مردم ایران را به شركت در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری دعوت میكنیم!

حق تعیین سرنوشت در هر جامعه و کشوری با مشارکت فعال مردم در اداره امور آن جامعه و کشور رقم میخورد. در شرایطی که دمکراسی بر جامعه حاکم است، این حق به آسانی دست یافتنی است، و مطالبات و خواسته های مردم از راههای گوناگون از جمله شرکت در انتخابات تحقق پیدا میکند. در غیر اینصورت دستیابی به دموکراسی خود یکی از هدفهای مبارزه و شرکت در هر انتخاباتی است. تحقق این هدف نیازمند عبور از پیچ و خمهای دشوار و ناهموار مسیری است که گشودن و هموار کردن آن مستلزم تلاشی خستگیناپذیر و دور نشدن از راهی است که به این هدف منتهی میشود. عبور از موانع و گم نکردن راه، با طرح و نقشه درست و عمل به آن تحقق پیدا میکند، در غیر اینصورت انتخاب مسیر انحرافی موجب اتلاف نیرو و از دست دادن فرصتها میشود. اقدامات پراكنده، ناهماهنگ و بدون برنامه هرگز نتایج دلخواه به بار نمیآورند، بلكه این اقدامات هماهنگ و هم راستا هستند كه با هم، تاثیرات مهم و تعیینكننده بر سرنوشت آحاد جامعه برجا میگذارند. ایجاد یك تشكل مدنی بخودی خود و در شرایط نبود آزادی و دموكراسی، در تحولات جاری در جامعه تاثیر ملموسی ندارد، اما مجموعهای از آنها با هم، به ویژه در مقاطع خاص مانند انتخابات، و فعالیتهایی چون تدوین قوانین، تنظیم سیاستهای داخلی و خارجی كشور، میتوانند با اتحاد و طرح مطالبات مشترک نقش بسیار چشمگیری در راستای تحقق خواستههای خود ایفا كنند. از همین رو است كه برای به ثمر نشاندن تلاشها، میل به اتحاد و همبستگی را میتوان در میان تشكلها و جمعیتها، احزاب و سازمانهای تاثیرگذار مشاهده کرد. این منطق مبارزه، به احزاب، گروهها و دستجات سیاسی مایل به شركت در انتخابات یادآور میشود، برای اثرگذاری بر تحولات جاری کشور ضمن همگرایی با هم، جایگاه خود را در میان دو نیروی عمده كه رویاروی هم قرار دارند و سیاستها و مواضع متمایز از هم را تبلیغ میكنند مشخص كرده و نیروی خود را صرف تقویت آن حزب و سازمانی كنند كه آن را به خود نزدیكتر ارزیابی میكنند. در این میان عدهای هم این رویكرد را نمیپذیرند و راه دیگری پیشنهاد میكنند و آن عدم شركت در انتخابات و از جمله در دو انتخابات پیش رو است. اینكه امتناع تعدادی از شهروندان چه تاثیری در تحولات جاری دارد نه مفصل، بلکه به اجمال میتوان به آن اشاره کرد. به اعتقاد ما تحریم یا رای" نه "در انتخابات تاثیر خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم بر تعداد و نتیجه آرا نامزدهای انتخاباتی برجا میگذارد. تبلیغ رای "نه" یا "تحریم" انتخابات بنا بر تجربیات گذشته، به خاطر حاكم بودن رابطه مرید و مرادی میان اصولگرایان بطور مستقیم در تعداد آراء آنها تاثیر ندارد، اما میتواند در كاهش مشاركت بیشتر طرفداران اصلاحات اثرگذار باشد كه به طور غیرمستقیم این رویكرد به تقویت موقعیت نامزد اصولگرایان میانجامد و با افزایش نسبت آراء اصولگرایان از کل آراء واریزی به صندوق ها، به افزایش شانس پیروزی نامزد اصولگرایان میانجامد. متاسفانه در شرایطی درک این موضوع برای مخالفان شرکت در انتخابات دشوار است، که مردم عادی برای درک آن مشکلی ندارند.
مخالفان شركت در انتخابات دلایل عدم شركت خود را در این انتخابات، وجود نظارت استصوابی، فقدان دموكراسی و آزادیهای سیاسی و انتخابات غیردموکراتیک بیان میكنند، كه موانع و محدودیتهایی هستند واقعی و غیرقابل کتمان، اما همه این موانع مورد اشاره طرفداران تحریم، خود هدفهای مبارزهای هستند كه مردم سالهاست آن را در دستور كار خود قرار دادهاند و شركت در انتخابات پیش رو هم نیز بخشی از مبارزات مردم برای برچیدن این موانع است.
