در روزهای آینده مجمع عمومی سازمان ملل متحد دوباره در برابر این سوال قرار می گیرد که آیا به قطعنامه پیشنهادی کانادا برای محکومیت نقض حقوق بشر در ایران رای مثبت بدهد و یا بر وضعیت اسفبار حقوق بشر در ایران چشم بپوشد.
مستقل از این که نتیجه چه باشد، واقعیت این است که برای این که قطعنامه به مرحله طرح در مجمع عمومی برسد راه درازی را پیموده است. یکی از ازمراحل مهم و به قولی گردنه دشوار مسیر قطعنامه، هنگام طرح آن در “کمیته سوم” است. امسال در روز ۲۱ ماه نوامبر ۲۰۰۸، کمیته سوم سازمان ملل متحد با ۷۱ رای موافق، ۸۱ رای مخالف و ۲۸ رای ممتنع درخواست جمهوی اسلامی را برای استفاده از مقررات آیین نامه ای No Action Motion رد کرد. به این ترتیب راه برای طرح قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در جمهوی اسلامی، در مجمع عمومی هموار شد.
اما گذراندن قطعنامه از مانع No Action Motion آسان نیست. اینجا قسمتی از مسیر است که دولتهای معروف به نقض حقوق بشر، همچون سودان، سومالی، زیمبابوه، بلاروس، چین و … کمین می کنند تا نگذارند قطعنامه علیه نقض حقوق شهروندان شان مطرح شود.
در باره این که No Action Motion چیست؛ چگونه و از کجا در سالهای اخیر سرو کله آن پیدا شده؛ چرا این قاعده آیین نامه ای برای دولتهای نقض کننده حقوق بشر، محبوب است، و مسائل دیگری از این دست، شهرگان با یکی از همکاران سازمان ملل متحد گفت وگو کرد. طرف گفت وگوی شهرگان سالهاست با سازمان ملل همکاری می کند. او با راهروهای ساختمانی و پیچ در پیچ مقررات سازمان ملل به خوبی آشنا است اما به دلیل جایگاه خود در این سازمان، از ما خواست نام وی محفوظ بماند.
ابتدا از او در باره اهمیت No Action Motion برای طرح و یا عدم طرح قطع نامه های حقوق بشری در مجمع عمومی سوال می کنم می گوید:
من به واسطه کارم، هم با سفرای کشورهای مختلف در سازمان ملل و هم با نمایندگانNGO در تماس قرار دارم. الان چند سالی است که کمیته سوم به محل برخورد این دو نیرو تبدیل شده است. البته کشورهای طراح قطعنامه نیز جزء مهمی از این کش مکش هستند. اجازه بدهید به یک موضوع اشاره کنم تا اهمیت موضوع روشن شود. سال گذشته جمهوری اسلامی خیلی “خوب” عمل کرده بود. نتیجه این شد که طرح No Action Motion فقط با اختلاف دو رای رد شد یعنی اگر آنها حتی یک نفر را به سمت موافقت با طرح خود جذب کرده بودند. طرح محکومیت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی، اصلا در مجمع عمومی طرح نمی شد.
بگذارید قبل از ادامه بحث ببینیم اصلا No Action Motion چیست؟
بند ۲از قاعده شماره ۶۵ از آیین نامه کمیسیونهای اجرایی شوراهای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل می گوید که ” طرح درخواست عدم تصمیم گیری در باره یک طرح بر خود آن طرح مقدم است.”
پس با استفاده از این بند آیین نامه می توان درخواست کرد که یک طرح مشخص اصلا به مرحله تصمیم گیری نرسد.
به این ترتیب این حق کشورهای عضو است که با استفاده از این بند به مقصد خود برسند. اینطور نیست؟
خیر اینطور نیست. چرا که این مخالف روح مقررات و آیین نامه های سازمان ملل و مخالف فلسفه وجودی این سازمان است.
بسیاری از مسولان سازمان ملل تا به حال بر این تاکید کرده اند که استفاده این چنینی از No Action Motion می تواند به عنوان سوء استفاده نام گذاری شود. واقعیت این است که این قاعده برای این تصویب شد تا بتوان با یک ابزار فرمال از لایحه های تکراری و یا بی اهمیت جلوگیری کرد تا وقت مجمع عمومی به هدر نرود. تصور کنید، مثلا یک طرحی وجود داشته باشد که پیش از رسیدن به مجمع عمومی در شورای امنیت طرح شده باشد، رای گیری در باره آن بی مفهوم می شود، پس با استفاده از ابزار No Action Motion از اتلاف وقت جلوگیری می شود. یا اگر یک طرحی وارد شده که به دلیل گذشت زمان و تغییر و تحولات رخداده طرح از موضوعیت افتاده است باز هم همین بند ۲ به کار می آید. اما آیا می توان گفت که مثلا طرح محکومیت نقض حقوق بشر در ایران و یا سومالی بلا موضوع است و یا تکراری و یا بیهوده است. بی تردید اینطور نیست. پس استفاده دولتها از این بند آیین نامه ای ربطی به آرمانهایی که سازمان ملل بر اساس آنها شکل گرفته ندارد.
