کمتر کسی است که نداند زنان د ر ایران در زیر انواع و اقسام قوانین ارتجاعی جمهوری اسلامی بسر می برند. جمهوری اسلامی در برابر زنان قرارگرفته و در طول عمرحکومتی خود یک لحظه هم از منزوی کردن و تحقیر زنان کوتاهی نکرده است. زنان آگاه هم براین اساس جمهوری اسلامی را دشمن خود و مانع رسیدنشان به حقوق انسانیشان می دانند. شلاق و زندان زنان به سبب پوشش و رفتارزنان تنها بخشی از اقدامات جمهوری اسلامی است. بخش بزرگ مبارزه جمهوری اسلامی برعلیه زنان، منزوی کردن و ربودن حق آنها ازیک زندگی کاملا انسانی است که حق هرانسانی است.
جمهوری اسلامی حاصل یک بنیادگرایی مذهبی است. اساس جمهوری اسلامی برپایه بنیادگرایی اسلامی استواراست. هدف
اصلی جمهوری اسلامی برقراری جامعه ای برپایه دین اسلام است. اسلامگرایی جمهوری اسلامی نه برپایه خردگرایی؛ بل براساس داده های آماده درزمانی معین و تفسیرهای رهبران اسلامی – درایران شیعه اثنی اشعری – است. بر همین اساس است که بعنوان مثال کتاب زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش نوشته نویسنده مراکشی فاطمه مرنیسی ازبازارجمع آوری شد. چون دراین کتاب بنیادگرایی اسلامی درحق زنان به نحوی زیرسئوال رفته است. ازجمله مرنیسی می نویسد: “شعاربازگشت به گذشته یا بازگشت به سنت که مردان خواستار آنند راهی است که همه چیزرا به نظم و شرایط اولیه خود برمی گرداند. نظمی که دیگرهیچ کس را راضی نمی کند، به ویژه زنان که هرگزآن را نپذیرفتند.” (ص ۷۹.)
جمهوری اسلامی حاصل یک تفکر مردسالار است که حقوقی خارج ازقوانین اسلامی برای زنان قایل نیست. جهان متمدن طی سالهای متمادی زیر فشار مبازرات زنان و پیشرفت بشریت قوانینی صادرکرده است که براساس آنها زنان از حقوق برابر با مردان برخوردارمی شوند. حقوق بشرمنزوی کردن انسانها را براساس جنیست رد می کند. جمهوری اسلامی که جهان امروزی را به رسمیت نمی شناسد و همه دستاوردهای بشریت را داده های غرب می داند، خود را ملزم به اجرای این قوانین نمی بیند. جمهوری اسلامی که در پی برقراری یک حکومت اسلامی بنیادگرای شیعه درایران است، جهان مترقی را در برابرخود می بیند. بیشتر قوانین مردسالار جمهوری اسلامی نشات گرفته از یک جامعه عقب مانده فئودالی یا بدوی است. در این جوامع مردها هستند که امورجامعه را در دست دارند و زنان بیشتر زیر حکومت و قوانین مردان فراموش وغایب هستند. زنان ملزم به خدمت به مردان و ارایه یک خانواده راحت برای مردان هستند. در این نحوه تفکر زنان تا حد خدمتکارانی که حق هیچ مداخله و کسب حقوقی راندارند، پایین برده می شوند. بر این اساس است که جمهوری اسلامی زنان را در چادر و مقنعه و مانتوی سیاه و تیره حبس می کند و صدای آنها را ممنوع می کند. جمهوری اسلامی که قوانینش با دنیای امروزین مغایرت دارد نمی تواند بپذیرد که زنان آزادانه زندگی کنند. آنها ناموس و غیرت وعرق مردانه را تحریک کرده تا زنان را نگذارند وارد جامعه شوند. جمهوری اسلامی اگر قوانین بین المللی را بپذیرد و اجراکند، بنیادگرایی و بازگشت به گذشته اش پا درهوامی شود. براین اساس است که با چنگ و دندان مانع اجرای قوانینی می شود که در جهان برای زنان کسب شده است. جمهوری اسلامی با منزوی کردن زنان و جلوگیری ازبرخورداری زنان ازحقوق مساوی با مردان مبارزه باقوانین جهانی را پیش می برد و برای بازگشت به بنیاداسلامی به تفسیر خود درتلاش است. براین اساس است که زنان ایران قربانی اولیه این بنیادگرایی اسلامی هستند.
۱۱.۵.۲۰۰۵