وقتی که تنهایی،
بازهم برایم نامه بنویس
اما،
نامه های عاشقانه ات را
در آلبوم خاطراتت بگذار،
و برای آنکه دوستش می داری
زمانی بی پرده و اشکار بخوانش
دلواپس نباش،
آنکه دوستش می داری،
عاشقانه برایت خواهد خواند…
برایم بگو،
وقت تنهایی
به خلوت خود که راه می جستی
به دور از تابش مهر و ماه،
طوفانهای شبانه
ساقه هایت راشکستند؟
و گلهای سرخت،
باز پرپر شدند
با آمدن تندبادها؟
باز هم برایم نامه بنویس
اما از تنهایی و تندباد هیچ مگو
از رویش جوانه های گل سرخ
درحیاط خانه ات بگو،
کلمه ها را روی کاغذ بیاور
من همه حرفهایت را
در یاد خواهم داشت
و صبح سحر،
پیش از ترنم آوای هَزار ها،
به آنها خواهمشان سپرد .