ما اعتقاد داریم شركت در انتخابات به نفع همه مردم كشور اعم از كارگران، كشاورزان و همه اقشار و طبقات زحمتكش و نیروهای كارآفرین كشور است و یك گام به پیش برای رسیدن به هدف اصلی جنبش اصلاحطلبانه مردم ایران محسوب میشود. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که هر بار مردم در انتخابات حضور گسترده و پرشور داشتهاند، توانستهاند به بخشی از مطالبات خود دست پیدا كنند.
مردم ما با مقایسه عملکرد دولت اصلاحات خاتمی و دولت اعتدال روحانی در عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی با دولت فاسد احمدینژاد، میدانند كه از میان نامزدهای انتخاباتی، در برابر آنان كه ادامهدهندگان راه احمدینژاد هستند – رئیسی یا قالیباف- باید از روحانی حمایت کنند. همینطور عملكرد مجلس ششم را یادآور میشوند كه در آن اصلاحطلبان دست بالا را داشتند و مجلس دهم را میگویند كه ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون اكثریت دارند، و كارنامه این دورهها را با دورههایی كه اصولگرایان در مجلس شورای اسلامی دست بالا را داشتند مقایسه و به این میرسند که بطور کلی عملکرد اصلاح طلبان در ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی بهتر از اصولگرایان بوده است.
امروز مردم ایران بیش از هر زمان دیگری به نقش و تاثیر صندوق رای، به عنوان ابزارموثر اعمال اراده خود در تعیین سرنوشت اشان و مشارکت در اداره امور کشور یقین پیدا كردهاند، و این باور در میان آنان هر روز گسترش و عمق بیشتری پیدا میكند، به طوریكه بخش گستردهای از نیروهای چپ و دموكرات نیز در فرآیند مبارزات خود هر روز بیش از پیش به مبارزات اصلاحطلبانه روی میآورند. بازتاب این گرایش در تحولات جاری کشور خود را بصورت افزایش تمایل به شرکت در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری و دوره پنجم انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا نشان میدهد كه تحولی است كیفی در مبارزات جنبش چپ دموكراتیك مردم ایران.
اكنون كمتر از دو هفته به انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا باقی است. ما با عنایت به عملكرد دولتهای اصلاحات خاتمی و اعتدال روحانی و دولت فاسد احمدینژاد و مواضع نامزدها، اعتراض خود را به نامزدی رئیسی نامزد اصول گرایان برای انتخابات ریاست جمهوری ابراز میداریم و از مردم ایران میخواهیم با شركت گسترده خود در انتخابات ٢٩ اردیبهشت ماه ١٣٩٦ و حمایت از نامزد اصلاحطلبان همچون انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال ١٣٩٤ چهره واقعی نامزدهای اصولگرایان را افشاء و مانع از پیروزی آنان به ویژه نامزد اصلی آنان برای انتخابات ریاست جمهوری شوند.
نامزد نهایی اصولگرایان كه از حمایت طرفداران افراطی ولایت فقیه، سپاه پاسداران، جبهه پایداری و همه آنان كه به دور احمدینژاد حلقه زدند و كشور را تا آستانه فروپاشی پیش بردند و حامی جلیلی در انتخابات سال ١٣٩٢ بودند و هم اكنون هم مخالف برجاماند برخوردار است، نمیتواند نماینده مردمی باشد كه برای آزادی، دموكراسی و عدالت اجتماعی میرزمند. وی که در برابر آزادیهای سیاسی و فعالیت تشكلهای مدنی ایستاده، با التفات به سوابقش در قتل عام زندانیان سیاسی میبایست با "نه" بزرگ مردم مواجه شود. از این رو ما همه مردم ایران را برای اعلام "نه" ملی به رئیسی فرا میخوانیم.
همینطور ما برای پشت سر گذاردن دوران ٨ ساله احمدینژاد و ترمیم خرابیهای آن دوره و ادامه پیوستگی فرآیند اصلاحات و تعمیق آن و ایجاد بستری مناسب برای دستیابی به دموكراسی، عدالت اقتصادی-اجتماعی و حصول اطمینان بیشتر در تاثیرگذاری بر سه انتخابات در چهارسال آینده و تغییرات و تحولات احتمالی در حوزه رهبری نظام، به نامزد ریاست جمهوری اصلاحطلبان – حسن روحانی- و نامزدهای مورد حمایت آنان برای شوراهای اسلامی شهر و روستا رای میدهیم و همه مردم کشورمان را برای ایجاد بستر مناسب پیشرفت و توسعه پایدار كشور و ساختن آینده بهتر برای خود و نسلهای بعدی، به پای صندوق های رای فرا می خوانیم.
