کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟
گمان میکنم که یک انتقاد" اریک اُولین رایت" به چپها در جهان در چهل سال گذشته، شامل چپ در ایران هم میشود که بیشتر «ضد» و منتقد پدیدههای منفی و ناعادلانه بوده تا این که چشمانداز ترسیم و راهحلهای عملی برای مشکلات روزمره، ارائه کند. سادهانگاری است اگر تصور کنیم که استفاده از شعارهای انتزاعی مانند «مبارزه علیه نولیبرالیسم» و یا «مبارزه برای دموکراسی»، قدرت بسیج عاطفی لازم برای ایجاد انگیزه در انبوه انسانها برای اقدام به فعالیت اجتماعی را دارد. آنهایی که چنین شعارهای کلی میدهند، با این که مردم در واقعیت زندگی با چه مشکلاتی درگیر هستند کاری ندارند. مشغلهی آنها این است که مردم چگونه باید (بر اساس تئوریهای آنان) رفتار کنند و بیندیشند. لذا همّ و غم آنها، بیشتر این بوده که به مردم «حالی کنند» که مسألهی آنان «در واقع» چه هست و به آنها رهنمود بدهند که چه کارهایی را برای حل آن «مشکلات واقعی»شان باید انجام دهند، به جای آنکه به دنبال راهحلهای معین، شدنی و ممکن برای مشکلات روزمرهی زندگی آدمها باشند.