بخش اول
خانم کلاودیا گارسیا مورنو هماهنگکننده این تحقیقات معتقد است که این تحقیق میتواند ابعاد جدیدى در رابطه با مبارزه با خشونت علیه زنان بهوجود آورد. به علت نبود آمار و ارقام دقیق که نشانگر گستردگى این نوع از خشونت در سطح جهان و بهخصوص در کشورهاى فقیرتر، بوده است، بسیارى حتا در رابطه با اینکه “خشونت علیه زنان مشکل بزرگى است” یا اینکه فقط موضوعى براى غرولند کردن از طرف گروههاى زنان میباشد، در تردید بودند.
لى جانگ-ووک مدیرکل سازمان بهداشت جهانى در پیشگفتار گزارش مینویسد: “خشونت علیه زنان توسط همسر یا همزیستشان یکى از عوامل اصلى از بین رفتن سلامتى زنان است. این تحقیقات دادههاى ١٠ کشور را بررسى کرده و دید تازهاى پیرامون گستردگى رواج خشونت علیه زنان در کشورهایى که قبلا اطلاعاتى پیرامون آنان در دسترس نبود، بهدست میدهد. وى همچنین امیدوار است که نتایج این تحقیق کمکى براى مقامات کشورها باشد تا بتوانند با تدوین سیاستهاى مناسب و برنامهریزى با این معضل مبارزه کنند.”
یاکین ارتورک گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان در دیباچه گزارش مینویسد: “خشونت علیه زنان یک پدیده جهانى است که در تمام کشورهاى جهان وجود دارد و ضاربین در اکثر موارد براى قربانیان کاملا شناخته شده هستند. بهخصوص خشونت خانگى در بسیارى از جوامع به طور وحشتناکى عادى و از نظر عوام یک پدیده متعارف شناخته شده است.
صدمه خشونت علیه زنان اثر بسیار عمیقترى از آسیب لحظهاى خشونت بر آنها دارد. اثرات مخرب این خشونت نه تنها بر زنانى که چنین خشونتى را تجربه کردهاند تا زمان طولانى باقى خواهد ماند بلکه شاهدان این خشونت بهخصوص کودکان نیز از اثرات سوء آن در امان نیستند.
شرم بر کشورها و جوامعى باد که در جهت جلوگیرى از خشونت علیه زنان کارى انجام نمیدهند و با آن مدارا میکنند. خشونت علیه زنان نقض صریح اصول اولیه حقوق بشر است و باید با ارادهى سیاسى و با آکسیونهاى مدنى و قانونى در تمامى بخشهاى کلیه جوامع نابود شود.”
چکیدهاى از این گزارش توسط گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) ترجمه شده که آنرا در چند بخش ملاحظه خواهید کرد.
١- خلاصه کلى
تحقیق چند-کشورى سازمان بهداشت جهانى پیرامون اثرات سوء خشونت خانگى بر سلامت زنان نقطه تحولى چه در هدف و چه در روش کار بوده است. براى رسیدن به نتایج این تحقیق اطلاعات مربوط به بیش از ٢۴٠٠٠ زن از ١۵ مرکز در ١٠ کشور با فرهنگهاى مختلف مورد بررسى قرار گرفته است. این کشورها عبارتند از: بنگلادش، برزیل، اتیوپى، ژاپن، نامیبیا، پرو، ساموئا، صربستان و مونتهنگرو، تایلند و جمهورى متحده تانزانیا.