گروه خرداد
گروه هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ـ داخل کشور
١٦ ارديبهشت ١٣٩٦
افزودن نظر جدید
دیدگاهها
کیانوش جوادی replied on لینک ثابت
دوستان گروه خرداد تحلیلی ارائه داده اند که در آن تاکید می کنند:"ما با عنایت به عملکرد دولتهای اصلاحات خاتمی و اعتدال روحانی و دولت فاسد احمدینژاد و مواضع نامزدها، اعتراض خود را به نامزدی رئیسی نامزد اصول گرایان برای انتخابات ریاست جمهوری ابراز میداریم و از مردم ایران میخواهیم با شرکت گسترده خود در انتخابات 29 اردیبهشت ماه 1396و حمایت از نامزد اصلاحطلبان همچون انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال1394 چهره واقعی نامزدهای اصولگرایان را افشاء و مانع از پیروزی آنان به ویژه نامزد اصلی آنان برای انتخابات ریاست جمهوری شوند." تحلیل گروه هوادار داخل کشور نکته و فرمول جدیدی ارائه نمی دهد بلکه تکرار انتخاب بین بد و بدتر است. متاسفانه این تاکتیک از عادات برخی از چپ های دمکرات شده است.بنابراین می نویسم. انتخاب بین بد و بدتر در شرایطی معین و برهه ای خاص می تواند مفید و تاثیرگذار باشد. اما چنین رویه ای در درازمدت "بدها" را به چند نتیجه خواهد رساند:
بدها ، به درستی درمی یابند که انتخاب اجباری آنها توسط جمعیت عظیم رای دهنده، علامت فقدان هرگونه آلترناتیو برای وضع موجود است.
بدها ، در تحلیل نهاییشان، حمایت ضمنی جمعیت رای دهنده را ، رضایت از وضع موجود ارزیابی می کنند.
بدها ، در درازمدت، فرصت لغزیدن به سمت "بدتر" شدن، از طریق جذب آرا و مشروعیت کسب شده به این شیوه را پیدا می کنند.
بیشتر استدلالهای طرفداران "بد"، بیش از آنکه صادقانه و ناشی از تعهد اجتماعی جهت حرکت روبه جلو در راستای نفع کلیت جامعه باشد، سخنانی است که تَعَیُن طبقاتی مشخصی دارند. یکی از پیامدهای اجتماعی سیاستهای تعدیل ساختار که توسط دولتهای برآمده از هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب (معتدل کنونی) به دقت اجرا شده است، روند رو به رشد خط فقر و افزایش هزینه خانوار بوده است. افزایش سرسام آور بیکاری و سلب مالکیت همه جانبه و پرولتریزه کردن جهت کاهش دستمزد بوده است. هر دو جناح به سیاستهای تعدیل ساختار و پیامدهای آن واقف هستند. هر دو جناح میدانند که باید برنامه های توسعه را اجرا کنند. رفقا مطمون باشید! با دفع شر بدتر و رای به بدی که تفاوتی با بدتر ندارد هیچ تغییری رخ نخواهد داد. پس وظیفه آنی چپ جدا کردن راه مستقل خود از این دوگانه کاذب "بد" و "بدتر" است. از محتوای سخنرانی ها و مناظرات کاندیداها، میتوان فهمید که هر دو گروه چه مفاسدی از طرف مقابل را افشا می کنند. دعوا بر سر منافع فردی و جناحی است و اصل اساسی هر دو جناح حفظ نظام است..
