بنا بر گزارشات منتشرشدە، مامواران امنیتی شهر کرج در روز جمعە ٢۶ خرداد وهمزمان با آخرین روز، یک صد و یکمین اجلاس سالانە سازمان بین المللی کاروکوتاە زمانی پس ازانتشارگزارش سازمان عفو بین المل در مورد عدم رعایت حقوق کار درایران توسط حکومت، ودر شرایطی کە اعتراضات اتحادیە های معتبر و پر شمار کارگری حول وحوش اجلاس امسال سازمان بین المللی کار، علیە نقض حقوق سندیکایی و زندانی کردن کارگران در ایران و انتشار وسیع آنها درسطح جهان اجلاس امسال و افکارعمومی مردم آزادە جهان را تحت تاثیر قرار دادە و واکنشهای بسیاری را سبب گردیدە، بە محل تشکیل ششمین مجمع عمومی، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری هجوم آوردند و با دستگیری ۶٠ نفر از شرکت کنندگان درمجمع این نهاد کارگری کە در شهر کرج تشکیل شدە بود، مانع جریان کارمجمع گردیدند. براساس آخرین گزارشات منتشرشدە توسط کانون هماهنگی، تا پایان روز شنبە ٢٧ خرداد، عدەای از کارگران دستگیر شدە از زندان آزاد گردیدە ولی ٩ نفراز بازدا شت شدگان بە نامهای، سیروس فتحی، علیرضا عسگری، جلیل محمدی، سعید مرزبان، مسعود سلیمپور، مازیار مهرپور، ریحانه انصاری و میترا همایونی همچنان در بازداشت به سر میبرند. بازداشت فعالین نهادهای کارگری وسندیکاهای کارگری ونقض مداوم حقوق بنیادین کارگران ایران توسط حکومت در حالی صورت می گیرد کە نمایندگان و تشکلهای واقعی و مستقل کارگران از شرکت در اجلاس سازمان بین المللی کار محروم گردیدە و بجای آنها ۶ نفربە اصطلاح نمایندە کە از تشکلهای وابستە بە حکومت دست چین شدەاند برای شرکت دراین اجلاس اعزام شدەاند. درزندان نگاە داشتن تعدادی از رهبران سندیکاهای واحد، نیشکر، کانون مدافعان حقوق کارگر و باز داشت ۶٠ نفر از فعالین کارگری توسط حکومت در حالیکە هنوز اجلاس سازمان بین مللی کار بە پایان نرسیدە و عدم واکنش، گروهی کە بە ناحق نام تشکل و نمایندە کارگر را بر خود نهادەاند، نسبت بە زندانی کردن رهبران واقعی کارگری بیش از هر چیزآشکار کنندە ماهیت واقعی این افراد و وابستگی آنها بە حکومت است. این سکوت معنی دارو همراهی با سرکوب ها توسط افراد مدعی نمایندگی کارگران در شرایطی ادامە می یابد کە بنا بە گفتە سیدحمزه درواری، یکی از نمایندگان اتحادیە های کارفرمایی شرکت کنندە در اجلاس، امسال سازمان جهانی کار، استاندارد سازی قوانین کار وحقوق بنیادین کار جز دستور کاریکی ازچهار کمیتە تشکیل شدە، اجلاس امسال این سازمان قرار داشتە است. همین نمایندە کارفرمایی برخلاف سکوت نمایندگان فرمایشی کارگری، دربخش دیگری از اظهارات خود، جرات بە خرج دادە ودولت را بخاطرعدم تامین مترجم وعدم احاطە نمایندگان کارفرمایی بە بحث های در دستور کار اجلاس مورد انتقاد قرار دادە و (تبیان نیوز) انتقاد وی را در گزارش خود اینگونە بازتاب دادە است: این مقام مسئول کارفرمایی، همچنین از عدم برنامه ریزی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای در اختیار قرار دادن مترجم زبان فارسی برای هیئت های ایرانی کارفرمایی، کارگری و دولت انتقاد کرد و بیان داشت: “با پرداخت هزینه این کار، امکان تسلط کامل به مباحث مطرح در اجلاس امسال برای