اکثر دولتها و سیاستگزاران تا ١۹۹٠ به خشونت علیه زنان، بهخصوص خشونت خانگى توسط همسر و یا همزیست به عنوان مشکل اجتماعى کوچکى نگاه میکردند. با کوشش فراوان سازمانهاى زنان، متخصصان و برخى دولتها از ١۹۹٠، توجه عمومى به این مسئله به عنوان یکى از اشکال بسیار گسترده خشونت و همچنین به عنوان یک مشکل بزرگ براى سلامت عمومى و نقض گسترده حقوق بشر جلب شد. مرورى بر تحقیقات انجام شده از ٣۵ کشور تا سال ١۹۹۹ نشان داد که ١٠% تا ۵٢ % زنان شرکت کننده در تحقیقات در طول زندگى خود قربانى خشونت توسط همسر یا همزیست خود بودهاند. همچنان بین ١٠% تا ٢۷% آنان چه در کودکى و چه در بزرگسالى خشونت جنسى را تجربه کرده بودند. این مرور همچنین نشان داد که بهطور کلى اطلاعات از کشورهاى در حال پیشرفت در دسترس نیست.
با بررسى بیشتر و با بهدست آوردن مدارک و شواهد بیشتر محققان به این نتیجه رسیدند که شدت خشونت اعمال شده چه داخل یک کشور و چه بین کشورهاى مورد بررسى بسیار متفاوت میباشد. این مسئله سوالهاى بسیارى را نه تنها از این جهت که چه عواملى میتوانند بر این مسئله تاثیرگذار باشند، برانگیخت بلکه توجه محققان را به این مسئله جلب کرد که در تحقیقات مختلف و در کشورهاى متفاوت، خشونت و شدت آن به شکلهاى متفاوتى تعریف شده است. در نتیجه بهدست آوردن یک برآورد کلى از نتایج تمامى این تحقیقات عملا ممکن نشد. از طرفى با توجه به تحقیقاتى که در آمریکاى شمالى انجام شده بود توجه عمومى به پیآمدهایى که خشونت علیه زنان در تندرستى آنان بوجود میآورد، جلب شد.
در سال ١۹۹۵ در چهارمین کنفراس جهانى زنان در پکن، خشونت علیه زنان به عنوان یکى از بحرانیترین عوامل نگرانى که که باید براى از بین بردن آن اقدام کرد شناخته شد. در کارپایه عمل این کنفرانس پاراگراف ١٢٠ آمده است: “نبود اطلاعات کافى پیرامون آمار و گستردگى خشونت علیه زنان تهیه برنامهها براى تغییر آن و همچنین مشاهده تغییرات را مشکل مىکند”.
همچنین کارپایه عمل پاراگراف ١٢۹ الف پیشنهاد میکند تا: “تحقیق و جمعآورى اطلاعات در رابطه با رواج انواع و اشکال خشونت علیه زنان، بهخصوص خشونت خانگى و تحقیق بر روى عوامل، طبیعت و نتایج آن” افزایش پیدا کند.
سازمان بهداشت جهانى با توجه به همه این مسائل از ١۹۹۷ تحقیقات چند- کشورى را پیرامون سلامت زنان و خشونت خانگى علیه زنان پایه نهاد.
هدف
تحقیق سازمان بهداشت جهانى بیش از همه اهداف زیر را براى از بین بردن فاصله بین تحقیقات بینالمللى پیشین در نظر گرفت:
١- تخمین گستردگى خشونت علیه زنان، با تاکید بر روى خشونتهاى فیزیکى، جنسیتى و روانى توسط مرد همزیست وى (همسر، دوست پسر، دوست مرد).
٢- تعیین تاثیر خشونت توسط همسر- همزیست بر روى سلامت زنان
٣- یافتن عواملى که باعث حفاظت و یا مخاطره زنان در قبال خشونت همزیستشان میشود
۴- ثبت و مقایسه استراتژیها و یا خدمات ارائه شده به زنان، که براى مقابله با خشونت همزیستانشان استفاده میشود.
گزارش فعلى که اولین گزارش از نتایج این تحقیقات است، نتایج اولیه پیرامون موارد ١، ٢ و ۴ را ارائه مىدهد. آنالیز عوامل مخاطرهانگیز و یا حفاظتکننده زنان از خشونت در گزارشهاى بعدى منتشر خواهد شد.
هدف دیگر این تحقیق ایجاد روشهاى جدید براى اندازهگیرى خشونت در فرهنگهاى مختلف و همچنین افزایش ظرفیت و همکارى میان محققان و سازمانهاى زنان فعال در این رابطه بوده است.
