مصاحبه راديو رسانه با خانم ايراندخت انصاری
در باره اهدای جايزه "سيمون دبوار" به کمپين يک ميليون امضا



مصاحبه‌گر: پریسا احمدیان

این جایزه به کمپین یک میلیون امضاء نشان می‌دهد که زنان ایرانی علیرغم همه فشارها و سختی‌هایی که دارند، در راه احقاق حقوق خودشان از پای ننشسته‌اند و تلاش و مبارزه می‌کنند.

ضمن تشکر از شما به خاطر قبول این مصاحبه، به عنوان اولین سئوالم از شما می خواهم که مختصری در خصوص جایزه سیمون دوبوار برای شنوندگان ما توضیحاتی بفرمائید.
با تشکر از دعوت شما و با سلامی گرم به شنوندگان رادیورسانه، توضیح مختصری می دهم راجع به جایزه سیمون دبووار. این جایزه سال گذشته به مناسبت صد مین سالگرد تولد سیمون دبووار و به ابتکار خانم ژولیا کریستوا نویسنده و استاد دانشگاه پاریس و امریکا تعیین شد. انگیزه و هدف این جایزه بواقع ارج گذاری به زنان و مردانی است که با اندیشه سیمون دبووار و برای آزادی زنان در نقاط مختلف جهان تلاش و مبارزه می کنند. وجه نقدی این جایزه از جانب نماینده گی وزارت فرهنگ فرانسه و انتشارات "گالی مر" پرداخت میشود. سال گذشته در واقع اولین سالی که این جایزه تعیین شد، جایزه به دو خانم یکی خانم "آیان هیرسی علی" زن پناهنده اتیوپی که الان سال هاست در هلند زندگی می کند واکنون تبعه و عضو پارلمان هلند است و همچنین تسلیمه نسرین پزشک و نویسنده بنگلادشی تعلق گرفت.

شما شخصا در این مراسم حضور داشتید. این مراسم چگونه بود؟ 
امسال همچنان که اطلاع دارید جایزه سیمون دبووار به کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز در ایران تعلق گرفت. « کمپین» در ایران شاعر خجسته و برجسته ایرانی خانم سیمین بهبهانی، را که برای دریافت جایزه تعیین شده بود راهی پاریس کرده بودند. مراسم اهدای این جایزه در کافه معروف "دوماگو" که در محلۀ "سن ژرمن ده پره" پاریس قرار دارد برگزار شد. این کافه در واقع محل ملاقات هنرمندان و نویسندگان و فیلسوفان سرشناسی مثل "آندره ژید" "پیکاسو" "همینگوی" "ژان پل ساتر" و سیمون دبووار بوده است و روایتی است که سیمون دبووار بخشی از کتاب به یاد ماندنی جنس دوم را در پشت میزهای این کافه نوشته است. در این مراسم تعداد زیادی از ایرانیان، فرانسویان، تعدادی از انگلیس و امریکا حضور داشتند. با وجودی که مراسم ساعت یازده نیم تا یک اعلام شده بود، جمعیت همه قبل از ساعت یازده در سالن حضور داشتند و مشتاقانه در انتظار دیدن خانم بهبهانی و شرکت در این مراسم اهدای جایزه بودند. فضایی که بود فضای خیلی خوبی بود و خانم بهبهانی با همان روحیه همیشه رزمنده و جوانش صحبت هایی در میان حضار داشتند که البته توسط کسی ترجمه می شد و صحبت های ایشان با استقبال زیادی مواجه شد. به خصوص در پایان برنامه شعر"هشتاد سالگی حوا" را دکلمه کرد که بخشی از آن ترجمه شد که این هم با استقبال خیلی جالب حاضرین مواجه شد. 

