پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۰

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۰

دلایل فراخوان «ث ژ ت» برای دادن رأی به برنامه «جبههٔ نوین مردمی»
«ث ژ ت» هرگز خود را در پناهگاه مخفی نکرده است و همواره حتی به قیمت تحمل ضربات شدید مواضع شجاعانه‌ای که لازم بوده را اتخاذ کرده است؛ به عنوان...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!
برای رهایی ایران از اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی، با رنج و اندوه خون ریخته‌شدهٔ جوانان در این چند دهه در جان، بر خلاف دور اول، در دور دوم انتخابات شرکت می‌کنم...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی
جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران

نگاه و استراتژی راست افراطی در حوزه سیاست خارجی و پیآمدهای آن

نگاه جريان راست افراطی به مسائل جامعه و حوزه های مختلف زندگی اجتماعی، نگاه نظامی ـ امنيتی و راهبرد آن کاربست "قهر" است. سياستهای خارجی جريان راست افراطی را نميتوان از سياستهای آن در داخل کشور منفک کرد. اين نگاه و راهبرد به عرصه سياست خارجی هم امتداد يافته است

با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، وضعیت جدیدی در مناسبات جمهوری اسلامی با جهان پدید آمده است. وضعیت متفاوت از دوره های قبل. 
محمد خاتمی در طی مسافرتش به آلمان و اطریش در دو ماه قبل اظهار داشت:” دیدگاهها و سیاستهای ایران در سطح کلان طراحی میشود و دولت مامور اجرای آنها است. بنابرین هیچ تغییری در سیاستهای کشور با روی کار آمدن دولت جدید ایجاد نشده است”. اما برخلاف نظر خاتمی، تمام فاکتها حکایت از آن دارد که سیاستهای کلان جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی تغییر کرده و سیاستهای جدیدی تدوین و پیش برده میشود که از سیاستهای دوره خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی متمایز است. 

مواضع هدفمند احمدی نژاد
در محافل سیاسی ابتدا تصور میشد که سخنان احمدی نژاد در مورد اسرائیل از سر بی تجربگی و خامی سیاسی و یا از روی احساسات شخصی است که بعدا توسط ولی فقیه تصحیح و از تکرار آن جلوگیری خواهد شد. اما تائید ضمنی خامنه ای و تکرار سخنان احمدی نژاد در مناسبتهای مختلف و بویژه در کنفرانس اسلامی نشان داد که مواضع او نه از روی احساسات شخصی، بلکه حساب شده و هدفمند بوده است و از یک سیاست مدون ناشی میشود. سیاستی که در مراکز مطالعاتی و نهادهای تدوین استراتژی بر پایه دیدگاههای جریان راست افراطی و نگرش او نسبت به جایگاه جمهوری اسلامی در منطقه و جهان طراحی شده و در بین گردانندگان جناح حاکم مورد بحث و بررسی قرار گرفته و سرانجام از زبان احمدی نژاد جاری میگردد. این مراکز در درون سپاه پاسداران، ارگانهای امنیتی و در شهرهای مذهبی جای گرفته اند که روی استراتژی های سیاسی مختلف در عرصه داخلی و خارجی کار میکنند. 
شناخت مشخصه ها و سیاستهای راست افراطی در عرصه سیاست خارجی با توجه به پیآمدهای فاجعه باری که برای کشور ما دارد، در شرایط کنونی از اهمیت زیادی برخوردار است. هنوز تمام مولفه های سیاست جریان راست افراطی در عرصه های بین المللی روشن نشده است و آگاهی بر آنها نیازمند زمان است، اما برخی مولفه های آن با توجه به شناختی که از این جریان وجود دارد و با در نظر گرفتن عملکرد آن در چند ماه گذشته، تا حدودی مشخص شده است. 

