در یک متن نروژی در بارە رئالیسم جادوئی چنین آمدە است: “یک روش برای داستان سرائی کە در آن واقعیت و خیال در هم ادغام می شوند،… خوانندە فراخواندە می شود تا جادو را بە عنوان دنیای واقعی پذیرا شود،… در آن، درک قراردادی غرب از زمان، مکان، علت و معلول و هویت شخصی و ملی بە چالش کشیدە می شوند،…”١
و این چنین است هنگامی کە ما آثار گارسیا مارکز نویسندە را می خوانیم تمامی تعاریف ذکرشدە یکجا در ذهن ما فعال می شوند، و ما بە یکبارە از طریق یک ادغام نامانوس دوبارە بە آن فراخواندە می شویم کە درکی دیگر از واقعیت داشتە باشیم. بە عبارتی دیگر، حقیقتی دیگر در درون ما شکل می گیرد در بارە واقع یا واقعییات اغلب سفت و سخت و تکراری بیرونی اطراف ما.
اما در یک گریز سادە از دنیای ادبیات بە سیاست و یا در یک تطبیق سادە میان این دو و البتە در رابطە با پدیدەهائی مانند داعش، ما خیلی سادە در دنیای واقع بدون آنکە از طریق یک متن ادبی بە دنیای فانتازی فراخواندە بشویم، با یک جهان رئال جادوئی روبرو می شویم کە تا حدود زیادی تعاریف عنوان شدە از رئالیسم جادوئی در مورد آن صدق می کند. و داعش درست مصداق منفی و نگاتیو این روش داستان سرائی در حیطە تلاش برای کسب قدرت در جهان رئال است. آنان تلاش می کنند کە ما را بە پذیرش دنیای جادوئی خود بعنوان دنیای واقع وادارند،… درک بشری از زمان، مکان، علت و معلول و هویت شخصی و ملی را بە چالش می کشند،… و سرانجام اینکە سعی می کنند حقیقتی دیگر را از واقع بە ما از طریق اجبار خشن بشناسانند.
شاید همە ما فیلم “غلام حلقە” The lord of the ring را دیدە باشیم، فیلمی کە در آن آدمها همراە و متحد با موجودات فوق بشری دیگر، بە جنگ مرگ و زندگی با موجودات دیگری برمی خیزند کە بە جز خود، فلسفە وجودی هر موجود دیگری را بە چالش می کشند. در این فیلم ما بە صراحت با قساوت خارج از تصور نیروی مرگ روبرو هستیم، حالتی کە بسیار شبیە داعشیهاست، و یا بهتر بگوئیم داعشیها شبیە آنان، زمان دیگر یک خط متداوم از زندگی بە مرگ نیست، بلکە از مرگ بە زندگیست (آنهم زندگی در یک شکل مجازی در دنیائی دیگر)، مکان، پیش آنان جائی سیال، مبهم و تعریف نشدە است و تنها تکیەگاهی است برای حس خود و اندیشە خود و نقطە آغاز حرکتی جهانشمول، علت و معلول جاری و پذیرفتە شدە نیز پیش آنان می شکند و همە چیز تسلیم یک ارادە مافوق بشری می شود تا از طریق داعش منطق جاری و پذیرفتە شدە را واژگون کند، مفهوم شخص رخت برمی بندد و فردیت یک موجود مقدس و فراطبیعی چنان پهنا می گسترد کە همە را در خود فرومی برد، و سرانجام اینکە مرزهای ملی می شکنند و بە جای آن، کرە خاکی یک ماوا برای یک ناسیون می شود و آن هم ناسیونی کە تنها بر اساس تعلق دینی تعریف می گردد.
و البتە وجود داعش همانند روش داستان سرائی رئالیسم جادوئی جالب و جذاب است، زیرا کە اولا نوع جدیدیست از داستان سرائی، و زیرا کە حقیقتی دیگر از واقع مالوف تصویر می کند، واقعی کە شاید بسیاری از آن خستە شدەاند. پس آیا برای پس راندن رئالیسم جادوئی نوع داعشی، ما بە رئالیسم دیگری محتاج نیستیم از گونەای دیگر کە در آن مفاهیم موجود بار دیگر بە چالش کشیدە شوند تا بتوان دنیای جدیدی بنیان نهاد کە در آن نتوان دیگر رئالیسم جادوئی داعشی تولد دوبارە یابد؟
زیرنویس:
۱ – Bibliotekarsstudents nettleksikon om litteratur og medier. Av Helge Ridderstrøm (førsteamanuensis ved Høgskolen i Oslo og Akershus) Sist oppdatert 18.06.14