پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۴

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۴

هشدار سازمان حقوق بشر ایران در مورد موج جدید اعدام‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری
تجربه دوره‌های قبل نشان می‌دهد که بلافاصله پس از انتخابات حکومت با افزایش شدید آمار اعدام، واقعیت خود را به مردم گوشزد می‌کند. مردم ایران و جامعه جهانی  باید از...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
بازی ادامه دارد...
شاعرِ شب زندهِ دارِ بی تکلف! صبور باش وُ...نگاه کن، در این شبِ طولانی، هنوز چراغِی روشن است، تحمل کن.
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
با یاد و نام ماندگار مادر ستاره پورجعفر!
مادر عماری از نسل مادران خاوران بود با چهره ای آرام و دوست داشتنی. نام‌اش ستاره بود؛ ستاره‌ای که در آسمان زندگی فرزندانش درخشید و رفت، فرزندانی که جملگی به...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز
در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظام‌های سرمایه‌داری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده می‌شود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکت‌های اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور

احساس فاجعە

من در این سالهای آخر، از زمانیکە کم کم احساس کردم کە باید بە یک سفر طولانی بروم، یکدفعە و بطور غیرمنتظرەای بە تلفیق این دو علاقەمند شدم. البتە این جوری هم نیست کە از هر کدام فقط یک نمونە توی ساکم باشد، نە، برعکس. نمونەهای متفاوت داشتەام، و دارم. بستە بە شرایط راە و سفر. و سفر آسان نمود اول (و نیافتاد مشکلها ابدا)، درست بخاطر همین تلفیق و نمونەهای متفاوت بود. سفر من بدبخت!... من بیچارە!

 
حادثە عجیبی بود، ولی باورکردنی،… باور کنید! موقعی کە در آن شب بدون ابر، اما عاری از ستارگان از قطار پیادە شدم، آنها را همراە خودم نداشتم. عجیب بود! من کە همیشە آدم بسیار دقیق و هشیاری بودم، اما این بار از بی مبالاتی خودم خشکم زد. وحشتزدە شدم. خوشبختانە چند ثانیەای طول نکشید کە بهوش آمدە، بلافاصلە بدنبال قطار دویدم، ولی قطار درهایش را بستەبود و داشت دور می شد. داد زدم، التماس کردم، گفتم کە من بدون آنها هیچ آیندەای نخواهم داشت،… من بدبخت!… من بیچارە! اما قطار راە خود را می رفت، بی هیچ گونە اعتنا و گوش شنوائی، درست در آن مسیری کە بە دشت بسیار بازی می خورد. چقدر قطار در عین دور شدن، دست یافتنی می نمود. من کە برای اولین بار بود در عمرم دوری و نزدیکی را با هم در یک لحظە تجربە می کردم، خیلی سریع از دویدن خستە شدم! 
 
موقعی کە ایستادم، تازە متوجە شدم کە مردم زل زل دارند بە من نگاە می کنند. بعدها بود کە فهمیدم در این شهر، سالهاست کسی دنبال قطار ندویدە بود. آنها خیلی سادە موقعیکە چیزی را جا می گذاشتند، با یک تلفن بە ایستگاە بعدی اطلاع دادە و روز بعد آن را در یک بستە پستی درست جلو در خانەاشان تحویل می گرفتند.
 
برگشتم و از دور بە ساکم خیرە شدم کە تک و تنها ایستادە و آنجا منتظر من بود. ساکی از جنس پوست خر، کە گاهی وقتها احساس می کردم بوی عرعر می داد. عرعری آمیختە بە بوی شاش. و شاید پدربزرگ خرە، زمانی در همین ایستگاە و البتە آن زمان هنوز دشت، جفتک پراکندە و از سنگینی بار روی دوشش، دندانکی ساییدە برهم، با لبهای باز بە آسمان، درظاهر خندیدە بود. و تنها من می دانم کە آن خندە ظاهری ابدا خندە نبودە است،… ابدا! من بدبخت خیالی!
 
با وجود احساس فاجعەای کە در من وجود داشت، اما از اینکە ساکم آنجا بود و من هنوز چیزکی داشتم، تبسمی لبانم را در خود گرفت. بە نظر من آدمی باید درست در لحظە از دست دادن چیزی یا چیزهایش، سریع بە یاد بیاورد کە هنوز خیلی چیزهای دیگری هست کە داردشان. احساسی خوب کە از جنس فاجعە می کاهد. هرچند، هر چیزی در حدود خود بی نظیر است و جایگزینی اش با دیگری تقریبا غیرممکن. من کە سالهاست با این بەیاد آوردنها تمرین مداوم می کنم، بە نزدیکی ساکم رسیدم، و درست هنگامیکە رسیدم، دوبارە احساس ناخوشایند چند لحظە قبل بە من بازگشت. 
 