نگاه و استراتژی راست افراطی در حوزه سیاست خارجی

رویکرد ارزشی و ایدئولوژیک 
جمهوری اسلامی در دهه های اخیر ازنگاه ایدئولوژیک در سیاست خارجی تا حدودی فاصله گرفته بود. اما با روی کار آمدن جریان راست افراطی، بار دیگر رویکرد ارزشی و ایدولوژیک بر سیاست خارجی حاکم میشود. در دهه اول انقلاب مبنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی صدور انقلاب اسلامی، حمایت مادی و معنوی از جریانهای اسلامی در
کشورهای مسلمان و ستیز با غرب و شرق و بویژه با امریکا بود. در آن زمان تصور میشد جهان آبستن انقلاب اسلامی در کشورهای مسلمان است و جمهوری اسلامی باید نقش پیشتاز این انقلابات را بازی کند و به یاری جریانهای اسلامی بشتابد.
بهمین خاطر در آن دوره بیش از اینکه مناسبات با دولتها دردستورکار وزارت امور خارجه قرار گیرد، ارتباط با “نهضتهای اسلامی” مطرح میشد. در آنزمان این تصور وجود داشت که آینده منطقه دست “نهضتهای اسلامی” است. اما 
در طی ٢٧ سال گذشته نه تنها انقلاب اسلامی منطقه را فرا نگرفت، بلکه هیچ کشور دیگر پذیرای تجربه انقلاب اسلامی نگردید. دولت رفسنجانی و خاتمی که بعد از درگذشت خمینی سرکار آمدند برای برقراری مناسبات با دولتهای دیگر کوشیدند و عنصر تامین منافع ملی را وارد سیاست خارجی کردند. گرچه همچنان دشمنی با اسرائیل و امریکا، مخالفت با صلح خاورمیانه و کمک مادی و معنوی به جریانهای اسلامی(نظیر حماس) تداوم یافت و به عنصر پایدار سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل گردید که به منافع ملی کشور ما لطمات زیادی وارد آورد. 
اما با روی کارآمدن راست افراطی، مصالح ملی در جایگاه فرعی و حاشیه ای قرار میگیرد و رویکرد ارزشی و ایدئولوژیک جای اصلی را میگیرد. نگاه ایدئولوژیک راست افراطی مبتنی است: بر نابودی اسرائیل و دشمنی باغرب و فرهنگ غربی، محور قرار دادن دفاع از فلسطین، حمایت وسیع از جریانهای اسلامی، تلاش برای جلب نظر توده های مسلمان کشورهای مسلمان و اشاعه الگوی اسلامی.

تئوری توطئه
تئوری توطئه جایگاه بس بلندی در نظام اندیشگی راست افراطی دارد. آنها سیاست را در توطئه خلاصه میکنند. توطئه تلقی کردن امر سیاست و توطئه کردن علیه “غیرخودیها” مشخصه بارز این جریان است. روزنامه کیهان و حسین شریعتمداری سمبل چنین شیوه نگرش به سیاست است.
این نگاه در حوزه سیاست خارجی عملکردی به مراتب گسترده تر دارد. راست افراطی این تلقی را دارد که قدرتهای بیگانه مستمرا علیه جمهوری اسلامی توطئه می چینند و برنامه سرنگونی آن را تدارک می بیند. لذا جمهوری اسلامی باید با تمام قوا در مقابل دشمنان بایستد و توطئه آنها را خنثی کند. نگرش توطئه گران در طراحی سیاست خارجی جریان حاکم نقش موثر و بالائی دارد.

رویکرد دشمن تراشی 
دشمن تراشی یکی از رویکردهای ثابت جمهوری اسلامی در سیاست داخلی و خارجی است. دشمن تراشی با حیات جمهوری اسلامی در آمیخته است. جمهوری اسلامی از ابتدای حیاتش بر وجود دشمنان جمهوری اسلامی و توطئه های آن پای فشرده است. گردانندگان جمهوری اسلامی همواره ناتوانی خود را به حساب “توطئه های دشمنان قسم خورده خارجی و عوامل درونی آنها” گذاشته اند. خامنه ای در اکثر سخنرانی هایش از توطئه های دشمن علیه جموری اسلامی صحبت میکند.
در دوره هشت ساله اصلاحات رویکرد دشمن تراشی تضعیف شد و مناسبات دوستانه با کشورهای دیگر گشترش یافت و با کشورهائی نظیر عربستان سعودی که دیروز دشمن بحساب می آمدند، مناسبات دوستانه برقرار گردید. اما با روی کار آمدن احمدی نژاد، رویکرد دشمن تراشی در سیاست خارجی تقویت گردیده است. دشمن تراشی یکی از مشخصه های اصلی جریان راست افراطی است. 

