داوطلبانه از اعدام هموطنی که به جرم «قتل» به «اعدام» محکوم شده، صرفنظر کنند.
انتشار «ایران فردا» و «زنان امروز»
خبر مربوط به صدور مجوز برای نشریات «ایران فردا» و «زنان امروز» نیز جای تأمل دارد. ایران فردا از نشریات نزدیک به جریان ملی مذهبی بود که از خرداد ماه ۱۳۷۱ به مدیر مسئولی عزتالله سحابی و سردبیری رضا علیجانی منتشر میشد. این نشریه در اردیبهشت ماه ۱۳۷۹ در جریان «توقیف فلّهای مطبوعات» توقیف شد و اکنون پس از ۱۴ سال دوباره اجازهی انتشار یافته است.
نشریهی «زنان امروز» نیز به مدیر مسئولی شهلا شرکت از روز شنبه دهم خرداد ماه منتشر خواهد شد. به گزارش ایسنا،، این نشریه مجوز خود را نیمهی دوم سال گذشته از هیأت نظارت بر مطبوعات گرفته و در قالب ماهنامه منتشر میشود. سایت اینترنتی این نشریه که هنوز در مراحل اولیهی راهاندازی است، خواستار همیاری کاربران در راهاندازی این نشریه از طریق اشتراک، پیشخرید تکشماره و یا همت عالی شده است. شهلا شرکت از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۶، صاحب امتیاز و مدیر مسئول «ماهنامهی زنان» بود. امتیاز این نشریه در سال ۱۳۸۶ لغو شد.
خبر انتشار این دو نشریه، با واکنش حسن شریعتمداری و سایتهای نزدیک به او روبرو شد. آقای شریعتمداری در یادداشتی با عنوان «حمایت وزارت ارشاد از مجرمان مطبوعاتی» ضمن انتقاد شدید از وزارت ارشاد به خاطر « قانونشکنی»،«ترویج افراطیگری و ساختارشکنی»، عدم رضایت خود از انتشار این نشریات را اینگونه طرح میکند: دو نشریهی توقیف شدهی وابسته به گروهکها بدون سروصدا مجوز انتشار مجدد گرفتهاند. ماهنامهی ایران فردا وابسته به گروهکهای نهضت آزادی و ملی- مذهبی که ۱۴ سال پیش به خاطر تخلفات عدیده و تحرکات ساختارشکنانه توقیف شد، پنجشنبهی گذشته شمارهی جدید خود را منتشر کرد و این در حالی است که رضا علیجانی و تقی رحمانی از گردانندگان اصلی نشریه پس از نقشآفرینی در فتنه و آشوب سال ۸۸ از کشور گریختند و در فرانسه پناهندگی گرفتند. عزتا… سحابی مدیر مسئول ایران فردا سه سال پیش درگذشت.
وی در ادامه، ضمن تاکید بر اینکه ایران فردا یکی از تغذیهکنندگان روزنامههای زنجیرهای دوران اصلاحات بود، در مورد زنان امروز چنین مینویسد: در همین حال شهلا شرکت همکار گروهکهای ضد جمهوری اسلامی در حوزهی فمنیسم با دریافت مجوز نشریهی زنان امروز، اقدام به انتشار این نشریه به جای نشریه توقیف شده «زنان» کرده است.
جهان
در هفته ای که گذشت رویدادهای مهمی در جهان بوقوع پیوستند که به بررسی مهمترین آنها می پردازیم.
