ترامپ در نطق خود در سازمان ملل، جهانی شدن را رد کرد و بر منافع ملی (ناسیونالیسم) تاکید کرد. او با اعلام این نظر، نشان داد کە تا مخ استخوان یک آنتی گلوبالیست و یک ناسیونالیست است.
آنچە مشخصە چنین نگرشی ست این است کە یک ناسیونالیست بە چند جانبەگرائی موجود در سیاست جهانی پشت می کند، ارگانهای بین المللی را فاقد توان ارزیابی می کند و درصدد است کە همە چیز را دوبارە بر اساس منافع یک کشور بازسازی کند.
اما اینها، تنها مشخصەهای چنین نگرشی نیستند. بگذارید برای توضیح بیشتر کمی در تاریخ بە عقب برگردیم.
بعد از انقلاب صنعتی، با ظهور کشورهای صنعتی، ناسیونالیسم و مرکانتلیسم پای گرفتند. ناسیونالیسم با تاکید بر ایجاد دولت ملی و مرکانتلیسم بر اساس عدم اعتقاد بە بازار آزاد میان کشورها، و صادرات بیشتر و واردات کمتر. از جملە، کشورهای مرکانتلیست برای تامین رشد خود، در غیاب بازار آزاد در عرصە جهانی، بە سیاست استعماری و امپریالیستی روی آوردند و بە این ترتیب ما وارد دوران خشونت باری از استثمار و استعمار کشورهای عقب ماندە شدیم. بە بیانی دیگر استعمار و امپریالیسم پدیدەهای ناگزیر مرکانتلیسم بودند. کشورهای معتقد بە مرکانتلیسم برای جبران آنچە کە می توانستند بر اثر واردات از کشورهای دیگر بدست بیاورند، برای اینکە بە آن کشورها نفعی رسانیدە نشود، در پی واردات بشیوە استعماری و امپریالیستی از کشورهای عقب ماندە برآمدند.
حال آیا می توان گفت کە با اعلام سیاست ناسیونالیستی و آنتی گلوبالیستی ترامپ، آمریکا درصدد است کە بار دیگر بنوعی همراە با احیای ناسیونالیسم، بە احیای مرکانتلیسم در اقتصاد و احیای استعمار و امپریالیسم در جهان دست بزند؟
علاوە بر خارج شدن از معاهدات بین المللی و بستن تعرفە بر کشورهای دیگر، استفادە از زبان زور و تهدید کە روزبەروز شدت بیشتری در کاخ سفید می گیرد، نشانەهای بارزی برای تلاش ایالات متحدە در این مسیراند.
اما آیا می شود تنها با ارادە، جهانی شدن را کنار زد و آن را باطل اعلام کرد؟ آیا جهانی شدن یک پدیدە ارادی و مدیریت شدە بود، یا نتیجە گسترش انقلابات صنعتی، تجاری و تکنولوژیکی در سراسر جهان کە همە کشورهای دنیا را بنوعی با موج سهمگین خود بە پهنە دریا برد؟
ظاهرا درک ترامپ از جهانی شدن یک درک ارادیست. او فکر می کند کە از طریق بکاربردن قدرت اقتصادی و نظامی کشورش می تواند یک پدیدە جهانی را در مسیر منافع کشور خود مدیریت انقلابی کند. او فکر می کند می تواند با پول و تفنگ در مقابل روندهای تاریخی بایستد.
درست است کە آمریکا می تواند از طریق تعرفە بر اقتصاد جهانی تاثیر گذارد، اما سیاست مرکانتلیسم تعرفەای نخواهد توانست جهانی شود. از طرف دیگر، در جهان، قارە آفریقا یا هند دیگری یافت نمی شود کە بتوان بر آن صد در صد چیرە شد و بازار و منابع طبیعی آن را بە نفع خود بە درازای دهەها صادر کرد. در دنیا بە همان مفهوم ناسیونالیستی ترامپ، دولتهای ناسیونالیستی شکل گرفتەاند کە دارای وجهە حقوقی اند و از حق خود می توانند دفاع کنند. ترامپ با ناسیونالیسم خود بە ناسیونالیسم رقبا دامن می زند.
واقعیت این است کە آنتی گلوبالیسم ترامپ بە جائی نخواهد رسید. او تنها شرایط را برای دنیا و از جملە برای کشورش بدتر خواهد کرد. و بنابر منطق جهانی شدن، در این بدتر شدن، همگان اند می بازند و نە تنها بخشی از دنیا.