مازینی، تئوریسین ایتالیائی ناسیونالیسم و فیختە تئوریسین آلمانی ناسیونالیسم، معتقد بودند کە با استفادە از جنگ رهائی بخش می توان مردم را در جهت ایجاد یک ملت واحد بە هم دوخت. در این معنا، جنگ وسیلەای می شود برای ایجاد معنویت ملی.
استفادە از جنگ برای ایجاد و پیشبرد پروژە ملت سازی هنوز هم البتە هوادار دارد، و در عالم سیاست، اعمال گرانی. بە آمریکا نگاە کنید، بە ایران، و عراق دوران صدام حسین. اگرچە جنگ آنان با جنگ مورد نظر ناسیونالیستهای ایتالیائی و آلمانی کە جنگی رهائی بخش (لااقل در مفهوم بود)، متفاوت است، اما هدف یکیست: ایجاد ملت و یا تکمیل پروژە ملت سازی از طریق خون و هیجان.
آمریکا از طریق برافروختن جنگهای مختلف در سرتاسر جهان، هنوز در داخل کشورش در فکر تهییج ملی است. با این جنگها، حضور پرچم آمریکا کە در جامعە این کشور امری بشدت قابل رویت است، معنای چندین برابر می یابد.
جمهوری اسلامی البتە در هیچ کجای جهان جنگی برنیافروختە است. جمهوری اسلامی اساسا در مفهوم عادی آن کشوری تجاوزگر نیست (بە جز مورد ادامە جنگ ایران و عراق کە آن را بە کشوری تجاوزگر بدل ساخت، و این تجاوزگری البتە هنوز با مفهوم برافروختن جنگ تفاوتهائی دارد)، اما مفهوم جنگ در فرم دفاعی و ایدەئولوژیک آن کە نوید صدور انقلاب را می دهد، کمتر از برافروختن جنگ برای ایجاد معنویت ملی نیست.
پس جنگ چە در فرم آزادی بخش آن و چە در فرم غیر آزادی بخش آن، می تواند هویت ملی ایجاد کند. اما جنگ اگر آزادی بخش نباشد، می تواند بە ضد خود تبدیل شود. جنگ آمریکا علیە ویتنام را ببینید، و یا اصرار جمهوری اسلامی برای ادامە جنگ ایران و عراق را!