نمایندگان جمهوری اسلامی ایران فراهم می شد.” با این وجود در غیاب نمایندگان سندیکا های واقعی کارگری در اجلاس سازمان بین المللی کار و برغم سکوت و مماشات فرصت طلبانە نمایندگان بە اصطلاح کارگری، فعالین کارگری و ایرانیان آزادە مقیم کشورهای خارجی و همراهی و همبستگی اتحادیە های کارگری بین المللی، توانستند از طرق مختلف فریاد حق طلبی کارگران ایران و کارگران زندانی را عالمگیر و ماهیت ضد کارگری رژیم و قلابی بودن نمایندگان بە اصطلاح کارگری اعزامی را بیش از پیش برملا نمایند. در ماە های اخیر و بە رغم تشدید فشارها و سر کوب تحرکات کارگری اعتراضات کارگری بە شکل روز افزونی افزایش یافتە و رادیکالترگردیدە. بی شک نارضایتی شدید، کارگران، از بیکاری، فقر و دستمزد ناچیز، گرانی، افت شدید سطح زندگی کارگران، پیامدهای حذف سوبسید کالاهای اساسی، نا امیدی از بهبود شرایط اقتصادی در آیندە نزدیک و رفتار سرکوبگرانە و زورگویها و ستم مضاعف حکومت علیە کارگران بیکار و فقیر در افزایش مخالفت آنها با حکومت و گرایش بە رادیکالیسم، نقش اساسی داشتە است. امروز دیگر بە دشواری می توان کارگری را یافت کە نسبت بە آیندە خود و خانوادەاش در صورت تداوم وضعیت کنونی، خوشبین باشد. اینک دیگر همە می دانند کە حکومت قادر بە رفع بحرانها ، بهبود شرایط اقتصادی، ایجاد اشتغال، مهار تورم و مایل بە رعایت بدیهی ترین حقوق کارگران نیست. بهمین دلیل اکثر حرکتها و اعتراضات صنفی بە نا گریز و بە دلیل پاسخ نگرفتن بە سوی رادیکالیسم جهتگیری می کنند و بە شکل روبە تزایدی سمت و سوی سیاسی و طبقاتی بە خود می گیرند و تمایلات سازمانگرانە و دست زدن بە اعتراض و اعتصاب و حرکتهای جمعی در میان کارگران و مزد بگیران درجامعە تقویت می گردد و مهار آنها حتی با توسل بیشر حکومت بە زور روز بە روز دشوارتر می گردد. این در حالی است کە حکومت بە عبث می کوشد با افزایش سرکوب و بالا بردن هزینە فعالیت های سندیکایی و مدنی مانع تشکل یابی و قدرتمند شدن کارگران و تبدیل اعتراضات پراکندە متعدد بە حرکتهای سازمان یافتە جمعی دگرگون کنندە گردد. تهاجم مسلحانە بە یک مجمع کارگری ۶٠ نفرە بە راستی چە معنی دیگری بە جز بیان وحشت حکومت از سازمانیابی کارگران می تواند داشتە باشد؟ آنچە کە مسلم است آن است کە طبقە کارگر در پرتو مبارزات سازمان یافتە و گسترش همکاری و همراهی با سایر گروە های اجتماعی، بویژە در همپیوندی با جنبش اعتراضی سراسری موجود علیە استبداد حاکم می تواند حقوق سندیکایی خود را احیا و آنرا ارتقا بخشد. گروە کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) هجوم نیروهای امنیتی بە مجامع کارگری و بازداشت کارگران شرکت کنندە درمجمع عمومی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری را مغایر با اصل ٢۶ قانون اساسی موجود و مقاولە نامە های بنیادین سازمان بین المللی کار، بویژە، مقاولنامە های ٨٧ و ٩٨ مصوب سازمان بین المللی کار می داند. بهمین جهت آنرا محکوم می کند و از کارگران و عموم مردم درخواست می کند، برای آزادی بی قید وشرط کلیە زندانیان کارگری و وادار کردن حکومت بەرعایت حقوق سندیکایی و انسانی کارگران تلاش کنند. ٢٨ خرداد ١٣٩١