پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۳
ما که همواره کشتار ۶۷ را جنایت علیه بشریت نامیدهایم، بر وظیفه و تعهدمان نسبت به پیگیری دادخواهی قتل جوانانی که به خاطر عضویت و فعالیت در تشکیلات ما دستگیر، شکنجه و اعدام شدند، تاکید داریم. ما کشف حقیقت، شناسایی و محاکمۀ عادلانه و علنی آمرین و عاملین کشتار، با تاکید بر جلوگیری از عدم تکرار آن را حق جامعه میدانیم. و ما میدانیم که هنوز راه درازی برای ادای دین خود به یاران و رفقایمان و دادخواهی نسبت به قتل آنان و سایر زندانیان سیاسی پیش رو داریم.
یکی از فرقهای فاحش میان کشورهای دمکراتیک و دیکتاتوری؛ دمکراسی ، آزادی و گردش آزاد اطلاعات است. دیکتاتورها با انحصاری کردن رسانەها و کنترل همەجانبە آن، بویژە در شرایط جنگی تلاش می کنند درست مانند میدان جنگ همە چیز در تقویت ماشین جنگی آنها باشد، اما در کشورهای آزاد علیرغم اصرار سیاست مسلط در تک بعدی کردن اخبار و دادن خصلت ویژە بە آن، اما می توان کماکان صداهای متفاوت را شنید. حتی در سطوح بالای دولتی برای چنین تنوعی، تمهیدات فراهم می شود.
آنقدر این چند کلمه کذایی “عوضش ما امنیت داریم”، هم باعث تمسخر مردم شده و هم نفرت انگیز جلوه کرده است, که امروزه از دهان هر کسی شنیده می شود، مورد مواخذه شدید قرار می گیرد. شعاری که اغلب مورد استفاده مسئولان قرار گرفته و آگاهانه در آن تلاش شده به شعور مردم توهین گردد و از پیش خواسته است که چشمانش را بر واقعیت های تلخ جامعه ببندد.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
تجربه دورههای قبل نشان میدهد که بلافاصله پس از انتخابات حکومت با افزایش شدید آمار اعدام، واقعیت خود را به مردم گوشزد میکند. مردم ایران و جامعه جهانی باید از حالا برای مقابله و واکنش مناسب به موج احتمالی اعدامها آماده شوند.
شاعرِ شب زندهِ دارِ بی تکلف!
صبور باش وُ…نگاه کن،
در این شبِ طولانی،
هنوز چراغِی روشن است،
تحمل کن.
مادر عماری از نسل مادران خاوران بود با چهره ای آرام و دوست داشتنی. ناماش ستاره بود؛ ستارهای که در آسمان زندگی فرزندانش درخشید و رفت، فرزندانی که جملگی به صفوف مبارزه برای آزادی و عدالت پیوستند. مادر هرگز نتوانست مرگ فرزندانش احمد و مهدی عماری از جان باختگان سال ۶۷، را باور کند و تا لحظۀ مرگ با حسرت چشم به راه دیدارشان بود.
حال پیشبینی میشود که جلیلی گل خورده در مناظرهی اول و ناکدان شده در مناظرهی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی جز شکست نخواهد داشت.البته در شرایطی که انتخابات عادلانه، منصفانه، مهندسی نشده برگزار شود و ملاک تنها رای و نظر مردم باشد.
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظامهای سرمایهداری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده میشود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند تا برای چند سال دیگر نظم مستقر ارتجاعی را تداوم بخشند.
مردم از «روزنهگشایی» و اصلاحات معنادار در درون ساختار عملاً موجود عبور کردهاند و به آن امیدی ندارند. جامعه در مرحلۀ تحولطلبی و ایجاد تغییرات اساسی در ساختار موجود قراردارد…
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.