قطعنامه هيئت سياسي _ اجرايي سازمان فداييان خلق ايران (اکثريت)
پيرامون بحران اتمي و ماجراجويي جمهوري اسلامي هشدار مي دهيم

هيئت سياسي-اجرايي سازمان فداييان خلق ايران ﴿اكثريت﴾ در آخرين نشست نوبتي خود، چالش حاد پيرامون پروژه هاي هسته اي جمهوري اسلامي را که ميرود به صف آرائي خطرناکي بين اين حکومت و دولت هاي غربي و مجامع بين المللي منجر شود، مورد بررسي قرار داد و تصميم گرفت ديدگاه خود حول اين موضوع حساس را به آگاهي عموم برساند.

1 - بحران پيرامون پروژه هاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران كه از 18 ماه پيش با فراز و فرودهائي ادامه داشته وارد مرحله بسيار حساسي شده است. از طرفي جمهوري اسلامي با تمسك به مفاد پيمان منع گسترش تسليحات اتمي و متمم آن و با توسل به اين بهانه كه طرف هاي اروپايي در بستن پرونده اتمي ايران تعلل و بدقولي كرده اند، ضمن اعلام از سرگيري ساخت سانترفيوژها، تهديد به لغو تعليق "داوطلبانه" غني سازي اورانيوم و شروع کامل آن كرده و از طرف ديگر جامعه بين المللي، اتحاديه اروپا و دولت آمريکا براي جلوگيري از هرگونه فعاليت غير علني و غير شفاف اتمي ايران فشارهاي خود بر جمهوري اسلامي را به بالاترين سطح تا کنوني خود رسانده اند. اکنون احاله پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد طرفداران بيشتري يافته و فاصله و اختلاف بين برخوردهاي کشورهاي مختلف روز به روز بيشتر رنگ ميبازد.

2 - برپايه رفتار و چالش هاي جمهوري اسلامي با آژانس بين المللي انرژي اتمي، اصرار رژيم براي سرباز زدن از شفاف سازي برنامه هسته اي خود و اعمال حداكثر پنهانكاري در اين عرصه حساس اين شك در عرصه بين المللي ايجاد و روز بروز بيشتر تقويت شده كه هدف اصلي حكومت ايران دستيابي به تسليحات اتمي است. مبناي واقعي تمام فشارهاي بين المللي همين شک هر روز تقويت شونده و بي اعتمادي نسبت به سياست هاي داخلي و خارجي حكومت است. برملا شدن موارد بيشتري از جنبه هاي پنهاني برنامه هسته اي جمهوري اسلامي در يك سال و نيم گذشته و سخنان اخير شماري از دولتمردان آن در زمينه ضرورت برخورداري ايران از توانائي هاي هسته اي تا حد دستيابي به تسليحات اتمي، باعث شده تا بي اعتمادي نسبت به اين حکومت و سياستهاي آن بشدت تقويت و جهاني برعليه آن برانگيخته شود. اكنون قطعي بنظر ميرسد كه ديگر جامعه جهاني، صرفنظر از نيات و انگيزه هاي قسما متفاوت اجزاي اصلي آن، بيش از اين بازي خطرناك جمهوري اسلامي و ماجراجوئي هاي آن را، آنهم در منطقه حساس و پر تنشي همچون خاورميانه، قابل تحمل نميداند.

3 - براي كنترل و حل بحران، حکومت جمهوري اسلامي اين بار نيز ابتدا کوشيد به سياست مالوف خود، مبتني بر برانگيختن كشورهاي مقتدر و صاحب نفوذ عليه يكديگر، دست يازد، سياستي استوار بر امتيازدادن و تطميع اروپا و روسيه که تا همين حالا هم هزينه هاي سنگيني را بر دوش منافع و مصالح ملي ما بار كرده و امكان مانور ايران در عرصه بين المللي را بيش از پيش تحليل برده است. اين در حالي است که چنين سياستي ديگر به مرز ظرفيت ها ي خود رسيده و فضا و توازن قوا در عرصه جهاني بيش از پيش آن را به ستروني و ناكامي محکوم کرده است. اكنون رهبران رژيم عمده توجه خود را به فعل و انفعالات جديد منطقه اي و به ويژه اوضاع بحراني عراق معطوف كرده و با اتخاذ مواضع سرسختانه و سياست هاي چالش جويانه افراطي در منطقه ميكوشند توجه جهانيان را از بحران اتمي منحرف نمايند.

4 - بازي ماجراجويانه و خطرناک جمهوري اسلامي حقوق طبيعي و بديهي کشورمان را نيز زير علامت سئوال ميبرد. ما حق اصولي، پيوسته و غيرقابل انكار ايران ميدانيم که همانند ساير كشورها از امکان بهره گيري از دانش هسته اي برخوردار باشد. اما مستمسک قرار گرفتن اين حق اصولي از سوي حاکمان جمهوري اسلامي را باز ي با منافع ملي ايران، بسيار نادرست و خيانتبار ميدانيم و خواستار مقابله همه ايرانيان آزاديخواه و ميهن دوست با آن هستيم. از نظر ما طرح و تبليغ اين گفتمان از سوي جمهوري اسلامي در مختصات کنوني گمراه کننده است و در راستاي پيشبرد سياستهاي مغاير منافع ملي و ماجراجويانه وي قرار دارد. فشارهاي يک جانبه و افراطي برخي دولتهاي بزرگ، بويژه ايالات متحده آمريكا، در رابطه با فن آوري هسته اي بر ايران به هيچ وجه نميتواند نافي مسئوليت اصلي حاکمان جمهوري اسلامي و توجيه گر سياستهاي ایران بر باد ده آنان باشد. مقصر اصلي ايجاد و تعميق بحران هيچ کس ديگري جز خود همين حکومت نيست که، مانند تمام عرصه هاي ديگر، در اين عرصه نيز منافع ايران را فداي قدرت خود ميكند. اين حکومت نالايق ايران است که با ماجراجوئي و گزافه گوئي ايران را بر لبه پرتگاه ميکشاند.

