اعلامیه هئیت سیاسی – اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
در مورد جنبش مطالباتی و مبارزاتی کارگران و مزد بگیران!



بنظرما مبارزه برای ايجاد سنديکاها و اتحاديه های مستقل کارگری و برسميت شناختن اعتصابات، حلقه اصلی در مبارزات مطالباتی کارگران بحساب ميآيد. ما کارگران و مزدبگيران را فرا ميخوانيم که مبارزات مطالباتی خود را حول اين خواستها متمرکز سازند.


نقش فزاينده کارگران و مزد بگیران در تحولات آتی جامعه
گسترش دامنه اعتراضات کارگری و تداوم آن، بار دیگر نقش و اهمیت جنبش کارگری در مبارزات اجتماعی و تحولات پر شتاب سیاسی کشور را نمايان و برجسته کرده است .
در سال جاری ما شاهد صدها اعتصاب و اعتراض کارگران، معلمان و فرهنگیان، پرستاران، مهندسین و سا یر مزد بگیران یدی و فکری در اقصی نقاط کشور بوديم .
این اعتصاب و اعتراضات گرچه پراکنده و عمدتآ تدافعی هستند، اما تداوم آنها علیرغم آزاد نبودن فعاليت سندیکاها و تشکلهای مستقل و دمکراتیک کارگری، ممنوعیت اعتصاب و انتشار مطبوعات کارگری و فعاليت احزاب سیاسی چب، دستگيری فعالين جنبش کارگری و فشارهای کارفرمایان، نمايانگر فراز نوینی در جنبش کارگری ايران است .
این اعتراضات در شرایطی انجام می گیرد که سرمایه داران و مدیران دولتی که از پشتیبانی همه جانبه حکومت برخوردارند، با تعرض به دست آوردهای جنبش مبارزاتی - تاریخی مزدبگیران، در تلاشند تا با سوء استفاده از بیکاری گسترده و وجود ارتش انبوه بیکاران، مقاومت کارگران و مزد بگیران را در برابر این تعرض در هم شکسته و مطالبات مزد بگیران را بی پاسخ بگذارند .

مطالبات عمده کارگران و مزد بگیران
پرداخت به موقع دستمزدها، لغو قرار دادهای موقت کار در مشاغلی که ماهیت طولانی و دائم دارند، توقف اخراجها و تضمین امنیت شغلی، حق تشکل و حق اعتصاب، حق انعقاد قرار دادهای دستجمعی توسط نمایندگان و سازمانهای سند یکایی مستقل، افزایش دستمزد متناسب با هزینه های زندگی، پرداخت مقرری بیکاری مکفی برای تمام بیکاران، افزایش حق مسکن، اولاد و کمک هزینه های غیر نقدی، دمکراتیزه کردن ساختار و مدیریت سازمان تامین اجتماعی، پرداخت بدهی های کلان دولت و کارفرمایان به این سازمان و ارائه خدمات اجتماعی و بهداشتی مناسب به بیمه شدگان توسط آن، رعایت ایمنی کار، ایجاد محلهای نگهداری کودک در محل کار و یا تامین مهد کودک برای زنان شاغل، رفع تبعیضات جنسی و شغلی، اختصاص زمین و وام کم بهره به تعاونیهای مسکن کارگری و کارمندی، اختصاص امکانات برای تعاونی های مصرف کارگری و کارمندی، ایجاد نظام هماهنگ شغلی و حقوق برای کارمندان و کارکنان بخشهای مختلف و کارکنان رسمی و غیر رسمی، توقف جایگزینی نیروهای غیر متخصص به جای متخصص در مشاغل تخصصی و پزشکی ، رفع تبعیض بین شاغلین بخش خصوصی و دولتی، بازنشستگی پیش از موعد در کارهای سخت و زیان آور، طبقه بندی مشاغل، مقید کردن شرکتهای پیمان کاری به رعایت قانون و مقرارت کار، مخالفت با خصوصی سازی.
موارد بالا بخشی از مطا لباتی هستند که اعتصاب و اعتراضات کارگران و مزد بگیران بخاطر آنها صورت گرفته است.
کارگران و مزد بگیران در تولید کالا، ارائه خدمات و تولید ثروت در جامعه سهم و نقش بزرگی دارند. اما به دلیل توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه و سطح نازل دستمزدها، سهم آنها از این ثروت حتی آنقدر نیست که مانع سقوط سطح زندگی اکثریت آنها به زیر فقر گردد .
