پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۲

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۲

در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران
ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!
تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمی‌شود از این بهتر کرد اما می‌شود بسا بدتر کرد. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. آیا انتخاب میان بد...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ياسر ميردامادی
نویسنده: ياسر ميردامادی
اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا
هستهٔ سخت قدرت، بر اساس منافع خود و بر پایهٔ یک خطای محاسباتی رضایت داده است که انتخابات را حداقل نیمه‌رقابتی کند. جامعه زخم‌های عمیقی از سیاست‌های حاکمیت بر روح...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سياوش - ايران
نویسنده: سياوش - ايران
دلایل فراخوان «ث ژ ت» برای دادن رأی به برنامه «جبههٔ نوین مردمی»
«ث ژ ت» هرگز خود را در پناهگاه مخفی نکرده است و همواره حتی به قیمت تحمل ضربات شدید مواضع شجاعانه‌ای که لازم بوده را اتخاذ کرده است؛ به عنوان...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی

بحران سیاسی و بی کفایتی رهبران رژیم

رژیم ج. ا با پیشبرد سیاستهای ضد ملی و ضد مردمی در سالیان گذشته، به ویژه در زمینه انرژی هسته ای دچار فروپاشی و ریزش نیرو در هرم و بدنه قدرت شده و مشروعیت خود را از کف داده است. تشدید شکاف در ساختار سیاسی و بالا گرفتن تضاد میان دولتیان واکثریت مردم، با رویکرد و گرایش به نظامیگری محافل راست افراطی داخلی بیش ازپیش همراستا شده، و روحیه هیستریک جنگ افروزی را در محافل نظامی- امنیتی دامن زده است.

هرچه دامنه معضلات وبحران ساختاری اجتماعی – اقتصادی حاکم در کشورگسترده تر می شود، بی ثباتی وآشفتگی رژیم نیزبه همان نسبت افزایش می پذیرد و عجز و ناتوانی رهبران نظام در برون رفت از شرایط حساس و بغرنج موجود آشکارتر می شود. به بیان دیگر، بحران اقتصادی درهرم قدرت سیاسی تاثیر مستقیم وعضوی درمجموعه ای از نا به سامانی ها به ویژه درعرصه ی اقتصادی به جا -می گذارد که طبقات فرودست و میانی جامعه، به ویژه، از آن تاثیر می پذیرند. افزایش نرخ دلار و سقوط روز افزون و بی سابقه ی ارزش ریال (پول ملی کشورمان) از یک سو تورم افسارگسیخته و گرانی لحظه به لحظه ی کالاهای لازم مردم را به گونه ای باور نکردنی و بی سابقه افزونترکرده است؛ و از سوی دیگرمردم ایران شاهد اظهارنظرها و دیدگاه های شتابزده و غیرمسئولانه و ناکارشناسانه مسئولان اند که نمی توانند نرخ های جدید ارز و ریال را مهارکنند. ارسلان فتحی پور، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، دلیل آشفتگی بازار ارز را سوء مدیریت مسئولان دولتی دانست وآقای احمدی نژاد، با لحنی حمایت آمیزاعلام کرد: نوسانات بازار ارز ناشی از سیاست های اقتصادی دولت نیست. او برای مهار کردن نرخ ارز دستور ویژه ی برخورد با به اصطلاح ” اخلالگران بازار ارز ” را داد که پس از آن دادستانی تهران افراد متهم به اخلال در بازارارز را دستگیرکرد. در ادامه اظهارنظرهای آشفته و فرافکنانه دولتیان، سیاستهای ارتجاعی و خانمان برانداز جناحهای سیاسی گونه گون حاکمیت، و برخوردهای “امنیتی” با مسئله ارز، رئیس شورای اصناف کشور که یکی از مراکز مهم و حساس بورژوازی تجاری کشوراست، آشفتگی وضع بازار را حاصل کار عده ای اخلالگر با اهداف سیاسی معیّن ارزیابی کرد و گفت: “اصناف (شورای اصناف کشور) همواره در بازسازی کشور وهمچنین دراجرای طرحهای هدفمند سازی یارانه ها و تنظیم بازار کارنامه ای درخشان داشته اند.” او همچنین از ارادت و وابستگی این نهاد ارتجاعی و حامی غارتگران دانه درشت بازار به رژیم سخن به میان آورد. در همه ی این دیدگاهها اصل موضوع مغفول مانده است و مطرح کنندگان آنها ازکنارآن گذشته اند؛ آنان با پاک کردن صورت مسئله این خیال واهی و عوامفریبابه را به شماری از مردم القا کرده اند که گویا از توانایی حل مسئله ی ارزی برخوردارند؛ اما تنها با مطرح کردن مسائل مقطعی، از جمله سیاستهای روزمره و مقطعی مهارکردن افزایش افسارگسیخته نرخ ارز، آن هم به گونه ای سطحی، و بی توجه به  سرشت ساختار اقتصادی کشور و مناسبات حاکم برآن، و نیز رانت خواری و ماهیت انگلی رژیم، و نیز سیاست های هسته ای که در تعارض با منافع ملی و اراده ی مردم است، نمی توان ریشه های بحران اقتصادی را که هم اکنون به صورت “بیماری ای لاعلاج” در آمده و کشور را به آستانه ی فلج کامل اقتصادی کشانیده است، بازیافت.  به همین دلیل، برهیچ کارشناس اقتصادی برخورداراز ذهنیت رها و مستقل ازسیاستهای نئولیبرال پوشیده نیست که نسخه ای اقتصادی که برای ایران پیچیده اند متاثر از اندیشه ی محافل سرمایه سالار جهانی است که از طریق صندوق بین المللی پول تنظیم شده، و سپس در اختیار مدیران بی کفایت و بی صلاحیت و وابسته ی ایران قرار گرفته است که اراده ای از آن خویش ندارند؛ اما همواره خود را در پشت شعارهای دروغین ضد امپریالیستی پنهان کرده اند. مدلی که نظام اقتصادی کنونی ایران بر پایه آن استوار است، ۸۰ در صد وابسته به بورژوازی مالی جهانی است که بورژوازی غارتگر بوروکراتیک (مافیای شبه دولتی)، و نیز بورژوازی تجاری برترین و مهم ترین نقش را درآن به عهده گرفته اند.

