یاد وخاطرای ازصبا بیژنزاده
در سالهای اخیر که همه چیز را میشود در اینترنت رصد کرد، عکس و نام صبا بیژنزاده(1) مرا بیاختیار به 38 سال پیش میبرد و خاطرهای حزنانگیز در ذهنم مرور میشود؛ اولین قرار من و صبا، اگر اشتباه نکنم، تابستان 1355 بود.
در سالهای اخیر که همه چیز را میشود در اینترنت رصد کرد، عکس و نام صبا بیژنزاده(1) مرا بیاختیار به 38 سال پیش میبرد و خاطرهای حزنانگیز در ذهنم مرور میشود؛ اولین قرار من و صبا، اگر اشتباه نکنم، تابستان 1355 بود.
گفتگوی سایت رسانه با کیانوش توکلی، مؤسس و مسئول سایت ایران گلوبال
در این فایل صوتی نگاهی دارم به جزئیاتی از «آسیب شناسی تشکیلات مخفی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)» که اخیرا منتشر شده است . آنچه در اين گفتار میاید، دز باره چگونگی لو رفتن تشکیلات مخفی (موازی)؛ دلایل سیاسی، روانی و فنی ضربات 65، مکثی در ارتباط با تصمیماتات تشکیلاتی پلنوم 65 و مسئولیت هئیت سیاسی در این ارتباط.
در این فایل صوتی نگاهی دارم به «آسیب شناسی تشکیلات مخفی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)» که اخیرا منتشر شده است . آنچه در اين گفتار میاید، نکاتی از تاريخ شبکه مخفی فدائيان اکثريت در مقایسه با ضرباتی که برسر شبکه مخفی دیگر سازمانهای انقلابی آن دوران آمده بود، گرچه وقايع سياسی سال های گذشته و مصلحت انديشیهای سياسی و امنيتی موجب شد که بخشهای مهمی از تاريخ سازمانهای انقلابی در هالهای از ابهام و عدم شفافيت باقی بمانند. در سال 2005 هم نوشته ای در این باره انتشار دادم تحت عنوان علل ضربات سال 1365 سازمان فدائيان خلق ايران (اكثريت)
سازماندهی بگونهای بود که بطور مثال اگر من و يا يکی از مسئولين دستگير میشديم و در زير شکنجه همه اطلاعات گرفته میشد، باز هم اين موجب دستگيری گسترده نمیشد. در واقع يك سيستم پيچيده عدم تمرکز اطلاعاتی را در تشکيلات مخفی پيش برديم. يک نوع فرهنگ ضداطلاعاتی را ايجاد کرديم و اگر کسی بدنبال اطلاعات اضافی بود خودبخود مورد شک ديگران واقع میشد، حتی اگراين شخص مسئول تشکيلات میبود، بدينگونه بود که در تهاجم گسترده سال 65 بخش ما سالم ماند و کسی دستگير نشد. چرا که آموزش کار مخفی را همزمان با تغيير سازماندهی پيش برده بوديم.
در عصر مجازی و اطلاعات ديگر استبداد و خفقان هر گز نه در ايران و نه در هيج کجای جهان مستولی نخواهد شد، شرايط به قبل از سال ٥٧ برنخواهد گشت، چه سلطنت بر گردد ويا چه همين جمهوری اسلامی ادامه يابد.
آینده نگری و یا جهانی شدن هنوز به سیاست متحول نشده است یعنی همه آنهایی که به گلوبالیسم بعنوان یک استراتزی باورمندند نه تنها درعرصه سیاست ایران مواضع مشترکی ندارند بلکه مخالفین و موافقین جهانی شدن در جامعه سیاسی ایران در داخل و خارج از حکومت ایران حضور دارند
دولت خاتمی در فضای نئولیبرالیسم مشاورین اش تنفس می کند و در راستای جهانی شدن حرکت کرده است ،اما اصطلاح طلبان حکومتی زمانی که مجلس را در اختیار داشتند، درک درستی از مقوله جهانی شدن نداشتند و در فضای صنعتی کردن ایران مشغول تصویب لوایحی بودند. آنان پس از آن که از قدرت کنار گذاشته شدند بتدریج با این مقوله آشنا می شوند و بخش بزرگی از اصلاح طلبان با همان پارادایم گذشته به صحنه سیاسی ایران می نگرند
در صورت تغيير نهاد رهبري به مديريت اجرايي که موجب رهايي نخبگان و کادرهاي سياسي از خرده کاري هاي بي پايان تشکيلاتي خواهد شد، "رهبران" از طريق سمينارهاي اينترنتي نظرات خود را طرح مي کنند. البته اموزش و تاثير گذاري سياسي در دمکراسي مستقيم دو طرفه خواهد بود و ابزار ديجيتالي ما را به دمکراسي ديجيتالي و نفي دمکراسي نمايندگي و اتوريته رهبري ياري خواهد کرد.