دولتهای ترکیه، این کشور آسیائی- اروپائی، همواره نقش بشدت ارتجاعی و مخربی در حوادث جهان و منطقه بازی کرده و همیشه در کنار مرتجعترین دولتهای غربی ایستاده اند. اگر نخواهیم به اعماق تاریخ سر بزنیم و از جنگ چالدران در قریب ۵۰۰ سال پیش و دیگر لشگرکشیهای امپراطوری عثمانی سخن بمیان آوریم، اشاره مختصر به نقش و جایگاه دولتهای ترکیه در جنگهای جهانی اول و دوم و سپس، در جنگ «سرد»، کافی است که به ماهیت و نقش تاریخی دولتهای ضدمردمی این کشور پی ببریم.
ترکیه عثمانی در جنگ جهانی اول، جنگ امپریالیستی برای تقسیم جهان به مناطق تحت نفوذ امپراطوریهای آن زمان، در کنار آلمان کایزری قرار گرفت و در نتیجه، در اثر شکست آلمان و متحدانش در این جنگ، به موجودیت امپراطوری عثمانی نیز پایان داده شد.
شاید بتوان این را بعنوان خوش شانسی ترکها شمرد که مصطفی کمال پاشا از سالونیکی یونان سر برآورد و توانست به کمک نبوغ نظامی خود، بخشی از امپراطوری عثمانی را که بعد از جنگ جهانی اول جمهوری ترکیه نامیده می شود، حفظ کند.
با این که جنگ جهانی اول امپراطوری عثمانی را به ترکیه عثمانی تقلیل داد، ولی سران ترکیه چیزی از درس تاریخ نیاموختند و بار دیگر در جنگ جهانی دوم باز هم در کنار فاشیسم جهانی به رهبری آلمان هیتلری ایستادند و علیه قوای صلح و ترقی جهانی، علیه اتحاد شوروی سوسیالیستی جوان جنگیدند. شکست مفتضحانه فاشیسم در مقیاس جهانی هم باعث آن نشد که سیاستگزاران ترکیه به درس آموزی از تاریخ روی آورند. دلیل آن، به احتمال زیاد این بود که سیاست این کشور همواره در خارج از مرزهای آن، اساساً در اروپا و آمریکا تنظیم و تبیین می شود.
به رغم این مفتضحات، ترکیه بار دیگر در یک جنگ امپریالیستی جهانی گسترده تر، در جنگ باصطلاح «سرد» علیه صلح و سوسیالیسم به یکی از مهمترین پایگاه های ارتجاع جهانی تبدیل گردید. گوئی این بار بخت با ترکها یار بود که جبهه قلدران بین المللی بر جبهه صلح و سوسیالیسم غلبه یافت و نوبت به آن رسید که ترکیه با دم خود گردو بشکند. مهمترین عایدی ترکیه از شرکت در جنگ «سرد» این بود که به یکی از عمده ترین مراکز انتقال و فروش کودکان و زنان جمهوریهای منشعب از اتحاد شوروی، به خصوص جمهوریهای ترک نژاد بدل گردید.
پس از غلبه ارتجاع جهانی بر جبهه کشورهای ترقیخواه و رو به توسعه در اوایل دهه نود قرن گذشته، دامنه جنگهای استعماری با توجه به اوضاع و احوال داخلی و آرایش نیروها در کشورهای مختلف، در شکل و نمودهای «نوین»، از «انقلابات رنگی» تا تجاوزات نظامی، از حملات تروریستی تا تهاجم ایدئولوژیک، سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی و فرهنگی شدت کم سابقه ای گرفت. در این جنگها، بخصوص در جنگهای بالکان، افغانستان، لیبی و همچنین امروز در جنگ برای اشغال سوریه همه دولتهای ضد مردمی ترکیه، بویژه دولت حزب اسلامی «عدالت و توسعه» یا بعبارت دقیقتر اخوان المسلمین ترکیه به رهبری مرتجعین دوقلو، رجب طیب اردوغان و عبدالله گل، نقش بشدت پررنگی ایفا کرده و می کند.
از آغاز تهاجم تروریستی غرب به سوریه در چهارده ماه پیش، خاک ترکیه به پایگاه و سکوی عمده و اصلی اعزام دسته های تروریست، یعنی ارتش جایگزین غرب به داخل سوریه و به محل تجمع ماموران امنیتی و کارشناسان خرابکاری، به محل آموزش تروریست و اعضای ارتش مزدوران غرب، به عبارت صریحتر، به ستاد فرماندهی جنگ ضدسوری بدل شد.