نگاه نظامی ـ امنیتی و راهبرد “زور” در سیاست خارجی
نگاه جریان راست افراطی به مسائل جامعه و حوزه های مختلف زندگی اجتماعی، نگاه نظامی ـ امنیتی و راهبرد آن کاربست “قهر” است. سیاستهای خارجی جریان راست افراطی را نمیتوان از سیاستهای آن در داخل کشور منفک کرد.
این نگاه و راهبرد به عرصه سیاست خارجی هم امتداد یافته است. 
در نگاه این جریان نسبت به سیاست خارجی، رویکرد سیاسی ـ دیپلماتیک کم رنگ بوده و نگاه نظامی ـ امنیتی پررنگ می باشد. راست افراطی بیش از اینکه برتوان دیپلماتیک کشور بیفزاید و دیپلماتهای مجرب را بکار گیرد و بدنبال مذاکره و ابتکارهای سیاسی در حوزه سیاست خارجی باشد و برتوان اقتصادی کشور و حمایت مردم متکی و در جهت کسب اعتبار برای ایران در بین کشورهای دیگر و افکار عمومی جهانی بربیآید، به کاربست تهدید و زور روی آورده، دیپلماتهای با سابقه را کنار گذاشته و بر توان نظامی و تجهیز به انواع موشکهای دوربرد متکی میشود. 

ورود عنصر نظامی در سیاست خارجی
حضور امریکا در مرزهای ایران، حمله نظامی دولت بوش به افغانستان و عراق و به پائین کشیدن طالبان و صدام و تهدیدات امریکا و اسرائیل به حمله نظامی و بمباران مناطقی از ایران از یکسو و از سوی دیگر بهره گیری ولی فقیه از این نیرو برای پس زدن رفسنجانی و اصلاح طلبان حکومتی، زمینه را برای حضور موثر عنصر نظامی در ساخت سیاسی کشور و تدوین سیاستهای کلان فراهم آورده است. این حضور در انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری بارز بود.
سپاه پاسداران رسالت خودش را تنها در حفظ انقلاب اسلامی نمیداند، بلکه برای خود رسالت برون مرزی هم قائل است. رحیم صفوی فرمانده سپاه پاسداران در نشستی که امسال در سالن اجتماعات سفارت سابق امریکا برگزار شد، اعلام کرد: “سپاه پاسداران پسوند ایران را بدنبال عنوان خود ندارد، محدوده رسالت ما سرزمین ما نیست، بلکه ما رسالت برون مرزی هم داریم”.
سپاه پاسداران در سالهای اخیر و بویژه بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سیاستگذاریهای کلان کشور از جمله سیاست خارجی نقش بارز و برجسته ای پیدا کرده است. دخالت مستقیم سپاه در سیاست خارجی در دوره خاتمی در مورد عراق عملی شد. سفیر جمهوری اسلامی از بین کادرهای سپاه انتخاب و دست سپاه در پیشبرد سیاستهای جمهوری اسلامی در عراق باز گذاشته شد. از نظر سپاه و جریان راست افراطی، سیاست جمهوری اسلامی در عراق موفق بوده و توانسته است در صحنه سیاسی آن کشور نقش مهمی ایفا کند، بگونه ای که دولت بوش به این نتیجه رسیده است که بدون همکاری جمهوری اسلامی نمیتواند در عراق صلح و امنیت برقرار کند. آنها براین نظرند که امریکا بازنده جنگ عراق و جمهوری اسلامی برنده آن است.

عنصر جنگ افروزی
نگاه ایدئولوژیک و نظامی ـ امنیتی به سیاست خارجی و حضور قوی سپاه پاسداران در تدوین سیاستهای کلان کشور و در طراحی سیاست خارجی، زمینه را برای تقویت عنصر جنگ افروزی و نیروهای جنگ افروز در جمهوری اسلامی فراهم آورده است. نیروئی که راه حل جنگ را در مقابل تهدیدات اسرائیل و بویژه امریکا تجویز میکند. این گرایش در بین سپاه پاسداران و تئوریسینها آن قوی است. برخی فرماندهان سپاه مواضعی در مقابل تهدیدات خارجی اتخاذ میکنند که مشخصا از آنها جنگ طلبی بیرون میآید. آنها به گردانندگان جمهوری اسلامی اطمینان میدهند که دولت بوش برنده جنگ نخواهد بود، همچنانکه در عراق برنده نبود.

