چهل و پنج سال پیش جوانانی در جنگلهای سیاهکل رژیم شاه را به شکل مسلحانه به چالش کشیدند. این حرکت آغاز جنبش فدائی نام گرفت و بسیاری از روشنفکران، هنرمندان و دانشجویان را به سوی خویش جلب کرد. در این ویدئو کوتاه با تعدادی از کسانی که با جریان فدائی در ارتباط بودند یا هستند این سئوال در میان گذاشته شده است که چرا این جوانان دست به عمل مسلحانه زدند و چه اهدافی را دنبال می کردند؟
گردآوری و تنظیم: سیامک فرید
افزودن نظر جدید
دیدگاهها
البرز replied on لینک ثابت
آقای فرید گرامی، ضمن سپاس از شما بابت تهیه ی این ویدئو در ارزشگذاری به جانباختگان جنبش فدائی از طریق یاد کردن از این جوانان شجاع، مردم ذست و خواهان تحول در جامعه ی ایرانی. میخواهم بگویم،
قصدی برای کم ارزش جلوه دادن یا زیر سئوال بردن عمل این جوانان شجاع با عینک امروزیم را ندارم. کاش این جوانان میتوانستند شیوه دیگری را برای مبارزه برگزینند.
ایشان همانگونه که در بخش بزرگی از زندگیم قهرمانانم بوده اند، همچنان هم هستند. نگاهم به گذشته برای سرزنش نیست، بل گذشته را، به منبعی برای عدم تکرار تجربیات ناموفق در آینده می دانم.
نمیتوانم تصوری از، اگر جنبش فدائی به گونه ای دیگر عمل کرده بود، چه میشد، ارائه کنم. اما یقین کامل دارم، اگر تمامی منشعبین جنبش فدایی بتوانند حول طرحهایی زنده و جاندار برای محقق کردن آزادی ، مردمسالاری(دموکراسی) و عدالت اجتماعی در کشور، با یکدیگر به اتحاد(و نه وحدت) برسند، کشورمان شکل و چهره ی دیگری خواهد یافت
سیامک فرید replied on لینک ثابت
البرز عزیز با سخنت موافقم فقط این را اضافه کنم که امروز هستند جوانانی که به مرمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی باور دارند ولی بسیار جوانتر از آنند که به یکی از گروههای فدائی وابسته یا دلبسته باشند. نگاه و مدل آنها بیشتر چپ جهانی است که نه از طریق سلاح بل از طریق صندوقهای رای گیری برای قدرت مبارزه می کنند. به نظر من همه نحله های فدائی حتی با اتحاد با هم اگر به این نیروی جوان با سازکاری تازه متصل نشوند امیدی به تاثیر نهادن بر چهره کشور از طرف آنها نیست. فردای دموکراسی در ایران به یک حزب چپ مدرن نیاز دارد که ما می توانیم به بر پائی اش یاری رسانیم. با تشکر از توجه شما
البرز replied on لینک ثابت
سیامک گرامی، سپاسگزارم از التفاتی که به نظرم داری.
امروزه با گسترش هرچه بیشتر وسایل ارتباط جمعی، احزاب و سازمانهای سیاسی نیز اجبار دارند به اینکه تخصصی تر عمل کنند، به عبارتی دقیقتر، اگر جنبش فدائی در مجموعه ی خود پایه ی اتحادی منسجم براساس برنامه ای علمی و مترقی ملهم از مشترکاتش داشته باشد، به یقین راحتتر خواهد توانست تا جوانان معتقد به مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی را جذب صفوف اندیشه ای خود کند.
جوانان جهان امروز به محصور کردن خود در چارچوب یک حزب یا سازمانی خاص علاقه نشان نمی دهند. اما در همان حال در حمایت از افکار مترقی و پیشرو سراپا مملو از انرژی و جنب و جوشند.
عدد اعضای اکثر احزاب استخواندار و قدیمی اروپایی که حق عضویت می پردازند، به شدت کاهش یافته است.در مجموع مفهوم و معنای حزبیت و تشکل تغییر یافته، و احزاب با ارائه ی برنامه های مشخص خود در رابطه با مسائل روزمره و دورنمایی، میزان نفوذ خود را از طریق نظرسنجی ها می سنجند.
با سیری در اینترنت و شبکه های اجتماعی میتوان بوضوح دید، که جوانان ایرانی هم از این مبنی استثنا نیستند، و در تلاشند افق دید خود را گسترش داده، و خود را محدود به این یا آن چشمه یا منبع کوچک نکنند. هم از این روست که وجودِ اتحادی منسجم و مدون در جنبش فدایی و نیز چپ ایران اهمیتی خاص می یابد