پذیرش اصول اقتصادی نئولیبرال در میان دولتمردان ج.الف، با مضمون آزادی بی قید و شرط بازارو دریافت وامهای ننگین با سود کمرشکن از سازمان تجارت جهانی و بازگذاشتن دست سرمایه داران کلان تجاری، مالی و شبه دولتی، و محدود کردن و کوچک کردن نقش دولت، دولتی که خود   در چنین شرایطی نمی تواند ملی و دموکراتنیک باشد، بنیان این سرمایه داری لگام گسیخته به حساب می آید؛ و درتضاد شدید با رو بنای سیاسی (قدرت سیاسی) در عرصه ی جهانی و نیز درداخل کشور قرارگرفته است؛ و مجموعه این شرایط بر بحران مزمن اقتصادی کنونی افزوده است. به بیان دیگر،  مسائل اقتصادی کشورما، از قبیل رشد بی حساب و کتاب ارزش دلار در برابر ریال، و نیز افزایش بی – لگام نرخ تورم و رشد سرسام اورگرانی، ورشکستگی نهادهای تولیدی داخلی، خود همزمان معضلی سیاسی نیز به حساب می آید که از روشهای نابخردانه، ناکارشناسی، و ضد مردمی دولت سرچشمه می گیرد وهم اکنون عوارض مستقیم آن متوجه مردم است که ریاضتهای اقتصادی را در صفوف گسترده اقشار و طبقات فرودست و میانی خود تحمل می کنند. رژیم ج. الف با پیشبرد سیاستهای ستیزه جویانه و قدرت طلبانه خود درمنطقه؛ در پیش گرفتن دیپلماسی به ظاهر ضد غربی و ضد آمریکایی که بیشتر به طبل توخالی می ماند، و با استفاده از گفتمان نامتعارف و  جنگ طلبانه درمناسبات جهانی، به ویژه  درطول حکومت محمود احمدی نژاد، و ایجاد تنش میان ایران و همسایگان آن، بیش ازهرچیز به بحران ساختاری و انزوای جهانی ایران دامن می زند.  به موازات پیشبرد سیاستهای اقتصادی دولت که پیش ازاین از آنها یاد کردیم، تداوم سیاست هسته ای آن که هم اکنون درابعاد ضد ملی به پیش می تازد، به تشدید تضادهای بین المللی ایران انجامیده و بحران اقتصادی را نیز به گونه ای متقابل دوچندان ساخته است.