دستمزد نازل شاغلین موجب روی آوردن آنها به مشاغل دوم و سوم گردیده است. صاحبان و مدیران بسیاری از کارخانه ها و موسسات برای سودجویی بیشتر از نیاز کارکنان خود به در آمد بیشتر، به جای استخدام کارگر جدید آنها را وادار به اضافه کاری طولانی می کنند. بطوری که عده ای از این کارگران به خاطر شدت فشار کار و عدم رعایت ضوابط ایمنی، جان خود را در حین کار از دست می دهند. این وضعیت پیامد سیاست اقتصادی انگلی متکی به دلالی و رانت خواری است که سبب ساز دستیابی اقلیت بسیار کوچکی در جامعه به ثروت افسانه ای به بهای فلاکت اقتصادی کشور و فقر بی مانند زحمتکشان شده است. شکاف طبقاتی آنچنان عميق شده است که نمونه آن هرگز در میهن ما وجود نداشته است .
گسستن شیرازه نظام اجتماعی و خانوادگی در کشور و به بار آوردن عوارضی چون خودکشی کارگران تنها نمونه کوچکی از پیامد های شکاف طبقاتی و بی عدالتی در جامعه است.
دستمزد
کارگران و مزدبگیران به لحاظ وضعیت معیشتی، رفاهی و اجتماعی در شرایط بسیار دشواری بسر می برند. دستمزد و حقوق کارگران، معلمان و فرهنگیان، پرستاران، کارمندان و سایر شاغلین در دو دهه گذشته همواره پایین تر از نرخ تورم و سطح قیمت ها بوده است .
بيکاری
بالغ بر پنج میلیون نیروی کار کشور بطور مطلق بیکار هستند . نرخ بیکاری در میان جوانان حداقل سی و پنج درصد است . تنها عده کمی از بیکاران از حقوق اندک بیکاری بطور موقت بهره مند می شوند . اکثریت بیکاران بدون بهره مندی از هرگونه حمایتی، بحال خود رها گردیده و در شرایط بسیار دشواری زیست می کنند .
تبعیض جنسی
میزان بیکاری در میان زنان داوطلب کار دو برابر مردان است. آنها به دلیل تبعیض جنسی رسمی و غیر رسمی محدودیتهای مذهبی، اجتماعی و قانونی حذف و محدود شدن قوانین حمایتی، کمبود مهد کودک و یا دور از دسترس و گران بودن مهد کودک در محلهای کار و زندگی با رنج مضاعف مواجه اند.
زنان شاغل مجبورند برای حفظ مشاغل خویش با دستمزدی کمتر از مردان کار کنند. عرصه آنقدر بر زنان تنگ شده است که بسیاری از آنان به ناچار به تن فروشی روی می آورند. وجود صدها هزار کودک کار خیابانی که طبیعتآ می بایستی به جای رها شدن به حال خود در خیابانها و محل های کار در کلاس های درس و زیر سقفهای گرم از تغذیه ، بهداشت و آموزش و محبت برخوردار می بودند. سقوط سطح زندگی اکثریت زحمتکشان به زیر خط فقر، خودکشی کارگرانی که مشاغل خود را از دست می دهند، نتیجه کار کرد و ارمغان سیاست اقتصادی و اجتماعی رژیم فقها است.
این سیاست که با تعرض به بنیا دی ترین حقوق کارگران و زحمتکشان همراه بوده است نمی توانسته است واکنش آنها را بر نيانگیزد.
تشکل
در طول یک دهه گذشته علیرغم موانع و محدودیتهایی که برسر راه شکل گیری تشکلهای مستقل سندیکایی وجود داشته است، از دل جنبش اعتراضی مطالباتی کارگران و مزد بگیران دهها تشکل مستقل به ابتکار و همت شاغلین پیش رو و فعالین جنبش سندیکایی و کارگری در میان بخشهای مختلف مزد بگیران تشکیل و از حمایت آنها برخوردار گردیده اند .
این تشکل ها در سازمان دهی حرکات اعتراضی مزد بگیران و در تعمیق و گسترش این حرکتها و دفاع از حقوق صنفی و اجتماعی مزد بگیران نقش فزاینده ای یافته اند .
سفر نمایندگان سازمان بین المللی کار به ایران و درخواست آنها از دولت برای پذیرش و رعایت مقاوله نامه های هشتاد و هفت – نود و هشت هر چه سرانجام پذیرش ظاهری دولت را به همراه داشت، اما ادامه مانع تراشیهای کارفرمایان، حکومت و خانه کارگر نتوانست مانع شکل گیری تشکلهای مستقل و نیمه مستقل کارگری گردد .