سخنرانی باراک اوباما در آکادمی نظامی سنت پوینت را شاید بتوان در زمره سخنرانی هائی قرار داد که در آن ترکیبی از دو موضع صلح و جنگ را در آن واحد، در خود نهفته داشت. آنجا که اوباما در بررسی چالش هسته ای ایران، بر این نکته مهم تاکید می کند که: «در مسیر موفقیت دیپلماسی هنوز موانع زیادی هست و ما همچنان همه گزینهها را برای پیشگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای پا برجا نگه میداریم، اما برای نخستین بار در طول یک دهه فرصتی واقعی برای دستیابی به یک توافق ایجاد شده است. این توافق موثرتر از آن چیزی است که با توسل به قوای نظامی و زور میتوان به آن رسید.»، نشانی آشکار از حرکت در مسیر تشنج زدائی و صلح را با خود به همراه دارد. اما در نقطه مقابل این موضعگیری در آنجا که اوباما اعلام می کند: «آمریکا باید همواره در صحنه جهانی نقش رهبری را حفظ کند، اگر ما این کار را نکنیم هیچ کشور دیگری این کار را نخواهد کرد.» و یا در قسمتی دیگر اظهار می کند که «آمریکا در آینده هم به تنهایی وارد جنگ خواهد شد، اما فقط زمانی که منافع اصلی، بهویژه امنیت ایالات متحده به خطر افتاده باشد. در موارد دیگر، تنها با همکاری متحدان عمل خواهد کرد.» رگه های نیرومندی از گذشته نه چندان دور قبل از ریاست جمهوری اوباما را می توان دید، که نتایج این دفاع از “منافع به خطر افتاده” آمریکا را در افغانستان، عراق، لیبی و … هنوز شاهد هستیم.
انتخابات پارلمانی در اروپا و نتایج آن که به قدرت رسیدن احزاب راست افراطی را به همراه داشت، همچون زمین لرزه ای در صحنه سیاسی اروپا ارزیابی می کنند. زمین لرزه ای که وقوع آن از جانب متخصصین و ناظرین سیاسی هم در اروپا و هم در دیگر نقاط جهان، پیش بینی شده بود. از زمره دلائل مختلفی که ناظرین در مورد موفقیت راستها در سطح اروپا را طرح می کنند عبارتند از: وضعیت نا همگون اقتصادی و سیاسی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، که مهاجرت درون اروپائی بسیاری از شهروندان کشورهای ضعیف از نظر اقتصادی، به کشورهای نیرومندترف از جمله آلمان و فرانسه؛ و نیز تداوم بحران مالی هم در اروپا و هم در کشورهای آسیائی و آفریقائی که سیل عظیم مهاجرین را به همراه داشت. وجود فاکتور «خارجی» در تبلیغات نیروهای راست افراطی بر بستر نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی شان، از جمله عوامل جذب آرا، عمل نمود.
در ۲ کشور نیز انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردید یکی در اکرائین و دیگری در مصر. انتخابات اکرائین در شرایطی برگزار گردید که کشور در بحران عمیق سیاسی و اقتصادی و جرکت جدائی طلبانه در شرق کشور در گیر است. با توجه به این نکته مهم که رئیس جمهور منتخب در سخنرانی های پس از پیروزی، از شتاب بخشیدن در روابط سیاسی و بویژه نظامی با آمریکا و اروپا ، بویژه پیمان ناتو ، و نیز سرکوب تروریستها در شرق کشور سخن گفت، می توان پیش بینی کرد که آغاز دوران ریاست جمهوری در این کشور، مملو از تشنج و رویاروئی، نه تنها با مردم شرق کشور، و نیز با کشور همسایه یعنی روسیه نیز خواهد بود. پیداست که سخنان و مواضع رئیس جمهور جدید اکرائین، عمیقا از روابط غرب و بویژه آمریکا با روسیه، تاثیر گرفته اند، شاید اگر روابط روسیه با غرب و بویژه با آمریکا، چنین متشنج نبود، زبان و برنامه عمل رئیس جمهور جدید نیز بگونه ای ملایمتر و در جهت تنش زدائی و حسن همجواری می بود.