باید اعلام کنم که گاهی سکوت بهتر از آب ریختن به آسیاب نئولیبرال های اعتدالگرا علیه کارگران و مزدبگیران است! به راستی چرا در هیچیک از بیانیه های "انتخاباتی" (این گروه فقط در "انتخابات" بیانیه می دهد) این گروه خبری از برخورد با حکومت اسلامی و در راس آن ولایت فقیه (معظم له) وجود ندارد و ما شاهد عطوفت و ملاطفت عجیبی از نوع "چپ" در رفتار سیاسی این گروه نسبت به معظم له هستیم. یعنی حتی در شرایطی مثل "انتخابات" رژیم نمیخواهد از فرصت افشای آن استفاده کند. یا دستش را باز گذاشته تا همچون امروز که به قول خودشان اکثریت بزرگی از "چپ" "دموکرات" تمایل به مبارزه در میدان اصلاح طلبی (و احتمالا تحت زعامت روحانی جلیل القدر آقای خاتمی) پیدا کرده اند ، شاید در اینده نیز تمایل به حکومت اسلامی پیدا کرده و فعالیت در چهارچوب قوانین و مقررات اسلامی را بپذیرند. بدین خاطر تحریم فعال انتخابات به معنای تشکل عظیم و مستقل از جناح بندی ساختار قدرت است که پایه های هر حکومتی را ویران می کند. زیرا چالش های جناحی در اوج خود قرار دارد. بنابراین نیروهای چپ باید از این فرصت استفاده کرده تا راه مستقلی بین این شکاف درونی جناح ها باز کند
anajmipoor replied on لینک ثابت
با سلام اولین سوال من نه فقط از گروه خردادکه از بقیه خوانندگان محترم این است که این خانمها واقایان گروه خرداد در بقیه اوقات یعنی وقتی انتخاباتی وجود نداردکجا هستند ؟این شرایط حساس کنونی!!!فقط وقت انتخابات بروز میکند؟
نکند بقول اقای دنیز ایشچی اینها هسته های خفته سیاسی هستندکه وظیفه خاصی بر عهده دارند؟
نکند اینها وظیفه ایجاد انتقال وتشدید شوک های انتخاباتی ج-اسلامی را درحوزه چپ بهعهده دارند؟
اما پاراگراف اول اطلاعیه 16 اردیبهشت اقایان:
نیمه اول پاراگراف بطور ناقص وابتر به بدیهیاتی پرداخته که مخالفان شرکت در انتخابات نبز به ان معتقدنداما نه چنین دست وپا شکسته وشتابزده بلکه کامل وبا پشتوانه نظری .
امااز انجا که وظیفه خطیر خودرا تقویت جریانی میدانند که به انها یا به عبارتی به چپ نزدیک است فاجعه شروع میشود .
منظور انها اصلاح طلبان سابق واعتدالیون فعلی میباشند.
اولا بفرمایند فصل مشترک انها با دارودسته روحانی چیست؟
هم وغم اقایان یعنی جبهه اصلاح واعتدال ،جز تغییر قانون کار نیم بند فعلی به قانونی به مراتب ضد کارگری تر،انحلال وسرکوب اتحادیه های صنفی ودستگیری فعالین انهاست؟
ایا مگر منظور اقایان از بهبود فضای کسب وکار چیزی جز خارج کردن کارگران از شمول قانون کار وکاهش دستمزدهاست؟
درک غلط بودن در اختیار جناح های مختلف رژیم بودن با توجیهات مختلف ،برای شما مشکل است ،مخالفان دلایل خود را دارند ومردم عادی هم در سال 94 به شما پاسخ دادند.
پاراگراف دوم علت وفقط بخشی از دلایل شرکت نکردن را بر میشماردوراه حل انها را شرکت کردن میداند!!!!!!
پاراگراف سوم :
3 سوال در این پاراگراف برای من ایجاد شده:اولانیروهای کارافرین چه کسانی هستند؟
ثانیا هدف اصلی جنبش اصلاح طلبانه مردم ایران چیست؟
ثالثا بخشی از مطالباتی که تا بحال بدست امده کدامند؟
پاراگراف چهارم:
شما زحمت کشیده دستاوردهای مردمتان را از دولت های اصلاحات خاتمی ودولت اعتدال روحانی نام ببریدو همینطور مجلس اصلاحات را .
جالب است که خود اصلاح طلبان اینگونه فکر نمیکنند واعضای مجلس ششم یا خاموشند یا در زندانند ویا در امریکا واروپا به مصاحبه وتدریس!!!!!در دانشگاه های انجا مشغولند.
مردمی که ما سراغ داریم اینگونه فکر نمیکنند واحتمالاشما به اقشار خاصی از مردم عنایت دارید.
یادتان نرود که دولت احمدی نژاد که از نظر شما مسبب همه گرفتاریهای 38 ساله
این کشور میباشد نتیجه طبیعی دولت اصلاحات بود.
پاراگراف پنجم:
مردم ایران تاثیر رای خود را در سال 88 عمیقا لمس ودرک کردند.کمی مواظب گفته هایتان باشید هنوز داغ ان جوانان بر دل بستگانشان ومردم ایران سنگینی میکند.
پاراگراف های 6و7 و8تکرار همان حرفهای شماست باضافه کلی امار واطلاعات غلط واغراق شده به منظور تحت تاثیر قراردادن دیگران بخصوص رفقای خارج از کشور .
هدف شما حفظ وضع موجود است .
در موردهراستان از جنگ فراموش نکنید یک رییس جمهور !!!با رای بالاهم در خارج عربده کشی میکند وهم در داخل. و این خواسته شما نیست
به حال یکی ازاین دو نفر از صندوق بیرون میایدرای او را فربه نکنید.