حفظ موجودیت جمهوری اسلامی 
با روی کار آمدن خاتمی، موقعیت جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی تغییر یافت و مسئله تهدید نظامی ایران به عقب رانده شد. اما با حاد شدن موضوع پروژه هسته ای، باز مسئله تهدید خارجی و حملات نظامی و این بار بطور جدی تر بمیان آمده است. جمهوری اسلامی خطر اصلی را در شرایط کنونی از جانب دولت بوش و اسرائیل می بیند و بر این مسئله آگاه است که اقدامات خارجی میتواند زمینه ساز حرکات اعتراضی گسترده در داخل کشور شود. 
گرچه وضعیت دولت بوش در عراق و مخالفت اروپا، احتمال حمله نظامی به ایران ـ همانند مورد افغانستان و عراق ـ را پائین آورده است، ولی اطلاعاتی که به رسانه ها درز نموده، حاکی از آن است که برکناری جمهوری اسلامی با راههای مختلف و نیز مسئله بمباران مراکز استراتژیک و پایگاهای نظامی و اشغال بخشی از مناطق ایران همچنان در دستور قرار دارد. 
این تهدیدات بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی سایه انداخته و گاه نقش تعیین کننده در طراحی سیاست خارجی پیدا میکند. اکنون حفظ موجودیت جمهوری اسلامی، مهمترین پارامتر در طراحی سیاست خارجی آن است. 

جلب نظر مردم کشورهای اسلامی
نفرت از اسرائیل و دولت بوش در بین مردم کشورهای اسلامی قوی است. این نفرت بستر مساعدی برای رشد و نیرو گرفتن القاعده فراهم آورده است. القاعده نیروی انتحاری خود را از میان آنها برمیگزیند. سیاست دولتهای این کشورها، خشم مردم علیه امریکا و اسرائیل را فروننشانده است. اکنون خلا رهبری در این رابطه وجود دارد. جمهوری اسلامی با پذیرش هزینه موضع گیری علیه موجودیت اسرائیل، میخواهد روی این نفرت سرمایه گذاری کند و نظر مساعد مردم کشورهای اسلامی را بسوی خود جلب و در نهایت رهبری نیروی مخالف اسرائیل و امریکا را بدست گیرد.
این مسئله برای راست افراطی هم جنبه ایدئولوژیک دارد و هم استراتژیک. در جنبه ایدئولوژیکش ارائه الگوی اسلامی مطرح است و در جنبه استراتژی اش مسئله حفط موجودیت جمهوری اسلامی. در صورتی که جمهوری اسلامی موفق شود که حمایت وسیع مردم این کشورها را بدست آورد، هزینه حمله نظامی اسرائیل و امریکا به ایران را بالا خواهد برد و ناآرامی در ایران به منطقه گسترش خواهد یافت. در حقیقت راست افراطی با این اقدام میخواهد امنیت جمهوری اسلامی را با امنیت منطقه گره بزند و به طراحان حمله نظامی و سرنگونی جمهوری اسلامی القا کند که حمله به ایران مترادف با ناامنی در منطقه است. گردانندگان جمهوری اسلامی بارها بطور تلویحی و صریح گفته اند که جبهه جنگ به مرزهای ایران محدود نخواهد بود. رحیم صفوی در همان نشتسی که در بالا اشاره شد، گفت:”اکنون قلب سیاسی جهان اسلام ایران است و مسلمانان خط خود را از انقلاب و از رهبر معظم انقلاب می گیرند” و افزود: “دشمنان ما در حال حاضر فرا منطقه ای هستند و براساس این تهدید، ما دفاع همه جانبه را تدوین کرده ایم”.

