حامد عبد الصمد نویسنده و روزنامه نگار مصری مقیم آلمان
اسب ” تروآ ” ی دموکراسی
هر وقت و هر جا که اسلامیست ها به قدرت دست یافتند ، همراه آنان دو سناریو قابل پیش بینی هم وجود دارد :
الف – آنها با مشت آهنین حکومت می کنند و جامعه و کشور را به یک زندان بزرگ تبدیل می نمایند ؛ همه چیز و همه جا را نا بود و ویران میکنند : مانند ایران ؛ افغانستان ؛ سومالی و سودان . ب – حال اگر آنها از قدرت ساقط شوند مانند الجزایر دهه ٨٠ ، خودشان را بصورت ارگانهای تروریستی شکل میدهند و در کوچه و خیابان حمام خون راه می اندازند .
درست الأن در مصر ، سناریو اول با مداخله و میانجیگری ارتش عوض شد . همزمان ترس از بروز سناریو دوم ، همان حملات تروریستی ” اخوانی ها ” دارد رشد میکند . هم اکنون ” اخوانی ها” شاخه نظامی خودشان را به خیابان ها گسیل میکنند و بطوری وحشیانه به دور و بر خود تیراندازی میکنند و تلاش میکنند مردم را به ترس و وحشت بیندازند تا رییس جمهور سرنگون شده خود را دو باره به قدرت برگردانند .حقیقت این است که ” اخوانی ها ” روح زمانه را نفهمیده و درک نکرده اند . آنها قادر به تصور این نبودند که در زمان ارتباطات جهانی ، امکان حضور و دوام دیکتاتوری های جدید آسان نیست . آنها برای رسیدن به قدرت سیاسی از دموکراسی به عنوان اسب ” تروا ” استفاده میکنند . آنها از درون دموکراسی را تهی و نا بود میکنند . آنها می خواستند مانند رییس جمهور سابق حسنی مبارک ، با سرعت زیاد و شدت و کنترل هر چه بیشتر بر همه ارگانهای کشور چنگ بیندازند .اتحاد آنها با ” حماس ” یک تهدید آشکار برای امنیت شبه جزیره سینا بود که منجر به از دست رفتن جان ١۶ نفر از سربازان مصری شد. برنامه اقتصادی نا شیانه و نا کار آمد آنها ، منجر به ویرانی اقتصادی کشور گردید .
مصر به کشتار و خونریزی تهدید میشود
از آنجایی که در مصر پارلمان وجود ندارد ، برای براندازی یک رییس جمهور باید یک برنامه مورد پسند یا یک جریانی راه می افتاد تا همه را از دست محمد مرسی خلاص کند . ارتش می بایست مداخله میکرد . تا از یک جنگ داخلی بین هواداران و مخالفان او و ویرانی بیشتر اقتصادی کشور جلوگیری نماید . متخصصان خارج از گود در کشور های غربی ، پشت این قضیه پیش آمده در مصر را یک کودتای نظامی می بینند و خواست میلیون ها مصری را نا دیده میگیرند . بندرت پیش می آید که ” طالبان ” ، حماس ، دولت آمریکا و دولت آلمان دارای یک نظر باشند اما در این مورد همه آنها برکناری محمد مرسی را ضربه ای به دموکراسی میدانند . اما باید گفت که دموکراسی ازدواج کاتولیکی نیست که حق تقاضای طلاق زنان از مردان را صلب میکند حتی اگر مرد یا شوهر الکلی و هرزه باشد و نسبت به او بد رفتاری کند . اسلامی ها قصد داشتند کشور مصر را به زمان قرون وسطی برگردانند و قدرت خودشان را در دیگر کشور های عربی گسرش دهند . سرنگونی اخوان المسلمین در مصر منجر به پایان قدرت اسلامگرایی در کشور مصر گردید . کشور مصر همیشه مرکز اسلام رادیکال و افراطی بود .بنا بر این با وجود خطرات زیاد در قاهره ، ما نباید فراموش کنیم : سرنگونی محمد مرسی بوسیله ارتش تنها راه حل بود . دخالت ارتش ، دفاع از آزادی مردم مصر ، و همچنین جلوگیری از تهدید آنها علیه غرب بود .