نبود مدیریت شایسته ومنطقی سیاست هسته ای درانطباق با  چارچوب تفاهم نامه سازمان بین المللی انرژی هسته ای و نبود تعامل و همکاری با گروه کشورهای ۵+۱ و فرصت سوزی در زمینه  احقاق حقوق ملی در پهنه تامین وبه کارگیری انرژی هسته ای و غنی سازی اورانیوم، فرصتی طلایی را در اختیار دولتمردان آمریکایی و هم پیمانانشان قرار داده است تا بر دامنه تحریم و تهدید ایران بپردازند.

آسیبها و ضربه های مستیم این تحریمها و تهدیدها ی پیاپی به گونه ای جدی تر و جبران ناپذیرتر از دولتیان به بنیه اقتصادی مردم کشورمان وارد می شود و سهمی چشمگیر از انان را به زیر خط فقر می کشاند.

در گیرودارتضاد و چالش میان محافل راستگرای افراطی نظام و امپریالیستها ی جهانی، این مردم کشورما هستند که قربانی آزمندی و رقابت سوداگران و قدرت طلبان ازهردوسو می شوند و ضربه ها و آسیبهای مهلک و کمرشکن اقتصادی- اجتماعی به آنها وارد می آید. از این رو، به درستی می توان در – یافت که سرمایه داری جهانی، به ویژه محافل راستگرای افراطی آن، دشمنی خود را با مردم ایران آشکارمی کند. آنها می خواهند ابتدا توده های زحمتکش و جنبشهای سیاسی و اجتماعی را که بدیل واقعی حکومت ارتجاعی و مخالفان سرسخت سیاستهای جنگ افروزانه سرمایه داری جهانی به شمار می آیند به زانو درآورند. سخنان مزورانه باراک اوباما که گفت: ما حامی مردم ایرانیم، فقط می تواند ساده انئیشان و کوته نظران سیاسی را دلخوش و قانع کند.

رژیم ج. ا با پیشبرد سیاستهای ضد ملی و ضد مردمی در سالیان گذشته، به ویژه در زمینه انرژی هسته ای دچار فروپاشی و ریزش نیرو در هرم و بدنه قدرت شده و مشروعیت خود را از کف داده است. تشدید شکاف در ساختار سیاسی و بالا گرفتن تضاد میان دولتیان واکثریت مردم، با رویکرد و گرایش به نظامیگری محافل راست افراطی داخلی بیش ازپیش همراستا شده، و روحیه هیستریک جنگ افروزی را در محافل نظامی- امنیتی  دامن زده است. همین سیاست  وروحیه جنگ افروزانه در محافل افراطی سرمایه داری نیز با شدت تمام در رسانه های غربی ترویج شده است؛ یعنی درهر دو سو، محافل ارتجاعی افراطی بر طبل جنگ می کوبند. در چنین شرایطی حاکمیتی که اندکی دغدغه مردم را داشته باشد؛ و احساس مسئولیت به مسائل و نا به سامانی های اقتصادی را با سیاستهای خردورزانه و مردمسالارانه در خویش بپرورد، می تواند ازاراده مردم کشورش در حل این گونه مسائل بهره جوید؛ اما این آرزو و آرمان همه مردم کشور ما کوچکترین تاثیری درذهنیت و اندیشه دولتمردان حاکم نداشته است.

سران نظام اندیشه حفظ بقای خویش و سیادت برارکان اقتدار در کشور را مهمترین هدف و وظیفه خود می  شمارند وبرای تامین آن حاضرند همانند ماکیاولیستها در توجیه هدف به هر وسیله ممکن دست یازند: از مذاکره پنهانی و به دوراز چشم مردم که به واقع براقتدار وعظمت ملی چوب حراج می زند، تا ایجاد فضای پرالتهاب و تنش آلود و جنگ افروزانه که درهر دو حالت کشور ما را به لبه پرتگاه نابودی می کشاند.

 

                                                                     6/10/91 (12/12/26)

     

تاریخ انتشار : ۱۲ دی, ۱۳۹۱ ۱۲:۵۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!

باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!

ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!

اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا