شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰
روندهای سیاسی در میهنمان، به ویژه پس از سخنان اخیر علی خامنهای در جمع مسئولان قضایی، منجر به افزایش فشار بر نهادهای مدنی و در نهایت دستگیری تاکنونی چند چهرهی فعال سیاسی و منتقد شد. از سوی دیگر در اولین گام، فشار بر زنان نیز افزایش یافت و دستورالعملهای تازه و محدودکنندهای بر سر رعایت حجاب در ادارات، مدارس و مجامع عمومی صادر شدند.
آقای حجت الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز سەشنبه این روزنامه در یادداشتی با عنوان«بازهم دانه درشت ها!» آورده است. در خبرهای دیروز خواندیم کسی که دو هزار کیلو سکه خریده بود، با وثیقه آزاد شده است. این وضعیت اگر ادامه پیدا کند، جامعه با انفجاری بزرگ مواجه خواهد شد/ ریشه رانت خواری، فامیل بازی و دانه درشت پروری را بسوزانید.
از این نظر است که شاید بتوان گفت بحران امنیتی در خلیج فارس و یا هر نوع ممانعت از صدور نفت ایران بیشتری فشارها را به دولت ایران می تواند وارد کند. دیگر انواع تحدید ها و تحریم های اقتصادی بیشترین فشارهای خود را می تواند به مردم عادی منتقل نماید. این در شرایطی می باشد که الیگارشی اقتصادی، سیاسی امنیتی سپاه، آقازاده ها و اطرافیان ولایت فقیه همچنان کلیدهای اصلی اقتصادی کشور را در دست های خویش گرفته و در راه بسط و کنترل منافع خویش، اعمال دیکتاتوری و خفقان اتوکراتیک اسلامی و ماورای قوانین داخلی و بین المللی عمل می نمایند.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
از آنجا که در ایران هیچ گونه نظارت بیطرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش میخواهد اعلام میکند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت را هم بپذیریم، حدود ۶۰ درصد از مردم واجد شرایط در این رایگیری شرکت نکردهاند و این هشداری بزرگ به حکومت است.
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانهی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود …
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و احساسی خودمان را تنظیم می کنیم و می سازیم، من نوعی ما می شویم. حق انتخاب و تصمیمگیری در هر سطحی را حساب شده داریم. به توی متجاوز آخوندی و مذهب افراطی ضد بشریت، ضد عقل، ضد احساس و ضد علم نه می گوییم.
با گروه اول خوشبختانه، متأسفانه؟ بیش از سی سال است درددل و پرسش بیپاسخ داشتهام. آنچنان که هر چه بنویسم تکراری است ولی حکم مشهوری در باب ممنوعیت تکرار در شرایط مشابه وجود ندارد…
در اینگونه موارد دوگانۀ کاذبی درست میشود به نام اصلاح تدریجی یا براندازی و انقلاب! اما به گمانم میان مسجد و میخانه راهی است و آن تحمیل حق حاکمیت ملی و تأمین آزادیهای معقول و البته تدریجی بر حاکمیت و حاکمان موجود با محوریت آقای خامنهای است از طریق نافرمانی مدنی و یا درستتر «مقاومت مدنی» خشونتپرهیز. یکی از مهمترین آنها عدم مشارکت در مراسم عقیم انتخابات ادواری است. یعنی همان راهی که بسیاری از جمله موسوی و تاجزاده و مدنی انتخاب کردهاند.
مردم از «روزنهگشایی» و اصلاحات معنادار در درون ساختار عملاً موجود عبور کردهاند و به آن امیدی ندارند. جامعه در مرحلۀ تحولطلبی و ایجاد تغییرات اساسی در ساختار موجود قراردارد…
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.