در دنیای امروز و در جوامع پیشرفته و مترقی، آزادی عقیده و بیان، آزادی قلم و رسانه، آزادی تشکیل احزاب و جمعیت ها، آزادی اجتماعات و تظاهرات، آزادی انتخابات و گزینش سکانداران امور جامعه، آزادی انتخاب شغل و حرفه، آزادی انتخاب محل سکونت، همگی از اولیه ترین آزادی ها برای همه شهروندان و انسان ها شناخته می شوند. پر واضح است که در تمام اینگونه جوامع، آزادی انتخاب پوشش روی سر، برای بانوان نیز از اولیه ترین آزادی های انسانی آنان محسوب می گردد. اما هزاران دریغ و افسوس، در وطن ما که از کهن ترین تمدن های روی زمین و از پایه گذاران تمدن بشری می باشد، هنوز این آزادی ها تحقق نیافته و تلاش ایرانیان در بیش از یک قرن گذشته برای کسب این آزادی ها به نتیجه مطلوب و استواری نرسیده است.
در مورد حجاب یا پوشاندن موی سر برای بانوان، در زمانی به سلیقه و تصمیم و دستور یک شخص خودکامه، چادر را با زور از سر زنان کشیدند و آنان را مجبور کردند که حتما باید بدون حجاب، ازمنزل خارج شوند. نتیجه آن شد که بسیاری از زنانی که به حجاب عقیده داشتند، برای مدت ها در خانه ها محبوس شدند و امکان بیرون آمدن از خانه را نداشتند. بسیاری از مردان نیز به این فرمان و اجبار معترض بودند و به فرمانده آن لعن و نفرین می کردند. پس از شهریور۱۳۲۰ و سقوط رضا شاه، آن فرمان بی حجابی اجباری نیز ساقط شد و بانوان گرامی ایران دارای این اختیار شدند که به میل و اراده خود با پوشش یا بدون پوشش روی سر در جامعه حضور یابند. تا مدت ها صحنه ی انسانی و درست حرکت بانوان بدون حجاب در کنار بانوان با حجاب و دوشادوش یکدیگر در جامعه ایران دیده می شد که نشان دهنده رعایت حق انتخاب بانوان در این مورد بود. اما پس از انقلاب بهمن ۵۷ که گروهی با عقاید ایدئولوژیک خاص خود بر اریکه قدرت تکیه زدند و برعکس آن فرمان بی حجابی، زنان این سرزمین را ناگزیر کردندکه حتما باید با پوشش روی سر در جامعه حضور یابند. اعتراضات بانوان فرهیخته ما در جو هیجانی انقلاب و در سایه زور مداری اقتدارگرایان و با شعار «یا روسری یا تو سری» آنان، به جایی نرسید و بانوان با اکراه و اجبار ناچار به بر سر کردن روسری شدند. اما کارگزاران حکومت، همچنان بالا تر بودن روسری زنان را مهم ترین مسئله سیاسی و اجتماعی خود و کشور تلقی کرده و با ایجاد گشت به اصطلاح ارشاد، مزاحمت و آزار بانوان را وجهه همت خود قرار دادند. در اواخر شهریور ۱۴۰۱ گشت ارشاد در تهران خانم مهسا امینی، دختر ۲۲ ساله را به بهانه نامناسب بودن حجاب بازداشت کرد. اما سرانجام، این دختر جوان در تاریخ۲۵ شهریور در زندان گشت ارشاد کشته شد. این حادثه دلخراش موج فزاینده ای از اعتراضات مردمی به ویژه از طرف جوانان و بانوان را در سراسر ایران، برانگیخت. در این تظاهرات ملی گسترده، در کنار شعارهای مختلف غالبا شعار«زن زندگی آزادی» شنیده می شد. این شعار حاکی از خواستن حفظ کرامت زن و برابری حقوق او با مرد و درخواست یک زندگی متعارف و معمولی وبدون دغدغه و برقراری آزادی بود. زیرا که آزادی است که سرمنشاء استقرار حاکمیت ملی و مردم سالاری بوده و رفاه وسعادت جامعه را فراهم می نماید.
قیام اعتراضی ملت ایران، ماه ها ادامه یافت. در جریان این اعتراضات خیابانی صدها نفر کشته شده و هزاران نفر مصدوم و مجروح گردیدند. عده زیادی به علت اصابت گلوله های ساچمه ای به صورتشان، چشم و بینایی خود را از دست دادند. ده ها هزار نفر نیز بازداشت گردیده و به زندان ها روانه شدند. تعدادی از بازداشت شدگان بدون رعایت موازین قضایی وبدون محاکمه عادلانه و با اتهامات واهی و فقط به منظور ایجاد جو وحشت و ارعاب در جامعه ، به اعدام محکوم شده و به طناب دار سپرده شدند.
امروز که بیش از ۸ ماه از شروع قیام ملی ایرانیان سپری شده، علیرغم تمام تهدیدات و تمهیدات حکومت، بانوان ایران توانسته اند التزام به داشتن حجاب اجباری را پشت سر بگذارند. امروز شاهدیم که در سراسر کشور بسیاری از بانوان بدون پوشش روی سر در جامعه حضور پیدا می کنند. آنان با گردنی بر افراشته و نشان دادن غروری آشکار حاکی از ایستادگی در برابر زور و اجبار و کسب اولیه ترین حق انسانی خود در خیابان ها تردد می کنند. آنان با این حرکت ، نشان می دهند که برای حفظ این آزادی اجتماعی خود از هیچ تهدیدی نمی هراسند. در سوی دیگر حکومت بریده از مردم را می بینیم که جز تن دادن به خواست معقول و منطقی مردم به پا خاسته راهی ندارد. واضح است که اعتراضات ملت ایران به عملکرد حکومت جمهوری اسلامی محدود به حجاب اجباری نیست بلکه آزادی های اساسی و استقلال سیاسی و رفع تنگناهای اقتصادی و معیشتی و بحران های محیط زیستی مورد مطالبه جدی اکثریت قاطع مردم ایران است.