تشکل های معلمان و فرهنگیان، پرستاران و صنوف مختلف از جمله این تشکلها هستند .
در واحد های بزرگ صنعتی و خدماتی نیز صدها کمیته اعتصاب و سندیکایی آشکار و پنهان بوسیله فعالین کارگری شکل گرفته که در سازمان دهی مبارزات کارگران این واحد ها نقش داشته اند.
تلاشهایی نیز از جانب جبهه مشارکت برای تشکیل تشکلهای کارگری با هدف ایجاد پایگاه اجتماعی در میان مزد بگیران صورت گرفت که بدلایل گوناگون از جمله مخالفت مزد بگیران با برنامه اقتصادی و اجتماعی این جبهه با شکست مواجه گردید.
نقش منفی و منفعلانه خانه کارگر در اعتراضات کارگری سالهای گذشته موجب شده است که اين تشکل حکومتی بیش از پیش در میان کارگران و مزد بگیران منزوی و نقش ارتجاعی گردانندگان آن آشکار گشته و باعث جدا شدن عده ای از اعضای این تشکل گردد.

سياستهای ما
ـ نظر به اینکه سازمان فدائیان خلق ایران - اکثریت از لحاظ اجتماعی خود را مدافع منافع مزد بگیران می داند و ارزش و اهمیت زیادی برای مبارزات مطالباتی کارگران و مزد بگیران قائل است و از آنجائی که این مبارزات را بخشی از مبارزه دمکراتیک و عدالت خواهانه مردم ایران در راستای جنبش دمکراسی و تحول طلبی میهنمان تلقی ميکند، لذا اين مبارزات را ارج ميگذارد و مجدانه از آنها دفاع ميکند.
ـ ما مطالبات طرح شده توسط کارگران و مزد بگيران را جزو بدیهی ترین حقوق کار می دانیم و از این حقوق و مطالبات و از مبارزات کارگران و مزد بگیران تا دست یافتن به این خواسته ها و به رسمیت شناخته شدن سایر حقوق بنیادین کار در يک قانون کار فراگیر منطبق با کنوانسیون های سازمان بین المللی کار، منشور جهانی حقوق بشر و منشور جهانی حقوق سند یکایی حمایت می کنیم.
ـ بنظرما مبارزه برای ايجاد سنديکاها و اتحاديه های مستقل کارگری و برسميت شناختن اعتصابات، حلقه اصلی در مبارزات مطالباتی کارگران بحساب ميآيد. ما کارگران و مزدبگيران را فرا ميخوانيم که مبارزات مطالباتی خود را حول اين خواستها متمرکز سازند.
ـ در شرایط کنونی که جنبش دمکراتیک و تحول طلبانه در ایران برای پایان دادن به استبداد و استقرار یک نظام دموکراتیک مبارزه می کند، همسوئی و هم پیوندی مبارزه مطالباتی کارگران با سایر اقشار و گروه های اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. هر اندازه که طبقه کارگر در این جنبش عمومی سهیم گردد به همان اندازه قادر خواهد بود بر روند مبارزه دموکراتیک در جهت تامین حقوق و مطالبات کارگران و دموکراتیزه شدن جنبش تاثیر بگذارد. منزه طلبی و دوری جستن از صحنه مبارزه عملآ جاری به زیان طبقه کارگراست. طبقه کارگر ایران بیش از همه از استمرار جمهوری، جدایی دین از دولت، تامين حقوق بشر، استقرار آزادی های دموکراتیک و ایجاد حکومت تمامآ انتخاباتی سود ميبرد.
ـ سازمان ما که برای تحول پایدار و دمکراتیک در ایران مبارزه می کند براین باور است که تحول پایدار و دمکراتیک در ایران بدون جلب مشارکت جنبش مزد بگیران که پر شمارترین نيروی اجتماعی در جامعه است و بدون جلب مشارکت سایر جنبش های اجتماعی و هم پیوندی آنها در این مبارزه، نا محتمل خواهد بود. به همین دلیل سازمان ما تمام تلاش خود را برای جلب مشارکت همه جنبش های اجتماعی و هم پیوندی جنبش کارگری با آنان به کار خواهد بست. ما تحول دمکراتیک در کشور و غلبه بر فقر و بی عدالتی را بدون تحول اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی قدرت نا ممکن می دانیم . به همین دلیل ضمن حمایت از مبارزات مطالباتی کارگران و مزد بگیران، بر پيوند اين مبارزات با مبارزات دمکراتيک و تحول طلبانه تاکيد داريم.