بس اختر تابان...به بهانه ی یادروز تولد سهراب اعرابی
درظلمت شب ندایی آمد به خروش.
سهراب سخن سرود با بانگ سروش.
صد گل بشکفت درتمنای بهار.
افسر به ره، فسونگر زهدفروش.
درظلمت شب ندایی آمد به خروش.
سهراب سخن سرود با بانگ سروش.
صد گل بشکفت درتمنای بهار.
افسر به ره، فسونگر زهدفروش.
هان گردزاد دخت تهمتن!
هان ای سترگ مادرمیهن!
هان خواهرخجسته ی سهراب
هان مهرزای مهرپراکن!
هان طرفه زای مادربیژن!
برای مادر عالمتاج کلانتری (جزنی)
گرد آفرید،
زاده ی گستهم! (1)
ای دخت مام میهن!
این بار، درنبرد انیران
با تو چه رفت که برتن
آن رزم جامه دریدی؟
رفیق راستگو، بدان!
نخفته ای تو در نشیب خاک، بی سخن
هزارها هزار،
نگفته ی نهفته بر لبان توست.
گه به چنگ و گهی به دندانا
مردم کشورما و همه کشورهای دیگر جهان، به ویژه آمریکا و متحدانش، هرگز خواهان جنگ نبوده اند و نیستند و نمی خواهند دولت های منتصب برآن ها یا منتخب آن ها، به نامشان و به کام ثروتمندان و خودکامگان، جان و مالشان را درمیان شعله های خروشان آتش جنگ بسوزانند
آنک بهار
درچارسوی این کره ی خاک
فریاد می کشد.
و ان شاخه های خشک زمستانی
از خواب دير باز
بیدار می شوند
شرمت اگر كه نیست
كابوس كیفر كردەهایت
اكنون هم
مگر به بیم نمی آشوبد
خوابت را؟
كشورما از پیشینه ی دیرنده ی اندیشگی و مبارزاتی و منابع طبیعی سرشارلازم برای انجام این چنین حركت بزرگ و تاریخ ساز برخوردار است و اگر همه ی این خاصه اندیشی ها و خاصه خرجی ها نباشد و " غم نان اگر بگذارد" سر انجام این راه ناگزیر را تواند پیمود.
به زندانیان جان بركف
رو كرده به اعتصاب غذا
مبادا جسم و جانتان را گزندی
بویه تان گرهست پیروزی در این میدان !
شكیبایی است یاران راهتان تا روز پیروزی
زپشت این شب دیرنده آید روز نوروزی
هان! تیغ دركفان نگهبان كاخهای زرین
گوش فرادارید!
صدای جرنگیدن زنجیر بردگان می آید
یك دم گوش فرا دارید!
برای هالە سحابی، آن اخترشب افروز
در منتهای این شبا هنگام تاریک
مارا چه باید کرد با این درد جانکاه درون سوز
ای باتو صدهادرد و اندوه ازتباهیهای دوران
ای با توصدها اخترشب تاب در این کوره ره
اين گزيده و بسياری ديگر از بخشهای ويراست دوم منشور، همچنان برنكته ی اساسی تناقض ميان اصلهای مربوط به شا ن ولايت فقيه درمقابل آزاديهای مدنی چشم بربسته است. سرانجام، تدوين كنندگان محترم اين منشورلازم است به صراحت براين نكته تاكيد كنند كه: درقانون اساسی جمهوری اسلامی ايران فصل الخطاب ولی فقيه است يا آرای جمهورمردم؟
اگر به بوستان مهر شب وزید
سحرگهان در این سپندگان
به گرمی دلان این تبار عاشقان
امید زندگی كنون،
سرود رودبار واژه های صبح بر زبان ماست
مردم سالاری سوسیالیستی تا آنجا معتبرمی ماند كه علاوه برحقوق دمكراتیك آزادی های مردمی را نیز منظورنظرداشته باشد؛ و دمكراسی سرمایه سالارانه تا آنجا به مفهوم واقعی دمكراسی نزدیك می شود كه حقوق دمكراتیك مردم و مفهوم انسانی عدالت اجتماعی را برای همه ی مردم كشورتامین كند.
بنگر! بسا خورشید بارانا كه می بینی
بس خیره پنداری كه یلدا تا ابد ماند
دیری است سرخی ِ سحر ازاوج ِ شهر ِ بند می تابد.
یا ازخیابانها و میدانهای این سامان،
به بهانه كوشش آن برای دستیابی به سلاح هسته ای و تاثیر این تحریمها درسرنوشت مردم ایران
درهرگونه تحریم اقتصادی كشورهای گروه 5+1 كه بی تردید در اقدام متحدان جهانی و منطقه ای آنها نیز تاثیرقاطع خواهد داشت، بجزتحریمهای نامرتبط با زندگی واقعی مردم، به شرح نمونه های پیشگفته دراین مقاله، به طور مستقیم و غیرمستقیم در دشوارترشدن شرایط زندگی ایرانیان پیش از هر چیز تاثیرگذار خواهد بود و زیان آن پیش از این كه به دولت ایران برسد متوجه مردم ایران خواهد بود كه هم اكنون نیزبا دشواریهای ویژه زندگی در این كشور ثروتمند در مقیاس جهانی رو درروی اند.
درگرامی داشت خاطره زنده یاد جعفركوش آبادی، شاعر معاصر ایران
این چكاوكان منادی بهار، شورعشق و
راه و راه و راه
تا به سوی جنگل همیشه سبز آرزو
تا به سوی نورو نور و نور
درطلوع روشن پگاه
تا به سوی شهر زندگانی اند
زبان ام را بسته اند
وچشمان ام را،
گوش هايم
ودستان ام را
تيره شبان سحر شود
بي تو خزان ما كجا، اي همه جان، به سرشود؟
جان و جهان ماتويي، جان تو كي هدر شود؟
با تونسيم نوبهار، با توخروش رودبا ر
بي تو خزان ما كجا، اي همه جان، به سرشود؟
آن چه می تواندسرنوشت كشورمان را به سود مردم آن و به زیان نیروهای خودكا مه وتمامت خواه جناح حاكم رقم زند، اتحاد فراگیرهمه ی اقشارمردم و نمایندگان سیاسی آنها، درراستای دستیابی به هدف عاجل تامین دمكراسی مشاركتی برای همه ی مردم ایران است.