بنیانهای سیاست خارجی دولتها در آمریکا را بە چند مکتب تقلیل می دهند: مکتب هامیلتونسیم، مکتب جکسونیسم و مکتب ویلسونیسم.١ تحلیگران و صاحب نظران، دونالد ترامپ را بیشتر متمایل بە مکتب جکسونیسم ارزیابی می کنند. وجە شاخص این مکتب تمایلش برای تهدید و دخالت در کشورهای دیگر جهان برای حفظ منافع ملی آمریکاست. در این مکتب، ارزشها و از جملە دمکراسی جایگاە خود را از دست می دهند. در این نگاە، منافع ملی آمریکا بە منافع اقتصادی صرف تقلیل پیدا می کند و ارزشها جزو منافع بحساب نمی آیند.
و ترامپ واقعا نشان دادە است کە چنین است. بە اخاذی های پولی او از کشورهای اروپای برای ادامە کار ناتو توجە کنید، بە سیاست دیوارکشی با مکزیک، لحن تحقیرآمیز او نسبت بە مهاجران، بە فعالتر شدن سرمایەگذاریهای عربستان سعودی در آمریکا برای تشویق ترامپ برای گرویدن بە برنامەهای عربستان و اسرائیل علیە ایران، بە عدم تعهد او بە سیاستهای محیط زیستی و یا بە تغییر مواضع سریع وی در هر زمینەای کە گوئی بە هیچ ارزشی پایبند نیست. در واقع او یک بازرگان راە یافتە بە کاخ سفید است کە همە چیز را بر مدار معادلە دو دو تا چهار تا حساب می کند. او حتی یک پراگماتیست هم نیست، زیرا کە تحمل یک پراگماتیست را برای ارزیابی و یا برداشت دستاوردهای خود هم ندارد.
اما سئوال این است کە وضعیت دشوار اقتصادی آمریکا را می توان تنها با جکسونیسم پیش برد؟ در شرایطی کە روسیە از لحاظ سیاسی و نظامی در سطح جهانی فعالتر شدە و حتی کشوری مانند کرە شمالی هم در سطح گستردە توان تهدید صلح جهانی را با توجە بە دارندگی بمب اتم دارد، می توان تنها بە صرف داشتن بهترین توان نظامی در دنیا بە حل مشکلات اقتصاد آمریکا رفت؟
با نگاهی بە وضعیت خود ترامپ در داخل آمریکا می توان بە نوعی جواب این مسئلە را داد. رئیس جمهوری کە تنها در عزل رئیس اف بی آی موفق بودە است و تقریبا در تمامی زمینەهای دیگر با مشکلات جدی مواجە است، نمی تواند بعد از چندین ماە از جایگاە خود و دستاوردهایش راضی باشد. نگاە جکسونیستی، در درون آمریکا و در پیش افکار عمومی این کشور هم برای او اتوریتە بیشتری نیاوردە است. حتی آمارهای سنجش افکار عمومی در این کشور، نشان از افت قابل ملاحظە محبوبیت او دارند.
واقعیت این است کە تاکنون مکتب جکسونیسم سرش بە سنگ خوردە است و در این مرحلە جوابگوی مسائل و مشکلات ایالات متحدە نبودە است. ترامپ مکتب بسیار نامناسبی را انتخاب کردەاست.
زیرنویس:
مکتب هامیلتونیسم: برگرفته از اندیشههای الکساندر همیلتون، وزیر خزانه داری دولت جورج واشنگتن، نخستین رئیس جمهور آمریکا. اصول این مکتب عبارت است از: اعتقاد به اصل تعادل قوا در اروپا، تأکید بر ارزشهای آمریکایی به جای منافع آمریکا در خارج از کشور، درون گرایی و نفی مداخله در امور خارجی.
مکتب جکسونیسم: برگرفته از اندیشههای اندرو جکسون هفتمین رئیس جمهور آمریکا. اصول این مکتب عبارت است از: منافع ملی سکاندار سیاست و روابط خارجی، پذیرش مداخله نظامی در دیگر مناطق جهان برای حفظ منافع ملی، گسترش موقعیت جهانی به عنوان یک قدرت بزرگ، واکنش به تهدیدات از طرق نظامی در صورت نیاز.
مکتب ویلسونیسم: برگرفته از اندیشههای توماد وودرو ویلسون بیست و هشتمین رئیس جمهور آمریکا که در اصول چهاردە گانە ویلسون به آن اشاره رفتهاست. اصول این مکتب عبارتاند از: رد جنگ به عنوان راه حل مشکلات جهانی، ایجاد تعادل قوای جهانی، گسترش دموکراسی به عنوان مقابله با پدیده جنگ. (از ویکیپیدیا)