مقدمە
هنوز تا انتخابات ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی ماهها وقت باقی ماندە است، اما با توجە بە اهمیت مسئلە، مدتهاست کە در میان جناحها و نیروهای مختلف درون و پیرامون نظام بحث های داغی حول این مسئلە در جریان است.
شمائی عمومی
قبل از اینکە بە بحث حول خود انتخابات بپردازیم، خوب است کە اول نگاهی اجمالی بە وضعیت عمومی کشور داشتە باشیم. چنان کە از سیر روندها، رویدادها و حوادث بر می آید، ایران از لحاظ اقتصادی – سیاسی وارد روندی شدە است کە در آن:
ـ رشد اقتصادی کشور منفی شدە است؛
ـ اقتصاد کشور بە “اقتصاد مقاومتی” تغییر شکل دادە است؛
ـ فضای اختناق افزایش بیشتری یافتە است، کە این افزایش بویژە خودش را در افزایش اعدامها و قتلهای خودسرانە زندانیان نشان می دهد؛
ـ جریان احمدی نژاد تحت فشار بیشتری قرار گرفتە است، ومتعاقب آن این نیرو نیز نسبت بە منتقدین و مخالفین خود در درون حکومت تندخوتر و چهرە تهاجمی تری بە خود گرفتە است؛
ـ و سرانجام اینکە، فعالیت نیروهای اصلاح طلب و موسوم بە معترض نسبت بە جریان احمدی نژاد ـ مشائی و کلا سیاستهای عمومی حاکم، اخیرا شتاب و گسترش بیشتری یافتە است.
بحث ها و مواضع انتخاباتی
بر چنین بستری، نیروهای درونی و برونی درون حاکمیت بیش از پیش بە اعلام و تبلیغ مواضع شان روی آوردە اند.
در میان اصلاح طلبان بە طورعمومی مسائل زیر مطرح می شود:
ـ بررسی شرایط حضور در انتخابات، انگیزە حضور، در صورت وجود شرایط برابر با رقیب اصولگرا (قنبری نمایندە پیشین مجلس)، دوگانە هاشمی ـ خاتمی برای برون رفت از بحران، و اعلام اینکە خاتمی در صورت ادامە وضعیت موجود، بشدت مخالف حضور در انتخابات است (محمد جواد حق شناس)
در میان جریان احمدی نژاد ـ مشائی:
ـ من برای انتخابات می آیم، دولت را تحویل قالیباف نخواهیم داد، برای شهادت آمادەایم. (مشائی)
در میان اصولگرایان ذوب شدە در ولایت:
ـ رئیس جمهور آیندە باید دارای چهرەای مقتدر در برابر بیگانە و تسلیم در برابر قانون ومطیع رهبری باشد، نیازی بە رئیس جمهور تئوری پرداز، خود فیلسوف بین و متفرعن نیست (دکتر محمد صادق کوشکی).
چنانکە ازموارد بالا برمی آید، جریان ولایت متر صد گماشتن و یا از درون صندوق درآوردن رئیس جمهوریست کە بە کشمکش تاریخی میان رهبر وخود پایان دهد؛ جریان احمدی نژاد با تاکید برحضور خود درانتخابات در پی حفظ موقعیت خود در راس قدرت است، و اصلاح طلبان هنوز مردد ویا نافی حضوردرانتخابات، منتظرآن هستند کە بحران موجود در نظام، وجود آنان را دوبارە الزامی سازد. (البتە بە شرط ایجاد شرایط برابر با اصولگرایان.)
اما این کل تصویر موجود نیست. چنانکە از گزارش سایت آفتاب بر می آید ظاهرا ائتلاف نانوشتەای میان اصولگرایان منتقد ومخالف جریان احمدی نژاد و اصلاح طلبان شکل گرفتە است. چنین بە نظر می رسد کە این ائتلاف بە دوعلت شکل گرفتە: مخالفت با سیاستهای دولت احمدی نژاد و نگرانی ازپیامد های غیرقابل پیشبینی وضع موجود. و اگرچە هنوز حدود و ثغور این ائتلاف ناخواستە مشخص نیست، اما گستردگی آن علی الظاهر درسطحی هست کە بشود ازآن سخن گفت. شاید اساسا سخنان رفسنجانی درمورد دولت ائتلاف ملی با حضور نیروهای وفادار و کارآمد و سلایق گوناگون و تحت حمایت رهبری و نیز انتخابات آزاد، فراگیر و قانونی، بیشتر ناظر بر وجود چنین نیروئیست کە می تواند با بحرانی ترشدن شرایط، از توان و گستردگی بیشتری بهرەمند گردد.
البتە دو مورد در سخنان رفسنجانی مشخص نیست: مورد اول: اینکە منظور وی از نیروهای وفادار و تحت حمایت رهبری، اساسا نیروهای دولت کنونی (بخوان جریان احمدی نژاد ـ مشائی) را نیز در بر می گیرد یا نە؟ و دوم اینکە منظور وی از انتخابات قانونی و فراگیر و آزاد چیست؟
اما با وجود چنین پرسشهائی، در صورت چرخیدن روند حوادث بە سوی این گرایش (کە این نیاز بە تحول فکری در درون جناح رهبری و بویژە خود خامنەای نیز دارد)، کشور ما دوبارە وارد مرحلەای خواهد شد کە با آمدن احمدی نژاد دچار نوعی انقطاع شد. آیا توان جامعە ایران، روندهای سیاسی وبحران موجود آنقدر هست کە بتواند چنین تغییری را موجب شود؟