5 - ديپلماسي ايدئولوژيك جمهوري اسلامي، كه ماجراجوئي، تنش آفريني و پيشبرد سياست هاي ناموزون و مغاير با منافع ملي کشورمان از مولفه هاي كم و بيش پايدار آن است و نيز درك و برداشت هاي مضر و غير متعارفي كه اين رژيم از اوضاع جهان، امنيت و اقتدار ملي و يارگيري ها در عرصه منطقه اي و بين المللي دارد، بارها منافع ملي ايران را فداي قدرت نمائي نابخردانه آن کرده است. بزرگترين و مخربترين چنين بي مسئوليتي ها ادامه جنگ ايران و عراق پس از بازپس گيري خرمشهر، رد پيشنهادهاي پايان جنگ و جلوگيري از صدمات فاجعه بار انساني و اقتصادي و دريافت غرامت در چندين موقعيت ممتاز و آخرسر تن در دادن به صلح در بدترين شرايط ممکن تحت رهبري آقاي خميني بود. عمق فاجعه اي که در نتيجه بحران جاري ميتواند بر سر کشورمان آوار شود را شايد بتوان فقط با آن مصيبت مقايسه کرد. بديهي است که اين حکومت غيرملي، ضددمکراتيک، ماجراجو و گزافه گو پس از نازل شدن چنين بلائي عظيم بر سر مردم، ميتواند براحتي براي حفظ قدرت تن به اطاعت بدهد آنهم نه تنها اطاعت از ارگانهاي قانوني جهاني مانند آژانس بين‌المللي انرژي اتمي.

6 - هيئت سياسي-اجرايي سازمان فداييان خلق ايران ﴿اكثريت﴾ بر اين نظر است که منافع ملي ايران از طريق درگيري با ارگانهاي بين المللي، و در اين زمينه درگيري با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، و مقابله با ديگر دولتها نميگذرد. ماجراجوئي در اين عرصه ميتواند لطمات بسيار سنگينتر اقتصادي و سياسي و امنيتي به ايران بزند. از نظر ما مبناي عقلايي حل اين بحران خطرناک، اجراي بي درنگ و کنترل پذير رهنمودها و مصوبه هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي توسط جمهوري اسلامي است. عدم از سرگيري ساخت سانترفيوژها و اجتناب از لغو تعليق غني سازي اورانيوم، همچنين شفاف كردن هر پروژه مرتبط با انرژي هسته اي ايران مطابق استانداردهاي آژانس بين المللي انرژي اتمي، گام هاي نخستين و ضرور در تخفيف بحراني است که به تقصير جمهوري اسلامي و بهانه جويي هاي برخي قدرت هاي جهاني و منطقه اي، کشور ما را در معرض فاجعه هاي هلاکت بار قرار داده است.

7 - ما اقدامات ماجراجويانه خارجی به بهانه مقابله با سياست هاي تحریک آمیز و نابخردانه جمهوري اسلامي را نه تنها به سود مردم و مصالح ملي ایران نمي دانيم بلکه به زيان صلح و ثبات منطقه و جهان دانسته و با آنها قاطعانه مخالفيم. ما لازم مي دانيم تاكيد كنيم كه جامعه جهاني از آن ابزارها و قدرتي برخوردار هست كه با فشارهاي سياسي و ديپلماتيك و همه فعاليت هايي كه امنيت و امان مردم ما را به خطر نمي اندازند جمهوري اسلامي را به تمكين و گردن نهادن به خواست هاي منطقي در مورد برنامه هسته اي اش وادارد. تجربه يك و نيم سال گذشته مويد اين ارزيابي و برتري راه حل ها و فشارهاي سياسي است.

8 - ما از اين امر نيز غافل نيستيم كه برقراري صلح و ثبات در منطقه تنها با مهار اتمي جمهوري اسلامي حاصل نمي شود. واداشتن اين رژيم و ساير رژيم هاي منطقه به در پيش گرفتن سياستي معقول و معطوف به صلح ، تنش زدايي، تشديد همكاري هاي اقتصادي و سياسي و فرهنگي و نيز گام نهادن در مسيري كه عاري سازي منطقه از سلاح هسته اي و ايجاد ساختارهاي امنيتي جمعي در منطقه حاصل آن باشد از ديگر شروط مبرم و درنگ ناپذير براي كاهش بي ثباتي و تامين امنيتي عادلانه در منطقه است. ما ضمن تاكيد بر اولويت مهار هسته اي جمهوري اسلامي در لحظه كنوني، در سياستي درازمدت تر حامي و كوشنده رويكرد جامعي هستيم كه از طريق تحقق دمكراسي بيشتر، رشد و رفاه اقتصادي سريعتر و امنيت دسته جمعي پايدار، منطقه را پس از دهه ها رنج و جنگ و خونريزي ، از بختك اين كابوس ها برهاند.

هيئت سياسي-اجرايي سازمان فداييان خلق ايران ﴿اكثريت﴾

هفتم شهریورماه 1383