در سوگ فدایی خلق، رفیق حمزهٔ فراهتی

با اندوهی عمیق از درگذشت رفیق عزیزمان، حمزهٔ فراهتی آگاهی یافتیم. رفیق حمزه، روز چهارشنبه، ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ (۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۱ میلادی) دیده از جهان فرو بست و با رفتنش غم و اندوهی گران بر دل و جان ما و بیشمار رفقایش بر جای گذاشت.
رفیق حمزهٔ فراهتی از نسل بنیانگذاران سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بود، از نسلی که از محافل دانشجویی – روشنفکری - فرهنگی شهر مبارز تبریز برخاسته بود و پیوند خود را با آرمانهای بنیادین جنبش فداییان خلق ایران تا پایان حیات پربار خود پاس داشت.
رفیق فراهتی در مسیر مبارزهٔ صادقانهٔ خود در راه آرمانهای انسانیش، درد و رنج از دست دادن بسیاری از دوستان، یاران و رفقای نزدیکش را که در سالهای نخستین بنیانگذاری جنبش ما فداییان خلق، در میدان مبارزه با رژیم کودتایی محمدرضاشاهی در زیر شکنجه و در برابر جوخههای تیرباران شاهنشاهی جان باخته بودند، به جان داشت، اما غم از دست دادن رفیق صمد بهرنگی، که هنگام غرق شدن اندوهناکش در رودخانهٔ ارس، در کنار او بود، چونان دردی بیمثال همواره همراه رفیق حمزه بود. او پس از انقلاب بهمن نیز یاران، دوستان و رفقای نزدیک خود، از جمله فدایی سرفراز خلق و شاعر انقلابی میهن ما، رفیق سعید سلطانپور، را در مبارزه علیه نظام ولایی از دست داد. در تکاپوی دهههای مبارزه علیه استبداد، گذر خود حمزه نیز به زندانهای سیاسی دو حکومت مستبد شاه و شیخ افتاد.
پس از انشعابهای افسوسبار در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، رفیق حمزهٔ فراهتی به مبارزهٔ خود در چارچوب سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ادامه داد و به دنبال سرکوب سازمان، به مهاجرت اجباری تن داد. در مهاجرت نیز رفیق هم چنان به فعالیت خود در صفوف سازمان ما ادامه داد و پس از آن نیز که از فعالیت تشکیلاتی در سازمان کناره گرفت، تا به پایان عمر یار وفادار سازمان و جنبش ما باقی ماند.
حمزهٔ فراهتی در زمرهٔ آن جانهایی بود که با وقف هستی خود در راه بهروزی مردم ایران، به جنبش ما و به سازمان ما موجودیت بخشیدند، جانهایی که به یمن خدمات ارزندهٔ خود، ره به تاریخ مبارزات آزادیخواهانه و عدالتپژوهانهٔ مردم این سرزمین بردهاند.
و اینک که ما نیز در سوگ عمیق از دست دادن رفیق خود، دکتر حمزهٔ فراهتی نشستهایم، اینک که دیگر حمزهٔ عزیز، در میان ما نیست و ما را در سفری بیبازگشت ترک کرده است، از نام او و از مبارزات او یاد میکنیم و همواره حمزهٔ فراهتی را بزرگ خواهیم داشت.
و ما با غم فقدان رفیق حمزهٔ عزیز در جان، درگذشت او را به رفیق عزیز سارا جوشنی، به فرزندان او، بهزاد ارمغانی، بهروزهٔ فراهتی و مهناز فراهتی، به رفیق عزیز رضا جوشنی، به همهٔ خانوادهٔ فراهتی و جوشنی و به دوستان، رفقا و یاران بیشمار رفیق حمزهٔ عزیز تسلیت میگوییم و در این روزهای سخت، در کنار آنانایم.
نام و یاد رفیق حمزهٔ فراهتی بلند و مانا!
دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
پنجشنبه، ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ (۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۱ میلادی)
افزودن نظر جدید
دیدگاهها
لندنى replied on لینک ثابت
حمزه عزيز، شكيب بردبار، از ان سالها و سالهاى ديگر، اسرار مگو را با گفتنت روشنى بخشيدى. درود بر شهامت تو اى لطيف روح و جاودانه همره ما...بدون انكه هرگز دبده باشت دوستت دارم رفيق صادق مان.. يادت جاودان فدايى كهنسا تر از سياهكل.
لندنى replied on لینک ثابت
غزل رفیق
ای سحر شبانه ام، آتش جاودانه ام
ای گل سرخ خانه ام
شور من و شرار من
زخمه ی ماندگار من
□
چشم تو خنده ی سحر
دست توسنگری مرا
در شب سرد کارگر
ای زسحر نشانه ام
نیل ستاره بارمن
زخمه ی ماندگار من
□
ای تب تند هستی ام ، نبض بلند وپستی ام
گرچه به خون شکستی ام ، گرچه به شعله پستی ام
با تو وبی تومن توام ، چنگی وچنگ ، هر دوام
تاب وتب کرانه ام
موج کران گذار من
زخمه ی ماندگار من
□
سیلی زنگدار تو ، جوهر جاودانه شد
خشم هراسبار تو ، جذبه ی بیکرانه شد
ای غم جاودانه ام
شادی بیکرانه ام
شورش من ، قرار من
زخمه ی ماندگار من
□
با تب وخون خنده ات ، شب آفتاب می شود
دره ی برف و بام یخ ، می تپد ، آب می شود
می تپد آبرنگ خون ، رود شراب می شود
ای غزل روانه ام
ای تپش ترانه ام
نغمه ی روزگار من
زخمه ی ماندگار من
□
با تو براه می زنم ، تا همه باغ خون شوم
لاله ی واژگون شوی ، لاله واژگون شوم
ای گل سرخ سازمان
چشمه وآبشار من
لاله ورود بار من، دره وکوهسار من
غلغل ارغوان توئی
آتش نغمه خوان توئی
بلبل آشیان خون
در شب خونچکان توئی
آ …ی منم
خونگل واژگون توئی
وا…ی منم
پر پر تند خون توئی
خنده ی اشکبار من
هق هق بیقرار من
حادثه ی زمانه ام
برق خزانبهار من
زخمه ی ماندگار من