نظر شما به عنوان یک فعال زن در مورد تعلق گرفتن این جایزه به کمپین یک میلیون امضا چیست؟
من فکر می کنم که همانطور که جزو اهداف این جایزه کمک کردن و ارج گذاری به زنان و مردانی است که برای ازادی زنان مبارزه می کنند. در واقع تعلق گرفتن این جایزه کمپین جمع آوری یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز کار مثبتی بود و این باعث شد از یکسو افکار عمومی بیشترمتوجه بشوند که قوانین جاری در ایران تبعیض آمیزند و در واقع بر علیه زنان و از سوی دیگر تعلق و اهدای این جایزه به کمپین یک میلیون امضاء نشان می دهد که زنان ایرانی علیرغم همه فشارها و سختی هایی که دارند در راه احقاق حقوق خودشان از پای ننشسته اند و تلاش و مبارزه می کنند. دوست دارم اینجا یک نکته ای را یادآور بشوم که از نظر من کمپین یک میلیون امضاء یکی از عرصه های فعالیت و جنبش زنان ایران است و غیر از کمپین جمع آوری یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، جنبش ها و حرکات دیگری هم در بین جامعه ایران و فعالین زن وجود دارد که سعی می کنند از طرق مختلف در واقع اعتراضات شان را به وضیعت تبعیض آمیزی که در ایران وجود دارد نشان بدهند و به نوعی در جهت احقاق خودشان و رسیدن به برابری مبارزه کنند.

در رابطه با اهدای این جایزه به زنان ایران تلاش زنان ایرانی داخل و خارج از کشور را چگونه می بینید؟
من فکر می کنم که هم تلاش زنان در داخل کشور و هم تلاش زنهائی که نه تنها برای اهداف و ایده های برابری طلبانه و جنبش های فمنیستی فعالیت می کنند، بلکه جزو کارها یشان پشتیبانی از مبارزه عملا" جاری در ایران است، در تعلق این جایزه به کمپین یک میلیون امضا تاثیر داشته است. بدون شک روابطی باید وجود داشته باشند و فعالیت هائی طی این سالها صورت گرفته که گفته بشود راجع به موقعیت زنان ایران، صحبت بشود و افکار عمومی و یا بنیادهائی را مثل همین« جایزه سیمون دوبووار برای آزادی زنان» تشویق بکنند، که چنين جوایزی را به زنهای ایران که در اشکال مختلف از جمله کمپین یک میلیو ن امضا مبارزه می کنند، اهدا کنند.

یک سئوالی داشتم از شما به عنوان شخصی که ساکن پاریس هستید میزان آگاهی زنان فرانسوی از جنبش زنان چگونه است؟
میزان آگاهی فعالین زن در فرانسه نسبت به زنان در ایران به میزان خیلی زیادی در سالهای اخیر بالا رفته و این به خاطر این است که از یک طرف خود زنهای ایران -همانطور که در صحبت قبلی ام گفتم- علی رغم همه فشارها از پای ننشسته اند، فعالیت می کنند، تلاش می کنند و همه هم می دانیم که بهای بسیار سنگینی از زندان و توهین و خشونت و تحقیر بابت این مبارزه شان پرداخت می کنند.
از یک سو بخاطر فعالیت های خود فعالین زن در ایران است و از سوی دیگر بالاخره فعالین زن ایرانی یا ایرانی الاصل که در کشورهای خارج از ایران از جمله فرانسه زندگی می کنند، در طی این سالها سعی کرده اند که راجع به وضعیت زنان ایرانی سمینار بگذارند، کنفرانس بگذارند، مطلب بنویسند و در روابطی که با سایر انجمن ها و تشکل های زنان فرانسوی دارند آنها را از وضعیتی که در ایران می گذرد و نسبت به وضعیت زنان، آگاهکنند و این هم اولین بار نیست که پشتیبانی این زنان را جلب کرده اند. پشتیبانی و حمایتی که برخی از فعالین زنان از مبارزین زن در ایران، از فعالین جنبش زنان در ایران می کنند در طی این سالها همیشه جریان داشته است. خوب این بار به صورت اهدای این جایزه انعکاس پیدا کرده است. ولی اینجا شخصیتهای فمنیست و شخصیت های سیاسی زن در فرانسه هستند که نسبت به اتفاقاتی که در ایران جاریست و نسبت به دستگیری هائی که در ایران بین زنان فعال دارد صورت می گیرد ساکت نیستند؛ اطلاعیه می دهند، بیانیه می دهند و حتی به سفارت ایران در فرانسه نامه های اعتراضی می نویسند و مرتب این مسئله را سعی می کنند مطرح کنند که وضع حقوق بشر بطور عموم و وضع زنان به طور خاص در ایران به نوعی اسفبار است و بر خلاف اینکه حکومت ایران بخشی از قرار دادهای بین المللی را در رعایت حقوق بشر امضا کرده است - البته نه همه آنها را ولی متاسفانه- هیچ گونه پایبندی ندارد و آنها را رعایت نمی کند.