هدف دیگر افزایش حساسیت محققان، سیاستگزاران و افراد فعال در خدمات پزشکى به خشونت علیه زنان میباشد.
علاوه بر آن در اثر این تحقیق در کشورهاى شرکتکننده، شبکههایى از افرادى که حاضر به همکارى بودند بهوجود آمد تا بر خشونت علیه زنان نظارت کنند.
در برنامه اولیه سازمان بهداشت جهانى بررسى مردان نیز در دستور بود. تا از نتایج مصاحبهها بتوان به مقایسهاى از تعداد زنان و مردان قربانى خشونت دست یافت. از طرفى محققان به این نتیجه رسیدند که مصاحبه با مردانى که همزیست زنان مورد مصاحبه هستند، میتواند خطر خشونت بعدى براى زنان را افزایش دهد و براى بهدست آوردن چنین دادههایى لازم است تا در مراکز دیگرى با همین تعداد مرد که در خانه مشترک با زنان مورد مصاحبه نبودهاند، مصاحبه شود و با توجه به امکانات این عمل غیر ممکن بود. در عین حال محققین خشونت علیه مردان توسط همسر- همزیست را موضوعى مهم میدانند که در آینده به آن خواهند پرداخت.
درحالىکه فهمیدن باورها، رفتارها و شخصیت عاملان خشونت علیه زنان نیز از اهداف بسیار مهم این تحقیق بوده است.
سازمانها
هماهنگکننده این تحقیق سازمان بهداشت جهانى بوده و در آن گروههاى تحقیق بینالمللى از انستیتو بهداشت و بیماریهاى حارهاى لندن، برنامه تکنولوژى مناسب براى سلامت و سازمان بهداشت جهانى شرکت داشتهاند. علاوه بر سازمانهاى یاد شده در بالا، سازمان بهداشت جهانى از همکارى کمیته بینالمللى از متخصصان از کشورهاى مختلف و همچنین تیم هاى تحقیق از کشورهاى مورد بررسى بهرهمند بوده است.
انتخاب کشورها و مراکز بررسى
کشورهاى مورد بررسى با توجه به معیارهاى خاصى منجمله معیارهاى زیر انتخاب شدهاند:
١- وجود گروههاى فعال علیه خشونت که میتوانستند از این اطلاعات براى اصلاح سیاستها استفاده کنند
٢- عدم وجود دادههاى مربوط به خشونت علیه زنان
٣- وجود شرایط سیاسى براى مقابله با این موضوع
در نیمى از کشورهاى مورد بررسى (بنگلادش، برزیل، پرو، تایلند و جمهورى متحده تانزانیا) بررسیها در١- پایتخت یا یک شهر بزرگ و ٢- یک منطقه روستایى و یا منطقهاى که شامل جمعیت شهرنشین و روستایى با هم بوده*، انجام شده است. در اتیوپى فقط یک منطقه روستایى مورد بررسى قرار گرفته و در ژاپن و صربستان و مونته نگرو تنها یک شهر بزرگ مورد مطالعه بوده است. اطلاعات مربوط به ساموئا از تمامى این کشور گرفته شده است.
* از این پس در گزارش، مراکزى که در شهر بزرگ یا پایتخت بوده اند، “شهر”
و مناطق روستایى یا مناطقى که تلفیقى از روستاییان و شهرنشینان در آن ساکن بودهاند “شهرستان” نامیده میشود.
زمانى که نتایج یک بررسى در هردوى مناطق شهرى و شهرستانى یک نتیجه را بدهد، در گزارش تنها نام کشور ذکر خواهد شد. مثلا جمله “خانواده در بنگلادش و شهرستان پرو بزرگتر بود به معنى این است که در هر دو مراکز شهرى و شهرستانى بنگلادش و تنها مرکز شهرستان پرو خانواده بزرگتر بوده است.
٢- خشونت علیه زنان توسط همسران-همزیستان
کانون اصلى تحقیق سازمان بهداشت جهانى، خشونت علیه زنان توسط همسر یا همزیست بوده و شامل خشونت فیزیکى یا جنسى، آزارهاى روانى و رفتار کنترل کننده توسط همزیست فعلى یا قبلى زنان چه در گذشته زنان و چه در زندگى فعلیشان است. این گزارش بیش از همه به خشونت فیزیکى و جنسى علیه زنان بخصوص زمانى که اثرات سوء بر سلامت آنان داشته باشد، پرداخته است.
نتیجه تحقیقات نشان داده که خشونت علیه زنان توسط همزیست مردشان در تمام کشورهاى مورد مطالعه بهطور گستردهاى وجود دارد.
نسبت زنانى که در طول زندگى خود همزیستى داشتهاند و در طول زندگى خود خشونت فیزیکى یا جنسى یا هر دو توسط همزیست را تجربه کردهاند از حداقل ١۵% تا حداکثر ۷١% بوده است در حالى که بیشتر مراکز مورد مطالعه در بازه ٢۹% تا ۶٢% قرار داشتهاند.
زنان ژاپنى مورد مصاحبه کمترین درصد در تجربه خشونت فیزیکى یا جنسى و یا هردو توسط همزیست در طول زندگى خود را داشتهاند در حالى که زنان شهرستانى بنگلادش، اتیوپى، پرو و جمهورى متحده تانزانیا بیشترین خشونت را تجربه کرده بودند.
بررسى خشونت در یک سال پیش از مصاحبه، نشان از خشونت ۴% در ژاپن و صربستان و مونته نگرو داشته در حالى که ۵۴% زنان در اتیوپى در یک سال پیش از مصاحبه نیز خشونت را تجربه کرده بودند.
خشنونت فیزیکى و جنسى چگونه اندازهگیرى شد؟
تخمین شدت و گستردگى رواج خشونت فیزیکى یا جنسى با سوال مستقیم از زنان انجام شد.
در رابطه با خشونت فیزیکى از تک تک زنان سوال شد که آیا همزیست فعلى یا قبلى وی تا بحال
• به او سیلى زده است؟ یا آیا تا به حال به سمت او اشیایى پرت کرده است که بتواند باعث صدمه به وی شود؟
• آیا تا بهحال او را هل داده یا پرت کرده است؟
• آیا تا بهحال با مشت و یا شیء دیگرى او را زده که بتواند باعث صدمه وى شود؟
• آیا تا بهحال به او لگد زده؟ یا او را کتک زده؟ یا او را روى زمین کشیده است؟
• آیا تا بهحال سعى در خفه کردن او کرده است؟ و یا به قصد او را آتش زده است؟
• آیا تا بهحال او را تهدید به استفاده از اسلحه یا چاقو کرده است؟ آیا تا بهحال علیه او از اسلحه یا چاقو استفاده کرده است؟
انواع خشونت جنسى به صورت زیر تعریف شد
• داشتن ارتباط جنسى به اجبار
• داشتن ارتباط جنسى به دلیل ترس از آنچه که ممکن است همزیست وى انجام دهد
• اجبار به انجام اعمال جنسى که از نظر وى تحقیرآمیز و پست بوده است.
در این تحقیق، براى بررسى اینکه چه اَشکالى از خشونت علیه زنان تا چه حدى و در چه زمانى از رابطه بهوقوع پیوسته، اطلاعات مربوط به تناوب تکرار خشونت و زمان آن نیز جمعآورى شد.
خشونت فیزیکى و جنسى
تفاوت زیاد در رواج خشونت (بین کشورهاى مورد مطالعه)
همانطور که در شکل ٢ دیده مىشود، در مراکز مورد بررسى تفاوت نسبتا گستردهاى مابین درصد زنانى که در طول زندگى خود همزیست مردى داشتهاند و همچنین در طول زندگى خود خشونت فیزیکى یا جنسى را توسط همزیست مرد خود تجربه کردهاند، وجود دارد.
کمترین آمار مربوط به زنان ژاپنى است که ١٣% از آنان در طول زندگى خود خشونت فیزیکى را تجربه کردهاند. در مقابل زنان در شهرستان پرو با ۶١% تجربه خشونت فیزیکى بالاترین آمار تجربه خشونت را داشتهاند.
همچنین زنان ژاپنى با ۶% کمترین حد از تجربه خشونت جنسى را داشتهاند در صورتى که ۵۹% زنان در اتیوپى خشونت جنسى را تجربه کردهاند.
![](https://www.kar-online.com/sites/default/files/media/figure2_largeEN.gif)
در کشورهایى که هم مرکز شهرستان و هم مرکز شهرى مورد بررسى قرار گرفته، خشونت همزیست عموما در مناطق شهرستانى با ساکنین روستایى بیشتر، به طور مشخصى بالاتر از شهر بوده است.
شکل، شدت و تناوب خشونت فیزیکى
از میان انواع خشونت فیزیکى سیلى خوردن از همزیست بیشترین آمار از انواع خشونت را به خود اختصاص داده است. ۹% زنان در ژاپن، کمترین آمار سیلىخوردگان در مقابل ۵٢% زنان سیلىخورده در مرکز شهرستانى پرو که بیشتر آمار سیلى خوردن در کشورهاى مورد مطالعه را داشته است. پس از سیلى بیشترین تعداد زنان، مشت خوردن را تجربه کرده بودند. منطقه شهرى در ژاپن و مرکز شهرستان در پرو باز به ترتیب با ٢% و ۴٢% کمترین و بیشترین تعداد زنان مشتخورده را در مناطق مورد مطالعه نشان داده است. در حالى که در اکثر مراکز دیگر مورد مطالعه از ١١% تا ٢١% زنان از همزیستانشان مشت خورده بودند.
در این تحقیق شدت خشونت فیزیکى توسط امکان بهوجود آمدن جراحات درجهبندى شده است. سیلى خوردن، هل داده شدن و پرت شدن به عنوان “خشونت فیزیکى میانه” تعریف شده و مشت خوردن، لگد خوردن، کشیده شدن روى زمین، تهدید توسط اسلحه و یا استفاده از اسلحه علیه زنان به عنوان “خشونت فیزیکى شدید” تعریف شده است. (بر روى این گونه درجهبندى کردن خشونت فیزیکى بحث و جدل ادامه دارد. مشخص است که تحت شرایطى پرت کردن مىتواند باعث جراحت شدید شود با اینکه در این درجه بندى به عنوان خشونت میانه ردهبندى شده است. ولى در اکثر موارد این رده بندى با ردههاى دیگر شدت خشونت منجمله جراحت همخوانى دارد)
با توجه به این تعریف، درصد زنانى که در طول عمر خود همزیست داشتهاند و “خشونت فیزیکى شدید” را تجربه کردهاند از ۴% زنان در ژاپن تا ۴۹% زنان در مرکز شهرستانى پرو متغیر بوده است. در حالى که زنان اکثر کشورهاى دیگر مورد مطالعه از ١٣% تا ٢۶% خشونت شدید را تجربه کرده بودند.
شکل ٣ همچنین نشان مىدهد که اگر زنى خشونت توسط همزیست را تجربه کرده باشد، امکان اینکه در طول زندگى خود خشونت شدید توسط همزیست را تجربه کند بسیار زیاد است.
اطلاعات بهدست آمده نشان دادهاند که تنها در ٣ کشور بنگلادش، ژاپن و صربستان و مونته نگرو درصد زنانى که “خشونت میانه” را تجربه کرده بودند از آنانى که “خشونت شدید” را تجربه کرده بودند بیشتر بود.