گذر از تعامل به تقابل با غرب 
راست افراطی منتقد جدی سیاست خارجی دوره رفسنجانی و خاتمی است و سیاست خارجی آن دوره را سیاست انفعالی میداند. بنظر آنها تعامل با غرب در طی ١۶ سال موجب شده است که جمهوری اسلامی امتیازات فراوانی به کشورهای اروپا بدهد، بدون اینکه امتیاز جدی از آنها بگیرد. آنها معتقدند سیاست تعامل موجب شده است که دولتهای قبلی در مورد خواستهای اروپا کوتاه بیآیند و باعث جری تر شدن آنها شود. به تلقی راست افراطی اروپا به امتیازهای اخذ شده قناعت نکرده و بر فشارهای خود افزوده و خواستهای بیشتری را مطرح کرده است. آنها باین دریافت رسیده اند که با امتیاز دادنهای یکجانبه نمیتوان از فشارهای غرب به جمهوری اسلامی کاست.
تئوریسینهای جناح حاکم معتقدند صدام حسین امتیازهای بزرگی به غرب داد ولی با امتیاز دادن نتوانست جلوی حمله نظامی را بگیرد. و دولت بوش به بهانه واهی وجود سلاحهای اتمی در عراق به آن کشور لشکر کشید. در حالیکه کره شمالی در مقابل اروپا و امریکا ایستاد و برنامه خودش را برای تهیه سلاح اتمی پیش برد و سرانجام آنها را وادار کرد که از سرنگونی رژیم کره شمالی صرفنظر کنند و بخواسته هایش تن دهند.
آنها سیاست جمهوری اسلامی در عراق را سیاست “انقلابی” و “هوشمندانه” ارزیابی میکنند و معتقدند که آن سیاست را باید به سیاست عمومی در عرصه بین المللی فرارویاند. محسن رضائی در مصاحبه با سایت بازتاب میگوید:”عملکرد هوشمندانه و با تدبیر دیپلماسی انقلابی جمهوری اسلامی در عراق و پرهیز از بنیادگرایی از یکسو و سازشکاری و انفعال در برابر اشغالگران از سوی دیگر، باعث موفقیت تاریخی برای ایران و شیعیان در منطقه شده است.” 
گردانندگان جناح راست افراطی و فرماندهان سپاه پاسداران ضرورت کاربست استراتژی مقاومت و تقابل با غرب را به خامنه ای قبولانده اند و آن را مبنای استراتژی جمهوری اسلامی در برخورد با غرب قرار داده اند. این سیاست در پروژه هسته ای هم پیش برده میشود. جمهوری اسلامی تا کنون حاضر نشده است که از پروسه غنی سازی اورانیوم در داخل کشور کوتاه بیآید.
استراتژی تقابل با غرب تمایز چندانی بین سیاستهای اروپا و امریکا قائل نیست و روی شکاف آندو سرمایه گذاری نمیکند و تا کنون سیاستهائی را پیش برده که موجب همگرائی سیاستهای اروپا با دولت بوش در مورد جمهوری اسلامی شده است. این استراتژی، زمینه را برای تلاش دولت بوش جهت تامین اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی فراهم آورده است.
باید در نظر گرفت که استراتژی مقاومت و تقابل با غرب بمعنی اجتناب از امتیاز دهی و امتیاز گیری نیست. این استراتژی دو جنبه دارد. یک جنبه آن تقابل شدید بین جمهوری اسلامی و امریکا و اسرائیل است و جنبه دیگر آن گرفتن امتیازات بزرگ از غرب. آنها میخواهند روند را بگونه ای پیش ببرند که از غرب امتیازهای بزرگی را بگیرند. از جمله تضمین حیات جمهوری اسلامی و کنار گذاشتنه برنامه سرنگونی آن و کاستن از فشارها در عرضه حقوق بشر.

استراتژی بحران سازی
حیات راست افراطی با بحران سازی در آمیخته است. این نیرو بحران می آفریند، در بحران می زید، در بحران رشد میکند و در بطن آن میخواهد مخالفین و دشمنان خود را شکست دهد. این نیرو از راه اندازی بحران واهمه ندارد و بحران را نه موجب ایجاد بی ثباتی در کشور، بلکه بستر مساعدی برای تقویت خود میداند. راست افراطی در جریان اصلاحات، استراتژی بحران سازی را قویا بکار بست و از کاربست آن بیشترین بهره را گرفت. گردانندگان راست افراطی این بار استراتژی بحران سازی را در حوزه سیاست خارجی بکار میگیرند و قصد بهره برداری از آن را دارند.
(به این موضوع در مطلب جداگانه پرداخته خواهد شد).

ارزیابی
میتوان به یقین گفت که سیاست خارجی جمهوری اسلامی با روی کار آمدن راست افراطی نسبت به دوره رفسنجانی و خاتمی تغییرات جدی کرده است. در چند ماه گذشته جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی از تنش زدائی به تنش افزائی، از سیاست تعامل با غرب به سیاست تقابل و بحران سازی، از اعتماد سازی به دشمن تراشی، از مبنا قرار دادن منافع ملی به نگاه ایدئولوژیک، از گسترش مناسبات دوستانه به سیاست دشمن تراشی، از تلاش برای برون رفت از انزوا به برگشت به سیاستهای انزواجویانه، از کوشش برای حل موضوع حاد و بحران ساز پروژه اتمی به مقاومت در مقابل خواست اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی، از تلاش برای جلوگیری از ارجاع پرونده ایران بشورای امنیت به باز کردن راه ارجاع آن به شورای امنیت، از کوشش برای شکاف انداختن بین اروپا و دولت بوش به نزدیک کردن مواضع آندو، گذر کرده است.