چرا در سالهای اخیر از این قاعده به این وسعت استفاده می شود؟ آیا این یک آیین نامه جدید است؟
خیر. جالب است بدانید که جمهوری اسلامی و بسیاری از دیگر کشورها استفاده از این قاعده را از زیمبابوه یاد گرفتند. اولین بار این کشور آفریقایی چند سال پیش برای جلوگیری از محکومیت در مجمع عمومی از ان استفاده کرد و پس از آن این ابزاری برای دیگر کشورها شد
پیشتر اشاره کردید که تصمیم گیری در کمیته سوم و گذر از No Action Motion در حقیقت یک گردنه خطرناک برای کسانی است که می خواهند قطعنامه محکومیت در مجمع عمومی طرح شود. چرا چنین است؟
توجه کنید که رای دادن به طرحِ عدم تصمیم گیری در بارۀ مثلا طرح محکومیت جمهوری اسلامی در مجمع عمومی، بسیار ساده تر است تا رای ندان به خود طرح. تقریبا چهل کشور وجود دارد که کشورهای کلیدی محسوب می شوند یعنی آرای آنها به نوعی و به دلائلی متغیر است. وقتی که طرح محکومیت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی مطرح می شود تکلیف کشوری مثل سومالی یا سوئیس روشن است. اولی مخالفت می کند و دومی موافق محکومیت است. اما موضع تعداد زیادی از کشورها کاملا ثابت نیست. من نمایندگان NGO ها می بینیم که به گونه ای خستگی ناپذیر به سفرای این کشورها مراجعه می کنند تا به آنها نشان دهند تا چه حد رای آنها برای انسانهایی که حقوق شان نقش می شود اهمیت دارد. بسیاری از این کشورها به دلیل وجه جهانی شان نمی خواهند به طرح قطعنامه مربوط به محکومیت دولتهای ناقض حقوق بشر رای مخالف دهند اما در کمیته سوم آنها به عدم تصمیم گیری در باره یک طرح رای می دهند که خیلی حساسیت ایجاد نمی کند.
و البته در این بین برای جلب نظرات این کشورها، توسط دولتهای ناقض حقوق بشر که از توانایی مالی برخوردار هستند به کارهایی خاصی هم دست می زنند. درست است؟
بله. اجازه بدهید یک نمونه بگویم. جزایر سلیمان، کشور کوچکی مرکب از ۹۹۰ جزیره در جنوب اقیانوس آرام است. شاید بسیاری اسم آن را نیز نشنیده باشند. اما خوب مثل هر کشور دیگر در سازمان ملل دارای یک رای است. در این کشور دو خط سیاسی وجود دارد یکی به دنبال رابطه خوب با جمهوری اسلامی است و دیگری رابطه با غرب را می خواهد. ماه گذتشته معلوم بود که می خواهند به با No Action Motion جمهوری اسلامی مخالفت کنند. چرا که سال پیش از آن چنین کرده بودند. اما ناگهان نظر آنها تغییر کرد. بعد NGO های حقوق بشری کشف کردند که دولت جمهوری اسلامی به آنها وعده داده بود که بلیت هواپیمای دانشجویانی که می خواهند از این کشور برای تحصیل به کوبا بروند پرداخت کند. ظاهرا این وعده روی رای آنها تاثیر داشت و آن را برگرداند.
ایا نمونه های دیگری هم وجود دارد؟
حتما. من نمونه های بسیاری از این دست می شناسم. در یک مورد دیگر، چند سال پیش جمهوری اسلامی به یک کشور دیگر قول داده بود که در ازای رای مثبت به No Action Motion یک باند فرودگاه برای آنها بکشد. آنها بنا به میل جمهوری اسلامی رای دادند. بعد این ماجرا برملا شد و جالب اینجاست که جمهوری اسلامی هم هرگز به وعده خود وفا نکرد. امسال ان کشور علیه درخواست جمهوری اسلامی رای داد
گفتید نمونه های زیادی سراغ دارید؟
بله. نمونه دیگر تاثیر کشورهای عضو کنفرانس اسلامی است. مثلا نماینده یکی از کشورهای عضو این کنفرانس به ما گفت که به دلیل رای ممتنع به یک قطعنامه برای محکومیت یک کشورِ دیگر که عضو کنفرانس است، مورد تهدید قرار گرفته. به نماینده این کشور گفته شده بود که اگر دوباره چنین کند از حمایتهای مالی کشورهای عضو سازمان بی بهره خواهد ماند.
پس این کشور امسال به No Action Motion رای مثبت داد؟
بله همینطور است. اما در مقابل چندین کشور عضو کنفرانس که همیشه موافقت می کردند امسال رای ممتنع دادند که باعث خوشحالی NGO های حقوق بشری بود.
کدام کشورها؟
معمولا ترکیه و اردن خارج از خط کنفرانس عمل می کردند اما امسال بحرین، یمن، لیبی و مراکش هم رای ممتنع دادند.
راستی یک مورد بزرگ دیگر را به خاطر آوردم که باید برای شما جالب باشد. امسال و سال گذشته دولت ایران از طریق “جنبش غیرمتعهدها” تورهای مفصلی سازمان داد و پذیرایی مفصلی از نمایندگان به عمل آورد. خوب روشن است که برخی از این نمایندگان به نفع جمهوری اسلامی رای بدهند. می دانید این مثل کاری است که کمپانیهای داروسازی می کنند. آنها برای پزشکها تور می گذارند، و در کنفرانسها از آنها پذیرایی می کنند و برخی از پزشکانی که از این تورها بهر ه می برند پس از آن داروهای آن شرکت را تجویز می کنند. آنهایی هم که چنین نمی کنند غالبا از دعوت به تورهای بعدی محروم می شوند. ظاهرا این روشی است که در خیلی از عرصه ها عمل می کند.
به نظر شما طرح محکومیت جمهور اسلامی در مجمع عمومی امسال رای می آورد؟
غالبا این طور است که وقتی قطعنامه از گردنه NO Action Motion گذشت در مجمع عمومی نمی توان آن را متوقف کرد. چرا که بسیاری از کشورهای نمی خواهند وجه جهانی خود را به این ترتیب تخریب کنند و درکنار دولتهای ناقض حقوق بشر قرار بگیرند
برای این گفت وگو از شما سپاسگزاریم
این گفت وگو در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۰۸ انجام شده است.