شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۷

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۷

يک نیمه‌روز
بوق ماشین آتش‌نشانی در همه جا پیچیده بود اما معلوم نبود که ماشین برای رسیدن به شعله‌های آتش چگونه می‌تواند راه خود را باز کند. راننده تاکسی با مسافری بر...
۳ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزير؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا،...
۲ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
دادخواهی و صلح
روز يک‌شنبه گذشته، 27 آبان‌ماه سال 1403 خورشيدی با عنوان دادخواهی و صلح و به‌یاد هزاران فرزند جان‌باختۀ ميهن و با تاکيد بر دادخواهی، خشونت‌پرهيزی و صلح‌طلبی در سامانه زوم...
۱ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: کارآنلاين
نویسنده: کارآنلاين
دنیایِ واژگون
کتاب در حافظه شهر فراموش شده‌ / و به انتها نزدیک / دنیا تعادلش را در نقطه لغزانی دنبال می‌کند / موریانه‌ها / به جانِ کتاب‌ها افتادند / شب است،...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟
کارنامه اقتصادی، ژئوپولتیکی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی فاجعه آمیز حکومت در برابر همگان قرار دارد. حکومت دینی حتا در ماموریت معنوی خود هم شکست بزرگی خورده و مناسک و...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید پیوندی
نویسنده: سعید پیوندی
تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما
امروز بیش از پیش لازم است که جریانات چپ، ملی و دموکرات صفوف خود را به هم نزدیک کرده و مانع گرایش به سمت راست و جریانات برانداز شوند. هیچ...
۲۹ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
وریشه مرادی
وريشه مرادی دوران دانشجویی از فعالان ان‌جی‌او های شهر سنندج و از قهرمانان رزمی‌کار استان کوردستان و یکی از بنیان‌گزاران انجمن مبارزه با اعتیاد شهر سنندج بود.
۲۸ آبان, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه

نسلی که دارد می رود

کلاس سوم ابتدایی، روزی که «خانم خدابنده» معلم کلاس‌مان همه بچه‌ها را به صف کرد برای رفتن به کتابخانه شهر... مدرسه‌ی امیرکبیر پایین شهر بود. مدرسه‌‌ای درندشت. برای ما آخر دنیا بود. بار اولی بود که از مدرسه خارج می‌شدیم و حالا ما بچه‌های هشت، نُه ‌ساله با موهای از ته تراشیده، با شلوارهای وصله‌دار، جلوی درِ مدرسه به صف شده بودیم تا سوار تنها اتوبوس مسافربری اتوتوکل شویم و به «کتابخانه» برویم.

کلاس سوم ابتدایی، روزی که «خانم خدابنده» معلم کلاس‌مان همه بچه‌ها را به صف کرد برای رفتن به کتابخانه شهر…

مدرسه‌ی امیرکبیر پایین شهر بود. مدرسه‌‌ای درندشت. برای ما آخر دنیا بود. بار اولی بود که از مدرسه خارج می‌شدیم و حالا ما بچه‌های هشت، نُه ‌ساله با موهای از ته تراشیده، با شلوارهای وصله‌دار، جلوی درِ مدرسه به صف شده بودیم تا سوار تنها اتوبوس مسافربری اتوتوکل شویم و به «کتابخانه» برویم.

کتابخانه در قسمت انتهایی پارک شهر قرار داشت. خیلی خوشحال بودم؛ چون می‌دانستم کتابدارش کیست!…

