امروز در آخرین لحظه تاریخی - نقد گذشته ای- پشت سر گذاشتن این وضعیت هستیم. پل گذار تخلیه غرب از" شرق شناسی"، و استهلاك عرب از اسلام شناسی. ما بالاخره در مرحله نهایی رهایی هستیم - از شاه خدا و پدر تا شاه سلطان مطلقه، از سلطان روشنگر تا ضرورت استقرار نظام رهبری، برنامه ریزی، و مدیریت كه اجبارا اجتماعی است
نه اسلام و اسلامگرایی، برخلاف تصورات برخی، "خرسی در خزینه" ایران بوده است و نه "استیلای" عربها از یكسو، و نه اصولاً "سلطنت" پهلوی سلطنت بوده است و نه "سلطنت مطلقه" غرب اروپا یا "دسپوت روشنگر" شرق اروپا از سوی دیگر
دو اتفاق بزرگ در صحنه نقد گذشته ایران، یعنی تولید تاریخ، پیش آمده است كه هم نشانه پختگی اند، و هم گویای ضرورت تحول بنیادی آن. یكی چیزی است كه با عنوان "سند چشم انداز" شناخته شده است، و دیگری "سند گذار به جامعه مدرن و توسعه یافته"