به طور کلى زنان بیشترى تجربه خشونت شدید را قبل از ١٢ ماه آخر پیش از انجام تحقیق داشتند. در حالى که تعداد زنان در مرکزشهرى بنگلادش، اتیوپى، نامیبیا و ساموئا که تجربه خشونت فیزیکى شدید را در ١٢ ماه پیش از مصاحبه داشتند بیش از آنانى بود که این تجربه را قبل از ١٢ ماه آخر پیش از انجام تحقیق داشتند. این امکان وجود دارد که نبود امکانات حمایتى در مناطق ذکر شده اخیر، توان زنان را براى فرار از رابطهاى که به شدت خشونت آمیز است محدود مىکند.
در اکثر موارد الگوى خشونت فیزیکى توسط همزیست به شکل وقایع منفرد نیست بلکه شکل خشونت متداوم را دارد. تجربه خشونت اکثریت عظیمى از زنانى که در طول زندگى خود خشونت را تجربه کرده بودند، تنها به یک مورد خلاصه نبوده است و در برخى موارد زنان خشونت را به صورت مکرر تجربه کرده بودند.
به استثناى “خشونت فیزیکى شدید”- سعى در خفه کردن، آتش زدن، تهدید با اسلحه و یا استفاده از اسلحه- در تمامى مراکز مورد مطالعه بیش از نیمى از زنانى که در ١٢ ماه پیش از مصاحبه مورد خشونت واقع شده بودند، آنرا بیش از یک بار تجربه کرده بودند.
خشونت جنسى
عموما، درصد زنانى که خشونت جنسى توسط همزیست خود را گزارش دادهاند از حداقل ۶% در ژاپن و صربسان و مونته نگرو، تا حداکثر ۵۹% در اتیوپى متغیر است. در حالى که اکثر مراکز تحقیق آمار بین ١٠% تا ۵٠% را ارائه دادهاند. نسبت زنانى که به زور وادار به روابط جنسى شدهاند از ۴% در صربستان و مونتهنگرو تا ۴۶% در شهرستان بنگلادش و اتیوپى بوده است. تقریبا یک سوم زنان اتیوپى در یک سال پیش از مصاحبه وادار به رابطه جنسى به زور شده بودند. این اجبار به رابطه جنسى بهخصوص در رابطه با اپیدمى ایدز و مشکلات زنان براى حفاظت خود از آلودگى به ویروس آن، شکل هشداردهندهاى مییابد.
در اکثر مراکز، نیمى از خشونت جنسى ناشى از اعمال زور بوده و نه به دلیل ترس. در حالى که در اتیوپى و تایلند، نسبت زنانى که به دلیل ترس از عکسالعمل همزیست تن به رابطه جنسى ناخواسته داده بودند، بیشتر بوده است.
در تمامى مراکز زنان اعلام کرده بودند که وادار به انجام اعمال جنسى شده بودند که برایشان تحقیر آمیز و پست بوده است. حداقل آمار تجربه چنین اعمالى در اتیوپى، ژاپن، صربستان و مونتهنگرو و مرکز شهرى تانزانیا با کمتر از ٢% و حداکثر آن در شهرستان پرو با ١١% بوده است.
همپوشانى خشونت فیزیکى و جنسى
تحقیقات سازمان بهداشت جهانى یکى از اولین تحقیقاتى است که به الگوهاى خشونت همزیست در میان فرهنگهاى مختلف پرداخته است. همانطور که در شکل ۴ نشان داده شده است، اکثر الگوهاى خشونت یا خشونت فیزیکى به تنهایى و یا خشونت فیزیکى و جنسى با هم را نشان داده است. در اکثر مراکز مطالع، بین ٣٠% تا ۵۶% زنانى که گونهاى از خشونت را تجربه کرده بودند، مورد هر دوى خشونتهاى فیزیکى و جنسى فرار گرفته بودند. ولى در مراکز شهرى برزیل و تایلند و در ژاپن و صربسان و مونته نگرو همپوشانى خشونت فیزیکى و خشونت جنسى کمتر از ٣٠% بود.
![](https://www.kar-online.com/sites/default/files/media/figure4_largeEN.gif)
ادامه دارد