یادم هست ساختمانش آجری بود؛ آجرهایی با بندکشی‌های مشکی و درهای فلزی آبی رنگ. دو، سه پله می‌خورد و می‌رفت بالا. ذوق آشکار ما بچه‌ها که همدیگر را هل می‌دادیم تا پا در جای عجیبی بگذاریم. جایی تمیز، پر از رنگ‌های شاد، با بوهای خوش که با بویِ مست‌کننده کاغذ و کتابِ نو درآمیخته بود و بچه‌ها در حیرت. معلم‌مان گفت: «خب بچه‌ها، هر کدوم می‌تونین یک کتاب، هر کتابی که دوست داشتین انتخاب کنین و ببرین خونه‌تون بخونین» و خانمِ مهربانِ کتابخانه، که دختر خاله‌ام بود و یک‌دم خنده از لب‌هایش محو نمی‌شد؛ گفت: «دو تا کتاب می‌تونین انتخاب کنین، چون بچه‌های خوبی هستین…» و ما لُپ‌هایمان گل انداخته بود از شرم یا خوشحالی یا ذوق یا هرچی و بمانیم که حالا از میان این هزار‌هزار کتاب، کدام دو‌‌تا را انتخاب کنیم؟…

سال‌ها بعد آنجا شد کتابخانه‌ی کانون… کانون پرورش فکری… قصه‌های زیگفرید را در همان آنجا خواندم، مجموعه کتاب‌های طلایی و «مهمان ناخوانده» را…

«مهمان ناخوانده» یعنی غوطه‌ور‌شدن در خیال، در رنگ، در کلمه. یعنی آموختن اینکه چطور بتوانی آن ننه پیرزنی باشی که در یک شبِ بارانی همه موجودات دنیا را از سرِ مهر در خانه‌ی کوچک ‌جا دهی. یعنی آموختن اینکه چطور با «دیگری»، نه‌تنها کنار بیایی بلکه زندگی کنی؛ که مهربان باشی؛ که برایش حق زیستن، آنچنان که هست، نه آنچنان که تو می‌خواهی قائل باشی، گیرم که گربه باشد یا الاغ، گنجشک باشد یا گاو، سگ باشد یا پرنده… یعنی بدون آنکه از نام و فکرش بپرسی، نانش دهی، جانش نگیری و در زندگی‌ات جایش دهی… کتابخانه‌های کانون نسلی را پی ریخت که عدالت کتاب خوانی را، در دورترین و محروم‌ترین روستاها، تجربه کردند. کانون، خاستگاه نخستین مروجان کوچک کتاب شد. نخستین سوادآموزان کوچکی که با خواندن کتاب‌هایی که به امانت می‌گرفتند، نه‌تنها بزرگ‌ترهایشان را در لذتِ خواندنِ کتاب سهیم می‌کردند که معلمان کوچک پدر و مادر و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان هم بودند. بچه هایی از ارس تا هیرمند و از سرخس تا اروند پروازِ خیال و خلاقیت شان شکوفا شد و آفرینش‌های هنری و ادبی‌شان آشکار…

کانونی که از سینمایش کیارستمی طلوع کرد و امیر نادری… از شعرش احمدرضا احمدی و محمود کیانوش؛ و از نقاشی‌اش زرین کلک، فرشید مثقالی و علی‌اکبر صادقی… و این همه نویسنده، شاعر، هنرمند و انسان که از همین کتابخانه‌های کانون برآمده‌اند… نسلی[۱] که گویا ماموریت تاریخی داشت… از محمد رضا شجریان، علی اشرف درویشیان، مسعود کیمیایی، آیدین آغداشلو، بهمن فرمان آرا، اسفندیار منفردزاده، صمد بهرنگی و ناصر تقوایی… نسلی که هم، حوادث خون بار را تجربه کردند و هم تحول تاسیس رادیو را… نسلی که با تاسیس کانون پرورش فکری، یکدیگر را درگوشه گوشه ایران یافتند… نسلی که دستِ ایران را در دستِ نسلی نهاده‌اند که مدرن، معترض و خواهان تغییرند…

 

پانوشت:

۱. همگی زادهٔ سال۱۳۱۹ با یکی دوسال تفاوت…

 

واپسین روزهای تیر ۱۴۰۲

 

تاریخ انتشار : ۲۷ تیر, ۱۴۰۲ ۶:۳۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

یک نیمه‌روز

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادخواهی و صلح

دنیایِ واژگون

مسئله جانشینی و یا زمانی برای پرسش‌های اساسی درباره کارنامه ولایت فقیه؟

تلاش جریان برانداز و سلطنت‌طلب در کسب قدرت و وظایف ما