آخرین نبرد شروع شده است
بله ، مرسی دموکراتیک انتخاب شد. با راههای قانونی به قدرت رسید . اما یک تفاوت معنی دار بین قانون و مشروعیت وجود دارد . قانونی بودن یک روش یا یک طرز اجرا است . ، اما مشروعیت یک مرافعه و دعوای طولانی و قدیمی است . به خاطر همین است که برای من مرسی مشروعیت خود را به عنوان رییس جمهور مصر از دست داده بود .او پس از زمانی کوتاه از به قدرت رسیدن خود ، به تمام وعده های خود پشت پا زد و از قوانین دموکراسی سر پیچی نمود و با صدور فرمانهای مورد جدل ، خودش را ماورا و بالا تر از قانون قرار داد و اجازه داد تا شاخه نظامیان اخوان المسلمین دادگاه قانون اساسی را به تصرف خود در آورند . آنها سعی کردند با این کار خود مانع رای قضات بر علیه قانون اساسی اسلامی شوند . و همان موقع که مردم تظاهرات صلح آمیز خود را در برابر کاخ ریاست جمهوری آغاز کردند ، باز هم یک قسمت از اعضا شاخه نظامی اخوان المسلمین را به سوی تظاهر کنندگان فرستاد و اجازه داد تا آنها تظاهرات را با خونریزی به پایان ببرند . متحدان اسلامی اش ، روسای مخالفان را حتی در حضور او به عنوان خائنین بی دین خطاب میکردند . بعضی از کانالهای تلویزیونی نزدیک به او ، در واقع مردم را بر علیه ” قبطی ” ها و اقلیت شیعه تحریک میکردند و صحنه سازی ها و برنامه ریزی های آنها ، منجر به کشتار و قربانی شدن عده زیادی از مردم گردید . زمانهای غیر عادی ، الزامات غیر عادی هم می طلبند : کاری که ارتش مصر در سوم یولی ٢٠١٣ انجام داد در واقع نه یک کودتا بلکه یک عملیات آزاد سازی گروگانها از دست گروگانگیر ها بود . تمام کشور بوسیله محمد مرسی و اخوان المسلمین او ، با نام دموکراسی به گروگان گرفته شده بود و مورد بد رفتاری و سوء استفاده قرار میگرفت .
افتادن ماسک اسلامیست ها
هم اکنون دو باره کارت های بازی بر خورده اند. اخوان المسلمین این شانس را دارد که دوباره در دولت و حکومت و انتخابات جدید شرکت کند. اما آنها نمی خواهند . وقتی که نمی توانند قواعد و اصول بازی را خودشان تعیین و تبیین کنند، آنوقت بازی را نمی پذیرند . آنها سعی میکنند شکافهای جامعه را هر چه بیشتر عمیق تر کنند. محمد مرسی و اخوان المسلمین او، در همان آغاز بر علیه دموکراسی و بر علیه خواست اکثریت مردم مصر کودتا کردند، اکنون ماسک اسلامیست ها افتاده است و آنها هم اکنون به آن زبانی صحبت میکنند که در بهترین شکل به آن تسلط دارند که همان زبان تجاوز و خشونت است. در قاهره ، اسکندریه و در شبه جزیره سینا و در جنوب کشور ، آنها می خواهند با خشونت و درگیری ، رییس جمهور بر کنار شده را دو باره به قدرت برگردانند . دهها کشته و صد ها مجروح نتیجه اولین روز درگیری های آنها بودند . آخرین نبرد متعصبین شروع شده است و آنها بازنده این نبرد خواهند بود .