آنچه که تا امروز مثل روز روشن است این است، که چون استعمارگران غربی از تمام حقه بازیهای خود برای مداخله نظامی- تروریستی مستقیم در سوریه، از تحریمهای اقتصادی و تلاش مستمر در شورای به اصطلاح امنیت سازمان ملل متحد برای اخذ مجوز، از شورای حقوق بشر دست آموز در ژنو و تجمع گله دوستان «سوریه» به میزبانی منصف المزروقی در تونس و تجار به اصطلاح سوری در دوبی گرفته تا حملات تروریستی، انفجارها و کشتارهای جنون آمیز زنان و کودکان برای گرفتار ساختن سوریه به سرنوشت افغانستان، عراق، سومالی و لیبی طرفی نبستند، آخرین کارت خود را رو کردند. این کارت فرسوده چیزی غیر از همان کارت تاریخی ترکیه نبود. دولت ترکیه در اجرای اوامر اربابان غربی و رسالت تاریخی خود، جمعه گذشته، ۲ تیر ماه، در یک اقدام تحریک آمیز، بدون توجه به عواقب فاجعه بار جهانی و منطقه ای آن، یک جت جنگنده اف- ۴ به آسمان سوریه فرستاد. بعید نیست که تصمیم این اقدام از پیش برنامه ریزی شده ترکیه، در خارج از این کشور و در محافل جنگ افروز غرب گرفته شده باشد. به اذعان مقامات این کشور و آگاهان سوری و حتی برخی رسانه های امپریالیستی، این هواپیما در ارتفاع پائین (۱۰۰ متری، حتما بمنظور گریز از رادار) و با سرعت زیاد پرواز می کرده است. درپاسخ به این اقدام غیرمسئولانه ترکیه، پدافند هوائی سوریه طبق موازین و مقررات بین المللی جت متجاوز را ساقط کرد. در پی سقوط این هواپیما در آبهای سرزمینی سوریه، مقامات محلی استعمار- رجب طیب اردوغان، عبدالله گل و احمد داود اوغلو- در واکنش به پاسخ سوریه، این کشور را تهدیدی برای ترکیه خواندند و برای تظلم خواهی به «معشوقان» ناتوئی خویش پناه بردند.
ناتوچی¬ها در جلسه اضطراری روز گذشته خود (۶ تیر ماه)، عکس العمل بحق سوریه در مقابل اقدام تجاوزکارانه ترکیه را غیر قابل قبول خواندند و آقای راسموسن، دبیر کل ناتو گفت: «بگذارید صریح باشم. امنیت اعضای ناتو غیرقابل تفکیک است. ما همگی با ترکیه هستیم» (بی بی سی فارسی). یعنی با متجاوز. با این که ناتوچی ها در آینده چه تصمیمی خواهند گرفت، هنوز بطور مشخص اعلام نکرده اند ولی اردوغان از «پاسخ نظامی به تهدیدات سوریه» سخن گفت.
نکته حائز اهمیت این که بگزارش برخی رسانه ها، همزمان با تجاوز تحریک آمیز جت جنگنده ترکیه به حریم هوائی سوریه و سقوط آن در آبهای سرزمینی این کشور، باندهای تروریستی، یا به تعبیر غربیها، «مبارزان دموکراسی»، با حمله به روستای دارالعزه در اطراف حلب، چندین ده نفر غیرنظامی را ربودند و سپس، ۲۵ نفر از آنها را بطریق قطعه- قطعه کردن به قتل رساندند. از سرنوشت دیگر ربوده شدگان تا کنون هیچ اطلاعی در دست نیست. دولتهای غربی و رسانه وابسته به آنها در قبال این شناعت باندهای تروریست نیز مثل تمام جنایتهای خود و دست پروردگان شان بدتر از مردگان سکوت کردند و در متن جار و جنجال عمدی پیرامون سقوط جنگنده ترکیه، جلوی بازتاب جهانی آن را گرفتند.
در اینجا بطور طبیعی سؤال جالب توجهی پیش می آید که باید از دولت اسلامی ترکیه و ولی¬نعمتهای غربیش پرسید که اگر جنگنده سوریه مرزهای هوائی ترکیه را نقض می کرد؛ اگر سوریه در داخل خاک خود تروریستها را آموزش می داد، تسلیح می کرد و بداخل آمریکا نه، ترکیه می فرستاد؛ اگر سوریه حقوق ماهانه تروریستها و آدمخواران را می پرداخت و به کشتار مردم و بمبگذاری در ترکیه اعزام میکرد، آیا باز هم ناتو جلسه مسخره ۲۶ ژوئن (۶ تیر) را برای دفاع از سوریه متجاوز تشکیل می داد؟ تردیدی نیست که حتما نه!
گذشته از همه جعلیات و خزعبلاتی که کارگزاران امپریالیسم جهانی و امپریالیسم خبری سعی در حقنه کردن آنها به اذهان عمومی می کنند، اقدام تجاوزکارانه دولت اسلامی ترکیه نه امر بدیعی است و نه کاری عجیب. این دولت، در پی شکست انواع حقه بازیهای رذیلانه غرب برای مداخله نظامی مستقیم در سوریه، نقش تاریخی اسلاف خود را بعنوان آخرین حربه امپریالیسم جهانی به سبک مضحکه بازی می کند و با این اقدام تبه کارانه خود، توطئه ترور فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراطوری اطریش- مجار و همسرش را در سر پل سارایوو به یادها می آورد که بهانه شعله ور شدن آتش جنگ اول جهانی گردید. اما، طراحان نقض عمدی و مفسده جویانه حریم هوائی سوریه بطور حتم غافل از آن نیستند که در صورت واردن کردن ترکیه در یک جنگ اگر نه جهانی دیگر، حتی منطقه ای، این بار تمامیت این کشور را بمخاطره خواهند انداخت.