مقدمە
با روی کارآمدن ترامپ بعنوان یک رئیس جمهور تندرو و متعهد بە تفکرات راست افراطی کە ریشە در گرایشهای ناسیونالیستی او دارد، و شروع تهدیدهای او علیە جمهوری اسلامی و تمایل بەظاهر جدی او برای اقدامات عملی، بویژە در زمینە نظامی علیە ایران، اصلاح طلبان، از جملە محمد خاتمی، موقعیت را مناسب یافتند تا دوبارە بحث آشتی ملی را مطرح کنند. بحثی کە عمدتاً ناظر بر تفاهم میان جناحهای سیاسی در حاکمیت و پیرامون آن است. اصلاح طلبان با تشخیص دادن خطراتی کە متوجە ایران اند و با توجە بە توانائیهای نظامی، مالی و اقتصادی طرف مقابل، ظرفیت مقابلە با این وضعیت را در تفاهم ملی و جذب اقشار، جناحها و نیروهای متنوع بە بافت ساختار قدرت و سیاست در ایران دیدند، تا از این طریق بتوان با خطرات احتمالی بە مقابلە برخاست.
واکنش بە طرح ایدە آشتی ملی
چنان کە انتظار می رفت طرح این ایدە بشیوە عمومی یا با واکنش نفی قدرتمند از طرف جناحهای راست کشور، حال از هر طیف آن، روبرو شد یا در بهترین حالت با برخورد سرد آنان. آنان نە تنها موافق موقعیت طرح این ایدە نیستند (موقعیتی کە اصلاح طلبان ترسیم می کنند)، بلکە حتی با خود ایدە هم مخالفند، و مخالفتشان اساساً ریشە در دیدگاە انحصارگرانە و ایدئولوژیک آنان دارد کە اساساً تنها خود را وارث واقعی انقلاب و مالک قدرت سیاسی در ایران می دانند. فراتر از این، افرادی از این دست با طرح جنبش سبز و اعتراضات سال ٨٨، کماکان بر ایدە خیانت اصلاح طلبان (و در بهترین حالت اشتباە آنان)، پای می فشارند و اصلاح طلبان را نیروئی ناساز با کل ساختار حاکمیت ارزیابی می کنند. در واقع آنان موقعیت را مناسب یافتەاند تا یک بار دیگر با طرح اعتراضات سال ٨٨، اصلاح طلبان را تحت فشار قرار دهند تا بلکە از مواضع خود کوتاە بیایند و آنچە را کە تا حالا از اصلاح طلبان بعنوان امتیاز کسب نکردەاند، سرانجام کسب کنند. چنان کە از جملە ‘ناصر ایمانی’ فعال اصولگرا گفتە، اصلاح طلبان یک عذرخواهی بە نظام بدهکارند.
تا جائی کە بە بیت رهبری برمی گردد، باید گفت کە شخص خامنەای در این مورد سکوت کردەاست. شدیدترین اعتراض از طرف رئیس قوە قضائیە مطرح شدە است. در میان اصولگرایان میانەرو هم (کە بخشی از اصولگرایان دوست دارند آنان را اصلاح طلب میانەرو بنامند)، اگرچە تمایل عمومی اساساً بر این مبنا (یعنی تفاهم ملی) قرار دارد و آنان از همان ابتدا همیاری و پذیرش متقابل جناحها را دنبال کردەاند، اما مشخصا در این مورد سکوت شده است. شخص روحانی هم برای ندادن بهانە بە دست جناحهای تندرو کشور، و تخریب موقعیت خود پیش بیت رهبری فکر “آشتی ملی” به محوریت ولایت را پیش کشید.
در میان اصلاح طلبان هم البتە این طرح با واکنش مثبت و گستردەای روبرو شد. اگرچە در میان همین طیف هم بطورکلی دو نوع واکنش را شاهد بودیم: واکنشی کە هدف این طرح را پذیرش متقابل دو جناح اصلی کشور، یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان، ارزیابی می کرد، و واکنشی کە از این مرز فراتر می رفت و آن را بە نوعی بە همە گرایشها و تمایلات سیاسی تسری می داد، کە نمونە های آن مصطفی تاجزادە و غلامرضا ظریفیان بودند.
ارزیابی ایدە آشتی ملی
تا آنجائی کە بە ایدە آشتی ملی و طرح آن در لحظە کنونی و حتی فراتر از لحظە کنونی برمی گردد، باید بخودی خود آن را مثبت ارزیابی کرد. واقعیت این است ایدە ‘آشتی ملی’ بخودی خود گفتمانی است انحصارشکنانە کە نگاە ایدئولوژیک و ضد دمکراتیک راست افراطی و اصولگرایان را بە چالش جدی می کشد، حتی اگر این ایدە در بدترین حالت تنها ناظر باشد بر پذیرش متقابل دو جناح اصلی در کشور و قانونمند کردن مناسبات میان آنان. شکستن انحصار قدرت اصولگرایان، بیت رهبری، تندروها و نظامیان در کشور، قدمی است در راە تلطیف وضعیت سیاسی کشور.