۲۵ شهریور۱۴۰۱ یک نقطه عطف در تاریخ سیاسی اجتماعی ملت ایران است. بازگشت جامعه ایران به شرایط قبل از آن دیگر ممکن نخواهد بود.
برگرفته از نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۱۹ مورخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۲
1 Comment
پاینده باد ایران
حکم اعدام و حجاب اجباری باید ملغی گردند .
ایران باید که بتواند انسانیت و بلوغ فرهنگی و اجتماعی خود را به شایسته ترین شکل ممکن به منصب قانون بنشاند .
فرزندانش بسیاری از مدیران که در خارج از ایران بی حجاب میگردند پیامی روشن برای والدین خود دارند شما ما را مجبور به ترک میهن نمودید
و آنگاه که مبینیم براساس گزارش گاردین رییس کمیته حجاب ایران از مسیولین اداره مهاجرت و پناهندگی انکلیس نیز میباشد این سوال را والدین و تاریخ خواهند پرسید :
آیا حجاب را ساخته اید تا ایرانیان را به تابعیت بیگانگان بکشانید ؟
میلیونها مهاجر نابغه جوان و با تحصیلات عالیه ای که پول و زحمت خانواده و امکانات میهن به انان را پروریده است اکنون به حکم سردمداران بیگانه پرست ایران باید که به خدمت و تابعیت جنایتکارانی بروند که سرشار از نفرت و نژادپرستی بر علیه ایران میباشند .
آیا خامنه ای و باندش در حال فراردادن میلیونی ایرانیان و به خدمت و تابعیت بیگانگان کشانیدن آنانند خود بخشی از صهیونیسم جهانی نیستند و سرزمین ایران را به پادگان سربازگیری امپریالیستها و صهیونیستها بدل ننموده اند ؟
امپریالیسم فقط سرباز نیست مجتهدینی هستند که از توبره صهیونیسم جهانی نشخوار میکنند و ایران و ایرانیان را به تابعیت رسمی همه دشمنان ایران دراورده اند .
مدیران حجاب هر کس که باشند مزدور امپریالیسم و صهیونیسم جهانی اند و همه هدفشان فراردادن نسل حاضر و آینده ایران به دامان امپریالیسم و پر کردن صفوف انان بر علیه سرزمینمان ایران میباشد .
تداوم گسترش پدیده استعماری حجاب تنها به طغیان یکپارچه مردم بر علیه استعمار انگلیس و اخوندهای انگلیسی طرفدار حجاب منجر خواهد گردید .
موضوع حجاب نقطه ضعف بزرگ حکومت است چرا که جتی نوه های خمینی در خارج از آن بی بهره اند و به آن بی اعتقادند .
این تناقضات غیرشرافتمندانه که دامان خود خمینی و خانواده او و بسیاری از مدیران را نیز دربرگرفته تنها یک شکست اخلاقی (دروغین) خانوادگی نیست بلکه ملتی خواهان نابودی لجنزار حجاب غیرقانونی و غیراسلامی اخوندهای دوتابعیتی و صهیونیست ایرانی میباشند .
حکم اعدام و حجاب ضداسلامی و انسانی باید که به صاحبان صهیونیست آن در اسراییل برگردانده شود و زندگی بدون سلطه صهیونیسم به میلیونها خانواده ایرانی باز گردد .
بی حجابی به تنهایی عامل فرار و تابعیت میلیونها ایرانی غیر سیاسی شده که به مرور زمان نه تنها سیاسی میشوند بلکه به نیت دل اخوندها تابعه ارباب اخوندها میشوند و در همان جبهه برعلیه سرزمینی که انان را از لباس پوشیدن آزادانه منع کرده خواهند جنگید و آن را میهن پرستی نیز خواهند نامید !!!!!!!🥵
لغو حجاب مقدمات بازگشت میلیونها ایرانی تحصیلکرده متخصص و مالدار را به ایران مهیا خواهد نمود و جریان مهاجرت کاملا برعکس و به نفع مردم و سرزمین ایران منجر خواهد شد .
تنها جاسوسان شناخته شده انگلیس در ایران خواهان استمرار ایین اهریمنی و ضدانسانی حجاب هستند که در هیچیک از آیه های قرآن اساسا وجود ندارد و از اضافات تکمیلی صهیونیسم جهانیست که دولت ایران در اوج میهن فروشی و بیگانه پرستی بدان مشغول است.
حجاب ریشه در صهیونیستهای ارتدوکس اسراییلی دارد که آن را توسط اخوندهای جهود و جاسوس بر ایران تحمیل کرده اند تا ایرانیان را فراری داده و انان را به تابعیت و نوکری خود و اربابان خود دراورند .
مبارزه با حجاب تنها مبارزه با مقامات اسراییلی حکومت ایران نیست بلکه به ریشه های صهیونیسم اسراییل مستقیما حمله میبرد .
اگر خود خامنه ای از حجاب حمایت نماید به معنای جاسوس و صهیونیست بودن شخص خود اوست و هیچ بهانه مذهبی علمی سیاسی و اجتماعی و حقوقی و حقیقی برای رد این جرم وجود ندارد .
حجاب یک پدیده صهیونیستی است و عاملان ان در ایران به جز صهیونیست هیچ چیز دیگر نیستند .