بە ساکم خیرە شدم. رنگی خاکستری بر سفیدی بطن، و یا شاید برعکس. و اندرونش هنوز چە چیزهای دیگری هم. اگر این را زودتر می دانستم، بی گمان بدان شتابزدگی بە دنبال قطارە نمی دویدم. سعی کردم بە اندرون بیاندیشم. من بدبخت!… من بیچارە!… بیاد آوردم: یک دست لباس اضافە، بیجامە، لباس زیر، ادکلن ارزان قیمت بدبو، یک شیشە عطر کوچک تقریبا بی بو، جوراب، مسواک، خمیر، ریش تراش برقی و سرانجام دو کتاب (یک رمان و یک کتاب تاریخی). تبسمی لبانم را از هم گشود. من همیشە اینطوریم. موقعیکە ادبیات و تاریخ با هم توی ذهن و فکرم می آیند، فوری خوشحال می شوم. البتە باید عرض کنم کە فی البداهە نمی دانم چرا، اما موقعیکە فکرم را بە کار می اندازم و دوبارە خیال برم می دارد، می فهمم چرا. خیلی سادە، چونکە فکر می کنم تاریخ، ادبیات را می سازد و متقابلا هم، یعنی اینکە ادبیات هم تاریخ را می سازد. بقول معروف یک پیوند و ارتباط دیالکتیکی. البتە نمونە برای تزم هم دارم. الکی کە نمی گویم. نمونەام هم کتاب ‘دن آرام’ است. خیلی سادە. تاریخ، دن آرام را ساخت و بعد هنگامیکە شولوخوف دن آرام را نوشت، تاریخ هم ساختە شد. آن هم چە جوری! درست از نوع زندە و مارش گونەاش، آنطوری کە آدم می تواند حتی بعد از گذشتن سالهای مدید، هنگام خواندن متن، باز دوبارە و چند بارە صدای پای سربازان، آب رود و نواهای عاشقانە را بشنود. حتی بە جرات می توانم بگویم کە در این کتاب، چنان تاریخ و ادبیات با هم قاطی می شوند کە عین یک پیکر و یک وجود واحد می شوند،… درهم تنیدە، در واژەای مسمم بە نام ‘دن آرام’.
 
 آە کە از حرفای گندە، سر خودم هم درد می کند!
 
من در این سالهای آخر، از زمانیکە کم کم احساس کردم کە باید بە یک سفر طولانی بروم، یکدفعە و بطور غیرمنتظرەای بە تلفیق این دو علاقەمند شدم. البتە این جوری هم نیست کە از هر کدام فقط یک نمونە توی ساکم باشد، نە، برعکس. نمونەهای متفاوت داشتەام، و دارم. بستە بە شرایط راە و سفر. و سفر آسان نمود اول (و نیافتاد مشکلها ابدا)، درست بخاطر همین تلفیق و نمونەهای متفاوت بود. سفر من بدبخت!… من بیچارە!
 
بە ساک خیرە می شوم. خودم را کماکان خوشبخت می بینم. چونکە، ساکم را دارم با محتویات درونش، و نیز با احساسی کە بە من منتقل می کند: احساس اینکە هنوز مسافرم و می توانم با قطار بعدی، بعد از یک شب اتراق در این شهر غریب، بە راە خودم ادامە بدهم (اگرچە در مسیری خلاف رویاهایم). شبی خوب در یک هتل بی درجە، با ارزانترین غذاها و البتە با کتابهایم کە مهملات راە را مهمل تر می کنند. و چە خوب! 
 
در اثنائی کە من ایستادەام و کماکان با ساک همراهم در یک کلنجار ادبی ـ تاریخی ام، متوجە می شوم کە ایستگاە خلوت شدە است. مردم چقدر زود می روند! و اینکە چرا کسی منتظر قطار بعدی نیست، متعجبم می کند. نە، من نباید زیاد پاپیچ خردەریزەها بشوم. شب کماکان دیر وقت هست و من هرچە زودتر باید ایستگاە قطار را ترک کردە و بە شهر بروم. و درست هنگامیکە می خواهم دستم را درازکردە، ساک را برداشتە و بعنوان آخرین فرد، ایستگاە نیمە تاریک ـ نیمە روشن را ترک کنم، دوبارە احساس فاجعە چند لحظە پیش در من عروج می کند. از دولایی درآمدە و دوبارە مثل تیر چراغ برقها راست می شوم. دستم بە طرف خودم برمی گرد، درست در مسیر جیبهای پالتوم کە تا زانوهایم می رسد. 
 
من دستهایم را در قطار جاگذاشتە بودم. درست هنگامیکە از خواندن مداوم، پی در پی و بە نوبت دو کتاب ادبی و تاریخی خستە شدە بودم و خوابم گرفتە بود، آنها، بی ارادە روی صندلی افتادە بودند. بعد، هنگامیکە توسط مامور بیدار شدم کە دیر است و باید بجنبم، چنان هولکی پایین رفتە بودم کە یادم رفتە بودم برشان دارم. 
 
اما،… اما کی ساک را پایین آوردە بود؟… من،… یا!
 
آنهای داخل ساک هم دو تا بودند. 
  
تاریخ انتشار : ۱۹ شهریور, ۱۳۹۵ ۶:۴۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

هشدار سازمان حقوق بشر ایران در مورد موج جدید اعدام‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری

بازی ادامه دارد…

با یاد و نام ماندگار مادر ستاره پورجعفر!

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!

در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!

بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم