پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۵

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۵

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز
در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظام‌های سرمایه‌داری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده می‌شود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکت‌های اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران

بی‌عدالتی سازمان‌یافته علیه بهاییان متوقف شود

سیاست آپارتاید اقتصادی علیه بخش بزرگی از جمعیّت ایران بدون شک پیامد‌های منفی انکارناپذیری بر پویایی اقتصاد کشور داشته و نهایتاً ایران را از یک سرمایۀ قابل توجّه انسانی و مالی محروم کرده است. طرّاحان و عاملان ایجاد این خفقان اقتصادی را تاریخ چطور مورد قضاوت قرار خواهد داد؟

مقام محترم ریاست جمهوری اسلامی ایران

حجّت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی

دفتر جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متّحد به نمایندگی از بهائیان متجاوز از ٢٣٠ کشور و اقلیم در پنج قارّۀ عالم مایل است در کمال احترام با بیان مطالبی در بارۀ وضع بهائیان ایران توجّه آن مقام معظّم را به تناقضی شدید بین اظهارات دولت “تدبیر و امید” در زمینۀ “ایجاد عدالت برای کلّ اتباع ایرانی به طور یکسان” و “ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری” از یک سو و مظالم شدید اقتصادی وارده بر جامعۀ بهائی ایران از سوی دیگر جلب نموده تقاضای رسیدگی عاجل نماید. این مظالم اقتصادی برای تقریباً چهل سال ادامه داشته و متأسّفانه بعد از آغاز کار دولت جناب عالی هم نشانه‌ای از بهبود وضع به چشم نمی‌خورد.

بهائیان بخشی از مردم همان سرزمینی هستند که اقوام آن را حضرت عالی در یکی از سخنرانی‌های اخیر خود به “شاخه‌های یک درخت تنومند به نام ایران” تشبیه نمودید. تاریخ صد و هفتاد سال گذشته گواه وفاداری و سازندگی آنان در راه خدمت به وطن عزیزشان است. صرف نظر از برداشت بعضی از مسئولین امور نسبت به عقاید و اصول آیین بهائی، برابری همۀ شهروندان در کلّیّۀ حقوق اوّلیّه، بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اعلامیّۀ جهانی حقوق بشر، امری است مسجّل و از جمله اصول بنیادین برای ایجاد اجتماعی پیشرو می‌باشد. از ابتدای ظهور دیانت بهائی در سال ١٢٢٣ شمسی در ایران، مخالفت‌های مستمرّ و شدید عدّه‌ای متعصّب مذهبی با پشتیبانی حکومت‌های وقت موجب شد که جان و مال و مسکن و شغل پیروان این آیین و امنیّت اماکن مقدّسه و حتّی قبرستان‌های آنان در معرض خطر و یا نابودی قرار گیرد. بعد از انقلاب اسلامی در سال ١٣۵٧، این سرکوب روند دیگری به خود گرفت و به عنوان یکی از سیاست‌های اصلی حکومت ایران در آمد. هدف از این مقال، شرح تمامی تضییقات وارده بر بهائیان ایران نیست زیرا مثنوی هفتاد من کاغذ ‌شود بلکه صرفاً ذکر محدودیّت‌های بی‌شمار اقتصادی است که طیّ تقریباً چهل سال گذشته اعضای این جامعه با آن رو به‌ رو بوده‌ و هستند.

با شروع انقلاب، هزاران کارمند بهائی بدون پرداخت هیچ ‌گونه غرامتی از وزارتخانه‌ها و ادارات و دیگر نهادهای دولتی اخراج گردیدند، حقوق بازنشستگی آنان قطع شد و برخی حتّی مجبور به بازپرداخت حقوق‌های دریافتیِ سالیان خدمت خود گشتند. کارگران بهائی از کارخانجات و شرکت‌های دولتی و نیمه‌دولتی اخراج شدند بدون اینکه وجهی برای سال‌های خدمت و یا بابت خسارت اخراج و حقّ بیمه به آنان پرداخت شود. محرومیّت بهائیان از استخدام در بخش دولتیِ کشور زادگاه‌شان هنوز به قوّت خود باقی است.

بعد از انسداد کامل راه استخدام بهائیان در بخش دولتی توجّه به بخش خصوصی معطوف شد. چندی نگذشت که به طرق مختلف از قبیل تحت فشار قرار دادن شرکت‌ها برای اخراج کارمندان بهائی، اجبار بانک‌ها به مسدود کردن حساب‌ صاحب‌کاران بهائی، و یا اِعمال نفوذ تبعیض‌آمیز برای جلوگیری از واگذاری بعضی از پروژه‌ها به بهائیان واجد شرایط، فعّالیّت‌های اقتصادی آنان در بخش خصوصی نیز بسیار محدود گردید. اشتغال بهائیان با دست‌آویز نامعقول و توهین‌آمیز نجس بودن آنان، در تعداد قابل توجّهی از زمینه‌های اقتصادی ممنوع شد. صدور و یا تمدید جواز کسب‌شان در دیگر زمینه‌های شغلی اکثراً با انواع و اقسام سخت‌گیری‌ها و تأخیرهای ساختگی رو به رو می‌باشد. با مصادرۀ اموال بهائیان به اتّهاماتی بی‌اساس چه بسیار مزارع پرثمر که از دست کشاورزان زحمتکش که برخی حتّی از دولت تقدیرنامه دریافت کرده‌‌‌‌اند خارج گشت و چه تعداد کارخانه‌ها و شرکت‌های موفّق که تعطیل شد. بی‌عدالتی‌های بی‌شماری از قبیل عدم صدور جواز کار برای یک رانندۀ تاکسی که دلیل اصلی آن شفاهاً ولی با صراحت کامل بهائی بودن وی اعلام می‌شود، تخریب مکرّر و نهایتاً مصادرۀ دکّۀ متعلّق به فردی با معلولیّت جسمی با این عنوان که بهائی حقّ کار و کسب ندارد، و یا محدود کردن بهائیان یک استان از وارد کردن کالاهای تجاری از دیگر استان‌های ایران، همگی به بهانۀ واهی دفاع در مقابل خطرات امنیّت ملّی توجیه می‌گردد. در چند سال اخیر نیز عدّه‌ای با مشکل جدیدی مواجه هستند بدین معنا که برخی از متصدّیان، زمانی که فرد بهائی به مناسبت ایّام تعطیلات مذهبی خود که بیش از چند روز پراکنده در طیّ سال نیست کار خود را برای یک یا دو روز تعطیل می‌کند مغازۀ او را مهر و موم نموده وی را به لغو جواز کسب تهدید می‌کنند.

هم‌زمان با اقدامات فوق، بسیاری از مایملک جامعۀ بهائی از جمله اماکن مقدّسه، دفاتر اداری، گورستان‌ها و حتّی بنیادهای عامّ ‌المنفعۀ بهائیان بدون هیچ توجیه قانونی غصب شد. املاک پرارزشی که طیّ سالیان دراز از طرف افراد به جامعه اهدا شده بود به یغما رفت. موجودی‌های قابل توجّه نهاد‌های پس‌انداز که قسمتی از سپرده‌های آن متعلّق به کودکان بهائی بود مصادره گشت. این تصرّفات در شهرها اغلب با حبس و در مواردی با اعدام بهائیان و در روستاها عموماً با اِعمال زور و ضرب و جرح همراه بود.

عواقب اقتصادی محرومیّت‌ جوانان بهائی از امکانات رشد استعداد‌های خدادادی خود به مراتب وخیم‌تر از برخی مظالم دیگر است. چه بسیار هنرمندان و یا ورزشکاران بهائی که از پرورش قابلیّت‌های آشکار و پی‌گیری فعّالیّت‌های موفّقیّت‌آمیز خود ممنوع شدند و چه بسیار جوانان مشتاق تحصیل که با ممنوعیّت از ورود به مدارس استعدادهای درخشان یا به دانشگاه‌های کشور دریافتند که راه کسب علم و دانش از طرق مؤسّسات فرهنگی مملکتی با بی‌رحمی به‌ رویشان مسدود شده است. متولّیان فرهنگی جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب علاوه بر پایان دادن به استخدام اساتید بهائی در دانشگاه‌ها، دانشجویان بهائی را که بعضی از آنها ماه‌های پایانی تحصیلات خود را می‌گذراندند از مؤسّسات عالی اخراج نمودند و از ورود داوطلبان جدید نیز جلوگیری به عمل آوردند. در سال ١٣۶٩ شورای عالی انقلاب فرهنگی طیّ مصوّبه‌ای مدوّن جوانان بهائی را رسماً از تحصیلات عالیه محروم نمود. بند سوّم این سند نه تنها ثبت نام بهائیان در دانشگاه‌ها را منع می‌کند بلکه مقرّر می‌دارد که چنانچه هویّت بهائی بودن فردی در هنگام تحصیلات عالی نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود.

جامعۀ بهائی با تضییقات فراوان دیگری نیز مواجه است که هر یک زیان‌های اقتصادی قابل توجّهی در بر دارد. از جمله می‌توان به مشکلات مادّی حاصله از عملیّاتی چون حملات پی در پی به منازل بهائیان و غارت اموال‌شان، زندانی کردن غیر ‌قانونی آنان و درخواست وثیقه‌های بسیار سنگین برای آزادی، ایجاد محدودیّت در قوانین وراثت در بین بهائیان و ایجاد احساس ناامنی ناشی از سیاست‌های بهائی‌ستیزی اشاره نمود.

جناب آقای رئیس جمهور،

این سیاست آپارتاید اقتصادی علیه بخش بزرگی از جمعیّت ایران بدون شک پیامد‌های منفی انکارناپذیری بر پویایی اقتصاد کشور داشته و نهایتاً ایران را از یک سرمایۀ قابل توجّه انسانی و مالی محروم کرده است. طرّاحان و عاملان ایجاد این خفقان اقتصادی را تاریخ چطور مورد قضاوت قرار خواهد داد؟ سیاست عمدی یک دولت برای ایجاد فقر در بین بخشی از شهروندان خود چطور قابل توجیه است و یا مسئولین خسارات مالی، اجتماعی و روانی حاصله از این تبعیضات چگونه اعمال خود را توجیه خواهند کرد؟ برنامه‌ریزی برای خارج ساختن یک جمعیّت از چرخۀ اقتصادی وطن خود با کدام معیار دینی و مدنی منطبق می‌باشد؟ با وجود این همه بی‌عدالتی‌های سیستماتیک چطور می‌توان هنوز از استقرار اجتماعی عدل‌پرور و پیشرو سخن گفت؟ چه ضمانتی وجود دارد که اقوام و گروه‌های دیگری از مردم شریف ایران به بهانه‌های مشابهی دچار همین مشقّات نگردند؟ پاسخ پرسش‌های ایرانیان آگاه و فرهیخته در بارۀ این همه ظلم و ستم وارده بر هم‌وطنان‌شان چیست؟ تضادّ بین این محرومیّت‌ها و اشتیاق به توسعۀ اقتصادی ایران از طریق همکاری با جامعۀ بین‌المللی را چگونه می‌توان از بین برد؟ این تبعیضات علیه بهائیان با کدام یک از ادّعاهای نمایندگان محترم دولت در مذاکرات بین‌المللی راجع به بهبود شرایط اقتصادی مملکت و تمامی ایرانیان مطابقت دارد؟ فراتر از این، مقامات مسئول در حکومتی که مدّعی تمسّک به اسلام است چطور در پیشگاه پرودگار عالمیان جوابگوی این قبیل اعمال خواهند بود؟

سزاوار آنکه مسئولین محترم به تأثیرات زیان‌بار این بی‌عدالتی‌ها بر اجتماع ایران و بر جوانان که آیندۀ آن کشور می‌باشند بیندیشند، جوانانی که به برابری و کرامت ذاتی انسان‌ها از پیشینه‌ها و نژادها و عقاید مختلف اذعان دارند و واقف‌اند که پیشرفت و ترقّی ایران و رفاه و سعادت نهایی ایرانیان نیز جز از این طریق میسّر نخواهد شد. سؤال این جوانان پیشرو از جناب ‌عالی در مقام مسئول حراست حقوق کلّیّۀ شهروندان ایران این است که از آنجا که اعتقاد به دیانت بهائی جرم نیست چرا بهائیان با نقض همه‌جانبۀ حقوق مدنی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود رو به رو هستند. چقدر موجب تأسّف است که به دلایل تعصّبات دیرینه، تحریف تاریخ، و اسارت در قیود توطئه‌پنداری، تعلّق بهائیان به ایران و مساعی آنان در راه خدمت به اجتماع به طور سیستماتیک نادیده گرفته می‌شود و در عوض، عدّه‌ای مغرض به ترویج تهمت‌های پوچ و بی‌اساسی چون جاسوسی و اقدام علیه نظام نسبت به بهائیان می‌پردازند.

چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد

قصد شما برای بازگرداندن “امید، آرامش و رونق اقتصادی” به کشور ایران و یافتن طرق خلّاق برای بهره‌مندی از قابلیّت‌ها و استعدادهای تمامی شهروندان اعمّ از زن و مرد و از هر قوم، قبیله، دین، یا زبان قابل تمجید می‌باشد. دیدگاه توصیف شدۀ‌ حضرت عالی مبنی بر “برابری حقوق شهروندی و فرصت‌ها برای همۀ مردم” و “توزیع عادلانۀ ثروت برای بهبود وضعیّت معیشت مردم” از اذهان محو نشده است و هستند نفوسی که هنوز امیدوارند در آینده‌ای نه چندان دور شاهد اجرای این آرمان‌های متعالی باشند. بهائیان ایران به وطن خود عشق می‌ورزند، در جهت بنای جامعه‌ای پویا و پیشرو می‌کوشند، به یکتایی خداوند، یگانگی نوع انسان و اتّحاد ادیان ایمان دارند، ترویج دوستی و ایجاد وحدت را از جمله وظایف اخلاقی خود می‌دانند، علی‌رغم تحمّل ظلم و ستم‌های شدید با هیچ فرد و مقامی خصومت و عنادی ندارند، و هدف‌شان این است که فرزندانی تربیت کنند که با بهره‌مندی از قابلیّت‌های مادّی و روحانی زندگی خود را وقف خدمت به عالم انسانی و وطن مألوف نمایند. شایسته است که محیطی فراهم آید تا تجربۀ جامعۀ بهائی و تجربۀ دیگر بخش‌های جمعیّت ایران در راه ترقّی و پیشرفت مملکت به کار گرفته شود.

انتظار جامعۀ جهانی بهائی آن است که جناب عالی دستور فرمایید تا بی‌عدالتی‌های اقتصادی وارده بر بهائیان که بزرگ‌ترین اقلّیّت مذهبی غیر مسلمان ایران هستند به فوریّت مورد رسیدگی قرار گیرد و موانع موجود به مرور ولی با سرعتی معقول از میان برداشته شود.

با احترام، بانی دوگال

نمایندۀ ارشد جامعۀ جهانی بهائی

رونوشت:

نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متّحد

 

تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور, ۱۳۹۵ ۱۰:۵۷ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!

در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!

بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!