وضعیت کنونی
کاربست سیاستهای مزبور در چند ماه گذشته، موجب شده است که:
ـ جمهوری اسلامی در مدت کوتاهی چندین بار توسط نهادهای بین المللی و اتحادیه اروپا محکوم شود.
ـ کشورهای دوست جمهوری اسلامی بتدریج از او فاصله گیرند.
ـ دولت بوش در قلمداد کردن ایران بعنوان یکی از سه کشور”شرور” در افکار عمومی جهان محق جلوه گر شود.
ـ دولت بوش تلاش کند احمدی نژاد را بعنوان “نماد شر”(همانند اسامه بن لادن و صدام حسین) به جهانیان بقبولاند و فضا را برای اقدامات شدید علیه جمهوری اسلامی فراهم سازد.
ـ وضعیت “نه جنگ نه صلح ” بین ایران و امریکا در جهت عملی شدن خواست نیروهای جنگ طلب در هر دو کشور تغییر کند.
ـ این گرایش در بین جهانیان تقویت شود که مذاکره با جمهوری اسلامی بی نتیجه است.
ـ موضع اتحادیه اروپا که همواره بر راه حل دیپلماتیک پیرامون پروژه هسته ای تاکید داشتند، به سیاستهای دولت بوش نزدیک شود.
ـ سیاست منزوی کردن ایران توسط دولت بوش و بوجود آوردن ائتلاف جهانی بر ضد ایران امکان پذیر شود. 
ـ زمینه های اتحاد بین امریکا، اروپا روسیه و چین علیه جمهوری اسلامی فراهم گردد. در صورت تحقق چنین اتحادی، پرونده ایران به شورای امنیت محول شده و شورای امنیت تصمیمات حادی علیه ایران خواهد گرفت.
ـ موقعیت نیروهای جنگ طلب در هر دو کشور تقویت شوند
ـ نگرانی از تجهیز جمهوری اسلامی به سلاح اتمی در سطح جهان و از جمله در بین کشورهای منطقه افزایش یابد. 
ـ صفبندی جدیدی در صحنه بین المللی علیه جمهوری اسلامی شکل گیرد. 
ـ اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی بوجود آید. 

افزایش خطر اقدامات نظامی
برای دولت بوش و اسرائیل فرصت تاریخی فراهم آمده است. دولت بوش در ماههای گذشته درصدد آن بود که زمینه را برای ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت فراهم کند. اما پس از موضع گیریهای احمدی نژاد علیه اسرائیل، تز حمله پیشگیرانه را به میان کشیده شده است.از سوی دیگر اسرائیل هم میکوشد به جهانیان بقبولاند که با تداوم حیات جمهوری اسلامی، موجودیت اسرائیل در خطر است.
در چنین فضائی، اقدامات حاد از جمله اقدامات نظامی علیه ایران، حداقل برای برخی کشورها میتواند قابل پذیرش باشد. بهمین خاطر احتمال اقدام نظامی روز بروز افزایش می یابد. طبعا اقدام نظامی با آنچه در عراق پیش رفت متفاوت خواهد بود و میتواند بصورت بمباران شدید و مداوم، دامن زدن به شورشهای منطقه ای، اشغال بخشی از مناطق ایران، بی ثبات کردن کشور و راه اندازی جنگ داخلی و یا ترکیبی از آنها باجرا گذاشته شود.
تهدیدات دولت بوش و اسرائیل در حال حاضر بیشتر جنبه جنگ روانی و اعمال فشار را دارد تا جمهوری اسلامی را وادار سازد که بخواست آژانس بین المللی و اتحادیه اروپا مبنی بر صرفنظر کردن از پروسه غنی سازی در داخل کشور تن دهد. ولی مقاومت جمهوری اسلامی و اصرار آن بر انجام پروسه غنی سازی در داخل کشور، میتواند جنگ روانی را به جنگ واقعی فرا رویاند. آنچه مسلم است غرب به جمهوری اسلامی اجازه نخواهد که با مانورهای مختلف زمان بخرد و برنامه های خود را پیش ببرد. 

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۴ دی, ۱۳۸۴ ۵:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

دلایل فراخوان «ث ژ ت» برای دادن رأی به برنامه «جبههٔ نوین مردمی»

بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!