پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۲
انوشیروان لطفی در ۶ خرداد ماه سال ۱٣۶۷ در روزهای آغازین کشتارهای دستهجمعی زندانیان سیاسی اعدام شد. مادر لطفی از شنیدن خبر اعدام پسرش چنین گفت: «راهی خاوران شدم، با دست خاکها را کنار زدم، خاک را شکافتم پیراهن چهارخانه تن پسرم بود، دیگر نمیخواستم بیشتر از این ببینم.»
شروع مذاکرات در سال ٢٠٠٣ با ایران بر سر برنامە اتمی اش، بە ابتکار دولتهای اروپائی آلمان، فرانسە و انگلستان صورت گرفت. ابتکاری کە از جملە دولت اوباما بطور جدی بدان پیوست و با تلاش خود امکان انعقاد برجام را فراهم آورد. بنابراین برجام با ابتکار اروپائی ها آغاز شد و با همراهی آمریکا بە فرجام رسید. در واقع بدون آمریکا انعقاد چنین معاهدەای امکان ناپذیر بود.
روزنامە شرق در شمارە امروز خود در مطلبی تحت عنوان “ضرورت رفع ابهام از مذاکرە با اروپا” از جملە نوشتە است اتحادیە اروپا در اعلامیەای رسما اعلام کردە کە “ما با طرف ایرانی، در بارە موضوعات موشکی و ترتیبات امنیتی، در حال مذاکرە هستیم و بە نتایج خوبی رسیدەایم.” نویسندە مقالە گلایە از این دارد کە موضع طرف ایرانی در رابطە با این مذاکرات شفاف نیست، و علیرغم شفافیت طرف اروپائی، اما طرف ایرانی طوری رفتار می کند کە شاید طرف اروپائی دارد دروغ می گوید!
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
حال پیشبینی میشود که جلیلی گل خورده در مناظرهی اول و ناکدان شده در مناظرهی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی جز شکست نخواهد داشت.البته در شرایطی که انتخابات عادلانه، منصفانه، مهندسی نشده برگزار شود و ملاک تنها رای و نظر مردم باشد.
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظامهای سرمایهداری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده میشود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند تا برای چند سال دیگر نظم مستقر ارتجاعی را تداوم بخشند.
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکتهای اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری و سازمانیافته با هدف گذار خشونتپرهیز از جمهوریاسلامی به جمهوری سکولاردموکرات است.
اگر در دور اول “نه” به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود را بر جا گذاشت، این بار هم نامزد مورد نظر نظام با رای “نه” اکثریت شرکت کنندگان روبرو، و به شکل دیگری، ظرفیت و قدرت مردم را تجربه خواهد کرد.
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار میگیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترکاند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق جناحی و طیف حامیان و خصوصیات شخصی و کارنامه گذشته، تفاوتهای بارزی دارند. آقای جلیلی مورد حمایت جبهه پایداری است که از زمان تشکیل آن در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد تاکنون، روز به روز بر قدرت و نفوذش در ارکان حاکمیت جمهوری اسلامی افزوده شده است.
مردم از «روزنهگشایی» و اصلاحات معنادار در درون ساختار عملاً موجود عبور کردهاند و به آن امیدی ندارند. جامعه در مرحلۀ تحولطلبی و ایجاد تغییرات اساسی در ساختار موجود قراردارد…
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.