اما واقعیت این است کە ایدە آشتی ملی، اگر بر کلمە ‘ملی’ مکث داشتە باشیم، بسیار فراتر از مرزهای میان جناحهای سیاسی درون و پیرامون حاکمیت است. ملی، ناظر بر حضور همە آن اندیشەها، ایدئولوژی ها و گرایشهای سیاسی است کە در درون یک ملت یا کشور وجود دارند و بطور طبیعی بر اثر تنوع عقاید و منافع در درون یک جامعە پدید می آیند. از این منظر آشتی ملی عبارت است از آشتی یا تفاهم همە گرایشها بر بستر قواعد یک بازی مشترک کە امکان حضور همە را فراهم کردە و تداوم آن را در بلندمدت تأمین و تضمین کند. مصطفی تاجزادە به درستی می گوید کە “هرچند رئیس دولت اصلاحات و فعالان سیاسی اصلاحطلب طرح ‘آشتی ملی’ را مطرح کردهاند، اما هدف این طرح بازگشت اصلاحطلبان به قدرت و چانهزنی آنها با نهادهای مسئول نیست. اصلاحطلبان با طرح آشتی ملی در فکر استفاده از تمام ظرفیتهای کارشناسی در کشور برای رسیدن به راهی در راستای عبور از مشکلات اند.” یا غلامرضا ظریفیان فعال اصلاح طلب می نویسد کە “انقلاب ایران انقلابی اخلاقی بود که دیگران را به رسمیت میشناخت و برای آنها احترام قائل بود. درآن زمان ملیها، مذهبیها و مارکسیستها باوجود تمام اختلافنظر و عقیده در کنار یکدیگر حضور داشتند و یکدیگر را به رسمیت شناخته بودند.”
در واقع هم مصطفی تاجزادە و هم ظریفیان بە یک موضوع بسیار جدی اشارە می کنند کە بنیاد و اساس ایدە آشتی ملی است.
اما آیا با حضور یک نظام تئوکراتیک، مذهبی و اساساً انحصارگرا کە دین و البتە روایت خاصی از آن را بنیان ساختار دولتی قرار دادە است، می توان بە ایدە آشتی ملی، آنگاە کە بنیانهای پرنسیپ گونە آن مطرح اند، در عمل دست یافت؟
جواب این سئوال بوضوح منفی است. زیرا کە تنها در یک دولت سکولار، دمکراتیک و غیر مذهبی کە در آن هیچ دینی بنیان ساختار قدرت سیاسی قرار نگرفتە و همە گرایشها، ایدئولوژی ها و تفکرات سیاسی امکان خودسازماندهی، بروز و دستیابی بە قدرت سیاسی را دارند، می توان عملا از آشتی ملی گفت. پس اولین قدم برای عملی کردن این ایدە، نفی دولت تئوکراتیک و مذهبی است.
سخن پایانی
نهایتاً اگر بخواهیم بطور مشخص تری با طرح این ایدە در شرایط کنونی برخورد کنیم، باید گفت کە اگر این ایدە بتواند بە حضور اصلاح طلبان در کشور، بنیان ایدئولوژیکی و سیاسی بدهد (بنیانی کە راست افراطی، بیت رهبری و اصولگرایان سنتی با آن مخالف اند و از پذیرش آن ابا می کنند)، و اگر بتواند بە شکستن گفتمان انحصارگرایان کمک کند و همە مذهبیون انحصارگرای سیاسی را بە این مسیر براند کە گرایش آنان هم بمانند همە گرایشهای دیگر، یک گرایش است و بس، و رقبا دارای امکان برابر با آن، باید طرح آن را هم در سطح گفتمانی و هم در سطح تأثیرات معین، بشیوە تاکتیکی مثبت ارزیابی کرد. بخشی از توان و پتانسیل شکستن سد انحصارگرائی مذهبی از درون خود مذهبی ها می گذرد، مذهبی های رفرمیستی کە بە اهمیت دنیای مدرن و پست مدرن پی بردەاند و می خواهند دین را در داخل این پارادایمها بازتعریف کنند و نە برعکس.
در این چارچوب اهمیت دارد که نیروهای تحولخواه جامعه ایده “آشتی ملی” و اهداف و نهایت آن را فراتر از حدود گفته شده درک و تعریف نکنند. می توان با قدری تسامح از زبان ظریفیان گفت کە “اگرجریانهای سیاسی با یکدیگر با هم مهربان نباشند و علایق و دیدگاههای مختلف را با حفظ همان شعارهای مهم آزادی، عدالت و معنویت به رسمیت نشناسند کشور دچار از هم گسیختگی و چندپارگی میشود.” داستان تاریخ مدرن ایران بویژە بعد از بە حاکمیت رسیدن جمهوری اسلامی، داستان گسیختگی و چندپارگی کشور و مردمانی ست کە در جستجوی هویت مدرن خود در پی پی افکندن طرحی دگرند.