فکر می کنید اهدای این جایزه به کمپین یک میلیون امضا چه تاثیری روی جنبش زنان و نیز کمپین یک میلیون امضا دارد؟
یک واقعیتی است که این خوب تاثیر مثبت دارد. یعنی در واقع به نوعی یک جور ارج گذاری است، یک جور پشتیبانی است. یک جور دلگرمی است برای زنانی که در ایران و کشورهائی مثل ایران که دارند برای احقاق حقوق خودشان مبارزه می کنند. ولی چیزی که دلم می خواست بگویم این است که این جایزه ها و پشتیبانی های بین المللی و یا این همبستگی های بین المللی مثل چاقوی دولبه در ایران می ماند. یعنی از یک سو خوب یک جور پشتیبانی از آن فعالین است که می تواند در عرصه های کارگری باشد، دانشجوئی باشد، زنان باشد. از از طرف ديگر، این را حکومت اسلامی به عنوان یک جرم به پرونده این فعالین اضافه می کند.
همانطور که می دانید همیشه یکی از مواردی که به عنوان جرم به فعالین زنان در ایران می چسبانند این است که شما وابستگی دارید به قدرتهای بیگانه، از قدرتهای بیگانه خط می گیرید که به اصطلاح بر علیه حکومت ایران عمل می کنید. این جایزه هم از یک طرف خوشحال کننده است و از سوی دیگر وزارت اطلاعات اهدای این جايزه را علیه این خانم ها که امضا جمع می کنند و یا فعالیت می کنند و یا کسانی که در عرصه های دیگر در کار زنان کار می کنند بکار خواهد برد. حتما یکی از جرم هایشان هم این است که شما دیدید که قدرتهای بیگانه به شما جایزه دادند و این وضعیت را به اصطلاح مثل یک چماقی بر سرشان فرود می آورند.
ولی خوب تجربه ثابت کرده که اینها هیچ کدام نمی تواند تلاش این انسانهائی که بالاخره با قبول خطرات بیشمار در جهت ایده هایشان مبارزه می کنند را کاهش دهد. دوست دارم نکته دیگری را مطرح کنم. همانطور که خبر دارید دیروز در پایان مراسم اهدای جایزه ، خانم سیمین بهبهانی اعلام کردند بر اساس اساسنامه کمپین جمع آوری یک میلیون امضا بر علیه قوانین تبعیض آمیز از دریافت وجه نقدی این جایزه معذورند. 
خوب واقعیت این است که اگر شما بروید نگاه کنید بر آن قسمت «سیاست کمپین در مورد دریافت کمک های مالی» که در سایت کمپین است این را نوشته اند که از کمک مالی و نقدی از نهادهای بین المللی و غیرو الذالک رانمی توانند قبول کنند ولی اگر توضیحات را بخوانید در واقع عدم پذیرش این جورجایزه ها در وجه نقدی اش که می تواند کمکی باشد به این فعالیت ها، هراس از این است که مورد اتهام قرار بگیرند که وصل هستند به قدرت های بیگانه و به اصطلاح خارجی و آنها هستند که از آنان پشتیبانی می کنند. یعنی با این توضیح می خواهم برگردم به آن قسمت چاقوی دو لبه ای که گفتم. از یک طرف اینها محق گرفتن این جایزه هستند هم به لحاظ خود جایزه و هم اینکه بتوانند از این مبلغ - هر چند که مبلغ خیلی زیادی نیست- برای پیشبرد فعالیت هایشان استفاده کنند. ولی متاسفانه چون این هم بعنوان یک مدرک جرم در پرونده هایشان خواهد بود از قبولش در واقع عذرخواهی کردند که وجه نقدی جایزه را نمی توانند بپذیرند که خوب البته برای بعضی از فرانسوی هائی که در آنجا حضور داشتند یک مقدار تعجب آمیز بود و ما سعی کردیم تا در صحبت های فردی که با افراد داشتیم یک مقدار محدودیت هائی که آنها در ایران دارند را توضیح دهیم.

خانم انصاری یک بار دیگر از شما تشکر می کنم به خاطر وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
خواهش می کنم. من هم از شما متشکرم که این فرصت را به من دادید تا بتوانیم راجع به این واقعه که بالاخره برای ما همه زنان ایرانی یک واقعه شادی بود با همدیگر گفتگوداشته باشیم.