کشور دیگری که انتخابات ریاست جمهوری در آن برگزار گردید، مصر بود که پس از سرنگونی دولت مرسی، توسط ارتش، این انتخابات را برگزار کرد. اکنون فرمانده سابق ارتش، السیسی، پس از کناره گیری از ارتش به اطن مقام انتخاب شده است. قطعا مردم مصر در آینده در قبال این حرکت خویش، که به گفته برخی ناظران سیاسیف مصر «از چاله در آمد و در چاه افتاد»، به قضاوت خواهند نشست، اما انچه که از هم اکنون می توان با صراحت بیان داشت، حرکت بی صدای ارتش در پس “بهار عربی” بود، که در نبود سنن نیرومند دمکراتیک و عدم وجود احزاب نیرومند و ناتوانی آشکار «اخوان مسلمین» در اداره کشور و جامعه، نه تنها رئیس جمهور منتخب مردم را سرنگون و محاکمه کرد، بلکه بندهائی را به قانون اساسی کشور اضافه نمود که به پشتوانه آن، فشار سنگین چکمه های نظامیان، تا سالیان دراز بر گرده مردم و دمکراسی در مصر سنگینی خواهد کرد.
در پایان لازم است به یک واقعه مهم هفته گذشته اشاره شود، آنهم امضای پیمان سه گانه اقتصادی میان قزاقستان، روسیه و روسیه سفید است که به «پیمان اقتصادی اروآسیا» نام گرفت. این پیمان در برگیرنده مناسبات جدید اقتصادی، از جمله تسهیلات گمرکی وسیع و حذف ویزا از مقررات سفر شهروندان این ۳ کشور جابجائی کالا و نیز امکان کار و تجارت آزاد میان ۳ کشور است، که از اول ژانویه ۲۰۱۵ میلادی، قدرت اجرائی خواهد داشت. شاید در نگاه اول، این پیمان از اهمیت چندانی برخوردار نباشد، اما در نگاهی عمیقتر، و چشم انداز پیوستن قریب الوقوع ارمنستان و قرقیزستان و میزان روابط اقتصادی این کشورها با ایران، چشم انداز نوینی در روابط سیاسی – اقتصادی کشورهای منطقه ترسیم می شوند، که از اهمیت بالائی برخوردار خواهد بود.
توضیح:
۱- با توجه به انتشار هفتگی بولتن کارگری در همین سایت که بازتاب اخبار کارگری، اخبار مربوط به معیشت مزدبگیران جامعه و تحلیل و بررسی آنها را بر عهده دارد،، گذری به رویدادهای هفته، تلاش دارد بیشتر به رویداهای سیاسی، اجتماعی و جامعهی مدنی بپردازد.
۲- هفتهی گذشته خبری تکاندهنده دایر بر حملهی عدهای از روستاییان ساکن نظامآباد واقع در جادهی قزوین به رشت به خانوادههای افغانی ساکن این روستا در برخی رسانه ها انعکاس یافت. این خبر مربوط به واقعۀ تلخی است به تاریخ ۱۸ فروردین ماه سال جاری. کار آنلاین به طور مجزا به این خبر پرداخته است.
[*] اشاره به بازداشت چند جوان ایرانی به خاطر تهیهی ویدئوکلیپی به نام «شادی» با آهنگ فارل ویلیامز و پخش آن در اینترنت است که با استقبال فراوانی مواجه شده بود. این جوانان پس از بازداشت، تحت فشار برای «اعترافگیری» و شهادت بر علیه کارگردان فیلم، به تلویزیون آورده شدند و مقام مسئول نیروی انتظامی با افتخار اعلام کرد که آنان را در عرض هشت ساعت شناسایی و در عرض ۲ ساعت دستگیر کردهاند. بازتاب این بازداشت در صحنهی بینالمللی بسیار زیاد بود. این جوانان با قید وثیقههای سنگینی آزاد شدند، اما کارگردان فیلم ساسان سلیمانی تا روز جمعه نهم خرداد در بازداشت مانده بود. ساسان سلیمانی از فعالین ستاد انتخاباتی روحانی و پیشنهاد دهندهی انتخاب رنگ بنفش در تبلیغات ریاست جمهوری ایشان بود.