اخیراً تلاشهای اردوغان رییس جمهور ترکیه برای منزوی کردن نیروهای کرد، بالاخص کردهای سوریه شدت گرفتەاند. دولت ترکیە بعد از ناامیدی مجدد از غرب، بار دیگر به روسیه روی آورده تا در اقدامات علیه کردها از پوتین کمک بگیرد.
از ابتدا دخالت های ترکیه در سوریه عمدتاً بیشتر به دلیل نگرانی از ناحیه کردها بوده که امروزه این نگرانیها آشکار تر و بحرانی تر شده اند. تا جایی که مجدداً اردوغان به روسیه سفر کرد و بعد از ملاقات با پوتین، بگونه ای که گویا به موفقیت بسیار مهمی دست یافته باشد، اعلام کرد قرار است بزودی دفتر پ. ی .د در مسکو تعطیل شود! اما روسها در این خصوص موضع روشنی ندارند. هرچند کردهای سوریه سعی کرده اند روابطشان را با روسها حفظ کنند و در این جنگ دیپلماتیک موفق از میدان بیرون بیایند.
در واقع کار چندانی از دست روسها برای ترکیە برنمی آید، و حتی ترکیە ممکن است بنوعی قربانی معاملات روسها با کشورهای درگیر با مشکل کردها هم بشود. زیرا که اولاً روسیه از نظر اقتصادی وضع چندانی خوبی ندارد و از هر زمان دیگری بیشتر نیازمند به کمک های مالی است. ثانیاً بعلت اشغال کریمه و انضمام آن به خاک خود، دچار مشکلات حادی در ارتباط با کشورهای غربی شده است، بطوری که با تحریمهای غرب فشارهای اقتصادی بر روسیه دو چندان شدەاند. لذا از این اقتصاد و بە طبع آن این سیاست نباید انتظار زیادی داشت. ثالثاً روسیه با کشورهایی که چیزی به نام چالش کردها دارند روابط دوستانه و تنگاتنگی دارد، کشورهائی مثل ایران و سوریه که اخیراً ترکیه نیز به محور آنان پیوستەاست. رابعاً سیستم کشورداری در روسیه بگونه ای است که دولت به افکار عمومی زیاد پاسخگو نیست. لذا به راحتی می تواند هرگونه تعهدی نسبت به کردها را زیر پا بگذارد و نیز با توجه به آن که مواضع واضحی نسبت به وضعیت کردها بخصوص کردهای سوریه ندارد، بایستی در این خصوص دقت کافی کرد. بالاخره این کە با بررسی سوابق تاریخی روسیه در ارتباط با پایبند نبودن به حقوق مردم کرد که جمهوری مهاباد در کردستان ایران را می توان بعنوان یک نمونه تاریخی از آن نام برد، استدلال فوق را بیشتر توجیه پذیر می نماید.
اما لااقل کشورهای غربی مشکلات فوق را ندارند. چیزهایی که این معادله را تا اندازەی پیچیده می کند روابط خوب غریبها بالاخص امریکا با کشورهای عربی است، و دیگری اصل فایده و هزینه. چون اصول اقتصاد سرمایه داری بر آن اصل استوار است، یعنی وقتی در جایی یا چیزی سرمایه گذاری می شود بایستی هزینه ها کمتر از فایده باشند. آِیا حمایت از کردهای سوریه منافع بیشتری از هزینه ها برای آنها دربردارد؟
همچنین، این بار محورهای حقوق بشر و ارزشهای دمکراسی نیز دخیل اند. روند جاری و اضطرابهای اردوغان این را نشان می دهد که غربیها تمایل به همکاری با کردها را بیشتر ترجیح می دهند. اما همزمان باید اقرار کرد کە در این مورد نباید زیادە از حد خوشبین بود و از طرف دیگر نباید به امید حکم زمان نشست تا حقایق روشن شوند. باید در اصل کارهائی برای پیشبرد منافع صورت گیرند.
اما وظایف احزاب و کادر رهبری کردی در این شرایط چگونه خواهد بود؟